به گزارش آسیانیوز؛ در این رابطه گفتگوی ما با دکتر ملیکا ملک آرا را بخوانید.
بهطور کلی منظور از تابآوری چیست؟
بحران اقتصادی سال ۲۰۰۷ سبب ظهور انقلاب صنعتی چهارم و پس از آن نیز، بحران سلامت در سال ۲۰۲۰، زمینهسازی ظهور انقلاب صنعتی پنجم را فراهم کرد. انقلاب صنعتی پنجم با اهداف بسیار والاتر از قبل و فراتر از تولید و ارائه محصولات سودآور، با تکیه و تاکید بر سه محور «انسان، پایداری و تابآوری» شکل گرفت؛ محور سوم که «تابآوری» است، تضمینکننده این موضوع میباشد که تولیدِ صنعتی، قادر به تأمین و حمایت از زیرساختهای کلیدی، در دوران بحران است که در همین راستا با ایجاد ظرفیتهای تولید تطبیقپذیر و طراحی فرآیندهای سازمانی منعطف، میتوان این موضوع را تعدیل کرد. نقش و قدرت صنایع در انقلاب صنعتی پنجم، فراتر از موضوعاتی از جمله مشاغل و سود است و در واقع صنعت بهعنوان عاملی تابآور برای ایجاد رفاه اجتماعی، ایفای نقش میکند.
رویکرد انقلاب صنعتی پنجم، بر این اصل استوار است که صنعت، خصوصاً در اروپا باید در برگیرنده سه محور پایداری، انسان و تابآوری باشد تا بتواند در آینده بهعنوان عاملی مهم، رقابتپذیر و مطلوب ظاهر شود؛ در حالی که انقلاب صنعتی چهارم بهمنظور افزایش بهرهوری، بر فناوریهای نوظهور تکیه دارد، اما انقلاب صنعتی پنجم بهسمت تغییرات اجتماعی و واقعیات نوظهور سوق پیدا کرده است.
در همین راستا گاهی عبارت تابآوری در شرایط ووکا مطرح میشود؛ این موضوع را چطور تحلیل میکنید؟
با توجه به تغییرات بسیار زیاد حوزههای مختلف فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی، دنیای کنونی ناپایدارتر و مبهمتر از گذشته شده است. نوسان، عدم قطعیت، پیچیدگی و مبهم بودن موضوعات، سبب شده که واژه VUCA مخفف کلمات Volatility بهمعنای نوسان، Uncertainty بهمعنای عدم قطعیت، Complexity بهمعنای پیچیدگی و Ambiguity بهمعنای گنگ و مبهم، به یک مخفف مدیریتی تبدیل شود. مهمترین موضوع در دنیای ووکا پیشبینی آینده و تقویت همکاری کسب و کارها از طریق، راهکارهای مدرن است و مولفههایی نظیر تصمیمات و ارتباطات بهعنوان عوامل موفقیتزا بهمنظور دستیابی به اهداف مطرح هستند.
در خصوص مولفه اول ووکا، که نوسان است، باید اذعان شود که نوسان، به شرایط ناپایدار و متغیر اشاره دارد؛ یعنی دنیای کنونی چنان در حال تغییر و نوسان است که خطرات ناشی از این نوسانات سبب سخت شدن تصمیمات شده و باید در لحظه، تصمیمات بهینه را اتخاذ کرد؛ در این شرایط است که لازمه تابآوری در شرایط نوسان، بیش از هر زمان دیگر، مشاهده می شود. در توضیح مولفه دوم ووکا، که عدم قطعیت است، باید بیان شود، از آنجا که اتفاقاتِ غیرقابل پیشبینی فراوانی در دنیا روی میدهد، لذا پیشبینی و تخصیص موثر منابع برای تصمیمگیرندگان، بسیار دشوار است. سرعت بالای تغییرات محیط، باعث ایجاد عدم اطمینان میشود. مولفه سوم یعنی پیچیدگی، به مباحثی چون آشفتگی مسائل، عدم وجود زنجیره علت و معلولی و نوعی سردرگمی که سازمان را احاطه کرده است، اشاره دارد. همواره حجم اطلاعات در حال افزایش است و وابستگیهایی بین آنها وجود دارد که باید در نظر گرفته شوند. دنیای پیچیده امروز، چشماندازی را میطلبد که فراتر از نگاه جمعی به تهدیدها و فرصتها باشد. گنگ و مبهم بودن، مولفه چهارم است، یعنی ابهام زمانی وجود دارد که معنای موضوعی، حتی با وجود اطلاعات کافی، مشخص نباشد. تنوع و گستردگی جهان، باعث ایجاد ابهام در محیط میشود؛ بنابراین فرصتها و چالشها را باید از جنبههای مختلف بررسی کرد.
با توجه به توضیحات مطروحه، امروز کسب و کارها و صنایع داخل کشور، چطور میتوانند تابآوری خود را افزایش دهند؟
برای موفقیت در محیط پیچیده و غیرقابل پیشبینی، سازمانها باید سازگارتر و چابکتر باشند تا بتوانند بهخوبی نسبت به بحرانها واکنش نشان دهند. تابآوری در سازمانهای در حال توسعه، اهمیت زیادی دارد، چون به آنها کمک میکند تا مزیت رقابتی خود را در طول زمان در بازار، حفظ و توسعه دهند؛ به این ترتیب، نوآوری و عملکرد بهتری از خود نشان میدهند و اهداف کسبوکار خود را با تغییرات بازار، سازگارتر میکنند.
از راهکارهای اصلی افزایش تابآوری شاید بتوان به موضوعات ذیل اشاره کرد: پیشبینی واقعیتها و مطرح کردن آن با پرسنل، حفظ مشارکت مدیران با پرسنل و داشتن روابط دوستانه، برقراری ارتباط شفاف، استفاده از داستانسرایی برای روایت تجربههای مشابه، کمک به کارکنان برای درک بهتر فعالیت های خود، تشویق ذهنهای نوآور و پویا و حل خلاقانه مسائل و حفظ روابط با دنیای خارج از سازمان که از مهمترین موضوعات برای افزایش تابآوری سازمانی میباشد.