ممکن است از عضوی از گروه نسبت به دیگران کمتر تعریف کردهاید؛ یا اینکه ممکن است بین نیازهای خانه و کار گرفتار شدهاید و میترسید نتوانید زمان کافی به یکی از آنها اختصاص دهید. فارغ از نوع موقعیت، تحمل احساس گناه واقعا وحشتناک است و اگر نتوانید آن را مدیریت کنید مانند خوره به جان شما میافتد.
اما احساس گناه میتواند هیجانی بسیار مفید و کاربردی باشد. براساس مطالعات انجام شده احساس گناه در سازندهترین شکل خود به شما یادآوری میکند که میتوانید در آینده به نحو بهتری عمل کنید. اگرچه گاهی ممکن است بهصورت غیرمنطقی و برای مسائلی که هیچ تقصیری در آنها نداشتهاید احساس گناه کنید.
انواع مختلف احساس گناه در محیط کار و زندگی و نحوه مدیریت آن در ادامه آمده است:
◀️ چرا احساس گناه میکنم؟
گناه احساسی است که اگر در اثر ناتوانی در رعایت یک استاندارد خاص، خود یا دیگران را ناامید کنیم، در ما ایجاد میشود.
دو نوع احساس گناه وجود دارد: سالم و ناسالم. هرگاه احساس گناه میکنید، لازم است مشخص کنید احساس گناه شما از کدام نوع است. سپس میتوانید برای مقابله با آن گام بردارید.
◀️ شناسایی احساس گناه سالم
این احساس همان احساس منفی است که وقتی متوجه میشوید که رفتاری نامناسب داشتهاید در شما ایجاد میشود. زمانی که کسی را آزرده یا مشکلی را ایجاد میکنید که میتوانستید به راحتی از آن پرهیز کنید احساس گناه سالم در شما ایجاد میشود.
◀️ تجربه احساس گناه ناسالم
احساس گناه زمانی ناسالم است که شما در مورد چیزی احساس گناه میکنید اما واقعا سزاوار سرزنش نیستید یا هیچ کنترلی در مورد شرایط ندارید. فرض کنید همزمان با اینکه در شغل خود ترفیع مییابید دوست شما در حرفه خود دچار پسرفت جدی میشود. بهرغم اینکه به سبب موفقیت خود احساس شادمانی میکنید، بهخاطر دوستتان احساس بدی داشته و بهخاطر خوشحالی خود احساس گناه میکنید.
چگونه احساس گناه سالم را مدیریت کنیم؟
احساس گناه بهخاطر کار نادرستی که انجام دادهاید بسیار ناخوشایند است. با این حال وقتی این حس ایجاد می شود، میتوانید از آن بهعنوان انگیزهای برای رشد شخصی استفاده کنید. نکات زیر را برای مدیریت احساس گناه سالم رعایت کنید:
اعتراف و معذرتخواهی کنید
اگر بهخاطر تاثیری که بر شخص دیگری داشتهاید احساس گناه میکنید، اظهار تاسف کنید و این معذرت خواهی شما باید بیقید و شرط باشد. سعی نکنید رفتار خود را توجیه یا شخص دیگری را سرزنش کنید.
فورا درصدد جبران برآیید
سعی کنید راهی برای درست کردن وضعیت پیش آمده بیابید و این کار را هر چه سریعتر انجام دهید. سعی کنید برای شخصی که درصدد جبران رفتار خود برای او هستید، کار مفید انجام دهید.
رفتار خود را تغییر دهید
رفتاری که در شما احساس گناه ایجاد میکند ممکن است رفتاری باشد که برای اولین یا چندمین بار مرتکب آن میشوید. لازم است دست به کار شده و برای این رفتار مشکلآفرین خود کاری انجام دهید.
بپذیرید و بگذرید
اگر برای جبران اشتباه خود هر چه در توان داشتهاید انجام دادهاید و از تکرار مجدد آن موقعیت جلوگیری میکنید، باید خود را از چنگال احساس گناه رها کنید.
در مورد آنچه که امکان کنترل آن وجود دارد واقعبین باشید
برای این کار لازم است صادقانه فهرستی از مواردی را که در مورد یک موقعیت قادر به کنترل آنها هستید و مواردی را که امکان کنترل آنها وجود ندارد مشخص کنید. بهخاطر داشته باشید شما فقط مسوول رفتار خود هستید و نه چیزی که دیگران فکر میکنند یا انجام میدهند. چیزهایی را که نمیتوانید کنترل کنید حذف کنید و نادیده بگیرید.
از جملات تاکیدی استفاده کنید
شما میتوانید با ترکِ خودگویی منفی از احساس گناه همیشگی یا غیرمنطقی خود رها شوید. به دنبال این روند میتوانید از جملات تاکیدی استفاده کنید تا در نهایت به این نقطه برسید که این شرایط واقعا تقصیر شما نبوده است.
کمالگرایی خود را به چالش بکشید
ممکن است صرفا به این دلیل که برای خود استانداردهای بسیار بالا تعیین کردهاید احساس گناه کنید. بخشی از زمان خود را به مبارزه با رفتارهای کمال گرایانه و تمرکز واقع بینانه بر استانداردهای خود اختصاص دهید. همچنین بهخاطر داشته باشید که هیچ کس کامل نیست!
در نهایت برخی افراد هم وقتی همکاران یا آشنایان آنها در مورد چیزی احساس گناه میکنند به خوبی آن را شناسایی کرده و از آن استفاده میکنند. به عنوان مثال مدیری را در نظر بگیرید که همیشه از اعضای تیم خود می خواهد ساعات طولانی کار کنند و در نهایت ظرافت به آنها میفهماند هر کسی که به دنبال تعادل بین زندگی و کار است، عضو خوبی برای تیم نیست. این رفتار بیآنکه دلیل موجهی در پس آن وجود داشته باشد منجر به بروز احساس گناه میشود./
منبع: mindtools