شیرین نوری؛ اقتصاددان: همواره در کشورهای مختلف جهان بانک مرکزی بالاترین قوه اجرایی سیاستهای اقتصادی در زمینه پولی هستند و وظیفه دارند در جهت افزایش ثبات و رفاه اقتصادی کشور گام بردارند و با کمی مطالعه درباره تجربه کشورهای توسعه یافته و حتی در هر حال توسعه در می یابیم که بانک های مرکزی در انجام وظایف خود در زمینه های پولی از آن چنان اختیار و استقلالی برخوردارند که در زمانی که اهداف اقتصادی دولت بر خلاف اهداف بلند مدت اقتصادی کشور باشد، آشکارا با آن مخالفت کرده و در جهت منافع اقتصاد ملی عمل می کنند حتی اگر بر خلاف اهداف اقتصادی دولت باشد!
و این در حالی است که در اکثر کشورهای توسعه یافته و پیشرفته عموما بانک مرکزی به موجب قانون موظف به تامین کسر بودجه دولت نیست و دولتها در صورت نیاز باید با بانک وارد گفت گو شوند و چنانچه بانک مرکزی استقراض مورد نیاز آنها را تامین نکند هیچ قدرتی نمی تواند آنها را بدین کار وادارد و دولتها عموما مجبور به انتشار اوراق قرضه می شوند که خاصیت تورم زایی کمتری دارد.
بنابراین وقتی بانک مرکزی از نفوذ و فشارهای سیاسی مصون باشد با اعمال سیاستهای پولی صحیح بهتر می تواند تورم را مهار کند، از کسری بودجه دولت بکاهد، به رشد تولید ملی سرعت بخشد، و نرخ بهره را به تعادل نزدیکتر کند. به عقیده اقتصاددانان وجود نظم در سیاست پولی چنانچه با استقلال بانک مرکزی توام باشد در کاهش میزان تورم و تغییرات آن کاملا موثر است و آخر اینکه پول و سیاست پولی باید بی طرف و مستقل باشد، اما اقتصاد ایران نشان میدهد که در طی این چند دهه بانک مرکزی ایران دارای استقلال نیست و همچنین به دلیل درجه ضعیف توسعه اقتصادی کشور اطلاعات اقتصادی مردم ایران نیز در حد کافی نیست و تمام این عوامل باعث شده است که اکثریت مردم نتوانند مطالب درست و نادرست اکثر مسولین و بخصوص ریاست بانک مرکزی را تشخیص دهند.
کافی است به آخرین پست اینستاگرامی ریسس بانک مرکزی کمی تامل نماییم و از ایشان سوال کنیم که آیا واقعا تمام مشکلات اقتصادی و تورمی و کاهش یافتن ارزش پول ملی ایران تقصیر تصمیمات خصمانه آمریکاست! مگر غیر از این است که طبق کفته بسیاری از دولتمردان و حتی اقتصاددانان بنام کشور ، ۷۰ درصد مشکل عظیم اقتصادی کشور بدلیل تصمیمات و ساختارهای نادرست اقتصادی است و تنها ۳۰ درصد آن به تحریم ها مربوط می شود.
همگی می دانیم که در طی این مدت جناب همتی اقدامات موثری را درجهت تثبیت قیمت دلار و تصحیح ساختارهای بانکی برداشته اند اما می بایست محترمانه عرض کنیم که پیام آخر ایشان نه تنها یک بیانیه صحیح و فنی اقتصادی نیست بلکه تنها یک بیانیه شبه سیاسی و دفاع از عملکرد دولت می باشد.
فراموش نکنیم که تنها حلقه مفقود شده در اقتصاد ایران، همدلی و اتحاد مسولین با یکدیگر و مردم می باشد و تا زمانی که این حلقه به زنجیر اقتصاد ایران اتصال نیابد اقتصاد کشور سرانجام خوشی نخواهد داشت و تنها راه اتصال این حلقه صداقت و رو راستی مسولین با مردم و اصلاحات اقتصادی از جمله استقلال بانک مرکزی اصلاح ساختارهای بانکی و سیاستهای پولی کشور می باشد و در غیر اینصورت حتی اگر تمام ثروت دنیا را داشته باشیم وضعیت همین است که هست!/