ناخودآگاه انسان مجموعه ای از شاخص ها وجود دارد که از زمان تولد و در طول زمان در ذهن ایجاد شده و فعالیت آنها با هم در شرایط مختلف، واکنشهای متفاوتی برای شما برای پاسخ به محرک های محیطی ایجاد می کند. برای آشنایی بیشتر شما ابتدا با تعاریف و مثال مطلب را توضیح می دهم.
ارزش – باور – تعهد شخصی- چارچوب ذهنی- طرز فکر- دیدگاه- اخلاق- رفتار با هم متفاوت هستند و تعاریف مختلفی دارند و جایگاه آنها در ناخودآگاه انسان می باشد. باور ها افکاری هستند که بارها و بارها در ذهن ما تکرار و در ضمیرناخودآگاه ثبت و به یقین تبدیل شده اند.ارزش هاو باورها ، پایه های اصلی، چارچوب ذهنی- طرزفکر- دیدگاه است.
تعریف ارزش:
ارزش ها خط قرمزهای شما در تصمیم گیری، انتخاب، داشتن حس خوب نسبت به موضوعی یا اجتناب، انکار، عدم پذیرش موضوع، می باشند. ارزش در جایگاهی می تواند مفید و در زمانی و مکانی می تواند مضر باشد و شناخت شما از ارزشهایتان و انتخاب درست هر ارزش برای پاسخگویی به محرک خارجی در تصمیم گیری درست شما موثر است.
بعضی ارزش ها در طول زندگی فرد تحت اثر تجربه های کسب شده یا تلقین خانواده و افراد تاثیرگذار در جامعه ، در ذهن ناخودآگاه فرد ایجاد می شود و بعضی ارزش ها نسل به نسل از گذشته به نسل کنونی منتقل و توسط اطرافیان کودک و نوجوان به او آموخته می شود . ارزش در صورت در نظر گرفتن تعقل و تفکر، ممکن است به پیام والدی سرکوب گر یا کنترل گرا تبدیل شود.
ضد ارزش ها:
ارزش هایی هستند که در جای مناسب خود استفاده نشوند. مثال: برای شما صداقت یک ارزش مهم است. اتفاقی در شرکت میفتد و همکار شما اشتباها قصوری مرتکب شده که قابل جبران است. مدیر سختگیر و غیرمنصف شرکت از شما در خواست می کند که هر چه امروز در شرکت دیده و شنیده اید را برای او تعریف کنید. در اینجا چون گفتگو پشت سر همکاران و خبرچینی نادرست است اگر شما بر ارزش صداقت پافشاری و آنچه دیده و شنیده اید بیان کنید یعنی ارزش صداقت در جای نامناسب و با بیان نامناسب به یک ضد ارزش تبدیل شده است.
در این لحظه می توانید بخشی از ماجرا را بدون آسیب دیدن همکارتان و بدون تحریف اتفاق بیان کنید. چون محافظت از همکارتان و جلوگیری از آسیب روانی و جسمانی او بعنوان یک انسان ارزش بالاتری از ارزش صداقت دارد. زیرا جان انسانی که خداوند آفریده است و مخلوق خداوند است بسیار محترم و با ارزش تر از افکار و عقاید و ارزشهای شخصی و گروهی است.
توانایی انتخاب:
انسان دارای قدرت انتخاب است و آگاهی و شناخت از خود و محیط باعث می شود که فرد آگاهانه، ارزش های خود را در پاسخ به محرکهای بیرونی انتخاب کند.
توانایی تصمیم گیری: فردی که تلاش می کند در شرایط عادی خواسته ها و نیازهای خودش را طبق خودآگاهی و خودشناسی، بشناسد و برای رسیدن به آنها برنامه ریزی نماید، در شرایط بحران با توجه به شناخت از خود و نیازهایش می تواند تصمیم درست و منطقی بگیرد و رفتار هیجانی از خود نشان ندهد. رفتار هیجانی با رفتار احساسی متفاوت است.
با توجه به تعاریف و توضیحات بالا باید به این موضوع توجه کرد که ارزش ها در شرایطی می توانند به ضد ارزش تبدیل شوند و هر ارزشی خوب و مفید نیست و آگاهی از خود و شرایط محیطی و حضور در لحظه باعث می شود که شما بتوانید با شناخت از ارزش هایتان در زمان و مکان مناسب از آنها استفاده کنید تا عملکرد و رفتار شما صدمه ای به جان خودتان، مردم ، حیوانات یا گیاهان نزند.
در روزگاری کشتن خرس برای سرخپوست ها بسیار با ارزش و نماد شجاعت و دلاوری بود و اکنون کشتن خرس نماد حیوان آزاری و روانپریشی می باشد. یک ارزش در صد سال گذشته براساس شرایط آن زمان ارزش محسوب می شده است و اکنون در زمان حال ممکن است یک ضد ارزش محسوب شود زیرا به جان و روان انسانها صدمه می زند.
پافشاری بر حفظ یک ارزش بدون در نظر گرفتن جایگاه مناسب اجرای آن و اثر منفی که بر روی محیط و انسانها می گذارد. می تواند نشانگر ترس از دست دادن حاشیه امن، وسواس ذهنی، اضطراب از دست دادن ، استرس تکرار تجربه های گذشته یا روانپریشی و اختلالات روانی باشد.
بنابراین انسان خردمند و سالم در زمان حال زندگی و دایما بر شناخت خود، ناخودآگاه و خودآگاهی تلاش می کند و با بروزرسانی ارزش هایش برای رشد، تغییر، تحول، موفقیت و پیشرفت خودش، (با در نظر گرفتن مصالح سایر انسانها و موجودات زنده و حضور خداوند)، مسیر جدیدی در زندگی خود باز می کند./