نمونهاش همین دانشگاه آزاد علوم تحقیقات تهران. 10 نفر مردند تا بالاخره 50 اتوبوس جدید وارد دانشگاه شد. واقعا فکر میکنید اگر این حادثه تلخ اتفاق نمیافتاد، تغییری در اتوبوسهای دانشگاه ایجاد میشد؟ آن هم به این سرعت!
کم دانشجویان این دانشگاه جلز و ولز کردند که اتوبوسهای ما قدیمی است و در آن امنیت نداریم. اتفاقی افتاد؟ آنها در هزار بار دیگر هم اعتراض میکردند، اتفاقی نمیافتاد.
نمونه دیگرش، 5 هزار بخاری استاندارد در مدارس سیستان و بلوچستان توزیع شد. اگر آن 4 دخترک معصوم در آتش نمیسوختند، کسی به فکر میافتاد که بخاریهای مدارس سیستان و بلوچستان باید استاندارد شوند. واقعا اگر مرگ دلخراش دخترکان نبود، آش همان آش بود و کاسه همان کاسه.
تا زلزله نیاید یا پلاسکویی آتش نگیرد به این فکر نمیکنم که کشور پر از ساختمانهای ناایمن است اما همین که اتفاق افتاد بدو بدو به دنبال پیدا کرده راهحلی برای ایمن سازی ساختمانها و مجتمعهای تجازی هستیم.
خیلی از این کارها «نوشدارو بعد از مرگ سهراب» است. جوانی که از دست رفت، رفت و دیگر نمیشود او را زنده کرد.
اگر اتوبوسهای دانشگاه آزاد زودتر از اینها نو میشدند، راننده اتوبوس وحشت، الان در حال آماده شدن برای عقد دخترش بود، نه اینکه تازه عروس برای پدرش لباس مشکی تن کند و مویه سر دهد.
این رسم مدیریت را از کجا یاد گرفتهایم نمیدانم. اصولگرا و اصلاح طلب هم ندارد. نخواندهاید و ندیدهاید که پزشکان فریاد میزنند «پیشگیری بهتر از درمان است» بعضی از درمانها هرچقدر هم پیشرفته، سلامتی انسان را به صورت کامل باز نمیگردانند و دیگر تن، آن بدن سالم قبل نیست.
اتوبوسها جدید شد، بخاری هم نو شد اما آن 10 نفر و آن 4 دخترک و همه آنهایی که در زلزله مردند و یا در آتش پلاسکو سوختند دیگر بر نمیگردند. دیگر سهراب زنده نمیشود حتی اگر نوشدارو با هزار زحمت به دست آمده باشد.
اگر مدیریت صحیح باشد دیگر احتیاجی نیست بعد از هر حادثه متوسل به توجیهات کوچک و بزرگ شویم و مثلا بگوییم عملیاتی که لو رفته و شکست خورده است و هزاران شهید به روی دست میهن گذاشته است، عملیات فریب بوده.
بیایید مدیریت قبل از بحران داشته باشید. چه اشکالی دارد همه فکرهایی که بعد از یک بحران انجام میدهید را قبل از آن انجام بدهید. مگر دانشجویان دانشگاه آزاد علوم تحقیقات در روز دانشجو فریاد نزده بودند که اتوبوسها ترسناک اند؟ اگر فردای آن روز دستور میداید امروز شاهد سیاه پوش شدن دانشگاه نبودیم.