سه شنبه / ۱۸ دی ۱۴۰۳ / ۰۱:۲۶
کد خبر: 27208
گزارشگر: 464
۷۹
۰
۱
۲۱
پوریا زرشناس

نقش ترکیه در کاهش ‌بارش ‌های ایران

نقش ترکیه در کاهش ‌بارش ‌های ایران
در حالی مطابق آمار و اطلاعات سازمان هواشناسی بارش‌ها در کشور ۴۵.۸% کاهش یافته که سال گذشته عنوان شد مقصر کم‌بارشی‌ها در ایران، ارتفاعات ترکیه است‌! این ادعا اساساً نادرست بوده و چندین عامل در رخداد بارش‌ها موثر است.

به گزارش آسیانیوز ایران؛  برای اینکه بارش در جایی اتفاق بیفتد، باید عواملی وجود داشته باشد که باعث صعود و متراکم شدن هوا شود؛ وقتی هوا متراکم می‌شود به‌صورت برف یا باران ریزش پیدا می‌کند. این عوامل می‌تواند سیستم‌های جوی باشند، مانند سیستمی که در حال حاضر در منطقه ما فعال است، یا می‌تواند عوامل توپوگرافی باشد.

مرز بین ایران و ترکیه بخش‌هایی از رشته‌کوه آناتولی را در بر می‌گیرد و همین عامل باعث می‌شود که بارش در بخش‌های جنوبی بیشتر از بخش‌های شرقی باشد. از طرف دیگر، ارتفاع مناطق در سمت ایران، در بخش‌های شرقی آناتولی، پایین‌تر از ارتفاع در سمت غربی است و همین امر باعث می‌شود که بارش در مناطق مرتفع‌تر معمولاً بیشتر باشد. به‌عنوان نمونه، ارتفاع دریاچه وان و دریاچه ارومیه با هم قابل مقایسه نیستند. همچنین دریاچه سوان در ارمنستان هم از ارتفاع بیشتری برخوردار است. بنابراین آن مناطق بارش‌های بیشتری نسبت به ایران دارند. به طور متوسط، بارش ایران حدود ۲۰۰ تا ۲۵۰ میلی‌متر است، در حالی که در ترکیه این مقدار ۵۰۰ تا ۶۰۰ میلی‌متر است که بخش زیادی از این تفاوت مربوط به توپوگرافی ترکیه است سیستم‌های جوی معمولاً از غرب به شرق حرکت می‌کنند و وقتی به رشته‌کوه‌هاي آناتولی برخورد می‌کنند، جریان هوا صعود کرده و متراکم شده و همین باعث بارش در سمت کوه می‌شود. در واقع، همیشه همین‌طور بوده است و رشته‌کوه آناتولی به عنوان یک عامل مهم برای بارش شناخته می‌شود؛ اما این بدین معنا نیست که بارش در سمت ما همیشه کم بوده است. ما تصاویری از سال‌های گذشته از جمله ۲۰۰۳میلادی داریم که شرایط مشابهی با سال گذشته را در آن زمان تجربه کرده‌ایم. بر اساس داده‌ها و جدول اطلاعات پهنه‌ای بارش سازمان هواشناسی، از ابتدای سال آبی جاری تا ۵ دی‌ماه ۱۴۰۳، بارش‌ها در ۳۰ استان کشور نسبت به دوره بلندمدت ۴۵.۸% کاهش پیدا کرده است. در دوره بلندمدت، ۶۳.۲ میلی‌متر بارش در کشور ثبت شده که در بازه زمانی اشاره‌شده به ۳۴.۳ میلی‌متر کاهش یافته است. بیشترین کاهش بارش‌ها با ۹۳.۵% مربوط به استان سیستان و بلوچستان است. همچنین استان هرمزگان با کاهش ۸۴.۴% در رتبه دوم کم‌بارش‌ترین استان کشور قرار دارد.

همچنین متاسفانه بارورسازی ابرها در ایران نتیجه‌بخش نیست. مهم‌ترین و اصلی‌ترین دلیل تفاوت ملموس بارش در دو سوی مرز ایران و ترکیه تطابق مرز سیاسی دو کشور با مرز طبیعی (جغرافیایی) است و حوضه‌های آبریز، دو سوی مرز سیاسی قرار دارد. حوضه‌های آبریز دریاچه ارومیه و رود ارس دقیقاً در مرز ایران و ترکیه بسته شده بنابراین ما با حوضه‌های آبریز متفاوت در دو طرف مرز مواجه هستیم. بر اساس تعاریف موجود نیز، حوضه آبریز محدوده یا منطقه‌ای محصور بین خط الرأس کوه‌ها و مناطق مرتفع است که آب سطحی ناشی از بارش باران و برف و یا رواناب ناشی از ذوب برف به سمت یک نقطه واحد در آن محدوده محصور که نقطه خروجی حوضه است، جاری می‌شود. مرز حوضه‌های آبریز دریاچه ارومیه و رودخانه ارس، هر دو بر روی مرز سیاسی ایران و ترکیه منطبق هستند. به عبارتی بارش درون‌حوضه‌ای آن ها، چه به صورت باران یا برف، با حوضه‌های مجاور واقع در کشور ترکیه متفاوت است. همین‌طور باید در نظر داشت که ارتفاعات سمت ترکیه بلندتر از ارتفاعات سمت ایران است و این ارتفاعات مانع عبور بارش و جریان‌های آب و هوایی کوچک‌مقیاس و محلی می‌شود. نمونه بارز داخلی آن رشته‌کوه‌های البرز است؛ که مانع نفوذ رطوبت به دامنه‌های جنوبی البرز شده و تفاوت میزان بارش و نوع پوشش گیاهی در دو سوی البرز را باعث شده است. تفاوت بارش در دو سوی مرز ایران و ترکیه تنها به دلیل شرایط متفاوت توپوگرافی و تطبیق مرز سیاسی بر مرز طبیعی است. این مسئله در سال‌های گذشته هم وجود داشته و بررسی نقشه‌های پوشش برف ایران و ترکیه در 20 سال گذشته هم همین شرایط را نشان می‌دهد.

آیا بارورسازی ابرها تاثیرگذار است؟

بارورسازی ابرها در دنیا در حد تحقیقات مطرح است و بارورسازی ابرها در مقیاس بزرگ در هیچ کشوری گزارش نشده است. بارورسازی ابرها روشی است که به عنوان تکنیک اصلاح آب و هوا شناخته می‌شود. این تکنیک به طور مصنوعی آب و هوا را با افزایش توانایی ابرها برای تولید به اصطلاح «باران مصنوعی» یا برف، تغییر می‌دهد که می‌تواند به برآورده کردن نیازهای بارشی یک منطقه خاص کمک کند. با این حال، بارورسازی ابرها سابقه‌ای تا حدودی بحث برانگیز دارد و نگرانی‌هایی در مورد اثربخشی و پتانسیل ایجاد آسیب وجود دارد. با مطرح شدن بحث مبارزه با تغییرات اقلیمی، این تکنیک بیش از قبل مورد بررسی قرار گرفته و این سؤال ایجاد می‌شود که آیا بارورسازی ابرها سلاحی مؤثر در برابر گرمایش جهانی است یا در واقع ضرر بیشتری نسبت به فایده دارد؟

برای شروع یا ادامه عملیات بارورسازی ابرها در هر منطقه‌ای شرایط آب و هوایی و همچنین خصوصیات فیزیکی ابر مناسب باید وجود داشته باشد. براساس منابع موجود اولین و مهمترین مرحله در بارورسازی ابرها پیش‌بینی شرایط موجود است و همچنین وجود پوشش ابر به وسعت حداقل 50% منطقه مورد نظر ضروری است. همچنین وجود ابرهای با ضخامت کافی ضروری است، به طوری که کف ابرها حداقل به اندازه بلندترین قله‌های کوهستانی منطقه ضخامت داشته باشد؛ این شرایط پتانسیل بارش را در مناطق مورد نظر فراهم می‌کنند. لذا وجود ابرهای با ضخامت زیاد نیز از ضروریات پروژه‌های بارورسازی ابر است. اطلاع از سمت و سرعت باد که برای انتقال ذرات باورکننده به سمت مناطق هدف می‌روند نیز نقش عمده‌ای در موفقیت باورسازی ابر دارد. علاوه بر پارامترهای ذکر شده در بالا، وجود آب مایع فوق سرد در ابرها شرط لازم برای باروری موفق ابرهاست. این پارامتر به طور معمول در تمام مناطق مورد نظر اندازه‌گیری نمی‌شود اما جهت اخذ تصمیم برای شروع عملیات بارورسازی در هر منطقه باید مورد توجه جدی قرار گیرد. بارورسازی ابرها در کشورهایی نظیر آمریکا، چین، استرالیا، فرانسه، اسپانیا، امارات متحده عربی و عربستان در مقیاس‌های مطالعاتی و محلی انجام می‌شود. نمونه بارز آن آمریکاست که از بارورسازی ابرها در کالیفرنیا که از ایالت‌های خشک است، استفاده می‌کند و هدف آن افزایش عرضه آب در مخازن پشت سدهاست و در مقیاس کوچک این کار را انجام می‌دهد. یکی دیگر از جنبه‌های مهم بحث، اثرات هواشناسی بارورسازی ابرهاست. نگرانی‌هایی وجود دارد که تغییر الگوهای بارش در یک منطقه می‌تواند به طور ناخواسته بر سیستم‌های آب و هوایی در منطقه دیگر تأثیر بگذارد و منجر به تغییرات پیش‌بینی نشده در آب و هوای محلی شود. این پیامدهای ناخواسته به طور بالقوه می‌تواند چرخه‌های آب و هوای طبیعی را مختل کند و بر کشاورزی و اکوسیستم در مناطق فراتر از منطقه مورد نظر تأثیر بگذارد. همچنین باید به این نکته توجه کرد که ملاحظات اخلاقی و قانونی در پروژه‌های بارورسازی ابر خیلی تاکنون مورد توجه قرار نگرفته است؛ ایده دستکاری آب و هوا سؤالاتی را در مورد مالکیت و کنترل منابع طبیعی ایجاد می‌کند. تضادهای بالقوه بر سر حقوق آب و نگرانی‌هایی در مورد عدالت توزیع آب وجود دارد؛ به ویژه در مناطقی که کمبود آب یک موضوع اساسیست. علاوه بر این، پتانسیل تأثیرات فرامرزی عملیات بارورسازی ابرها چالش‌هایی را در حقوق بین‌الملل و دیپلماسی ایجاد می‌کند. گفته می‌شود با این روش 10 تا 15% بارش‌ها افزایش می‌یابد، اما سؤالاتی در مورد اثربخشی و کارایی بارورسازی ابرها وجود دارد که پاسخ دادن به آن ها نیازمند تخقیقات جامع و همه‌جانبه است. در حالی که موارد موفقیت‌آمیزی از افزایش بارندگی وجود داشته است، قابلیت اطمینان و پیش‌بینی کلی این نتایج نامشخص است. تنوع در شرایط ابر و پیچیدگی فرآیندهای جوی، استانداردسازی و تکرار مداوم عملیات بارورسازی ابرها را دشوار می‌کند.

دستکاری آسمان ایران با هارپ قابل تایید نیست

علت اصلی به موقعیت جغرافیایی کشور ما برمی‌گردد. ایران در منطقه خشک و نیمه‌خشک جهان قرار دارد و اگر میانگین بلندمدت بارندگی را نگاه کنید، می‌بینید که جزو کشورهایی هستیم که بارندگی کمی دارند و حتی نسبت به کشورهای همسایه‌مان نیز بارندگی کمی داریم. لذا به نظر من علت اصلی به موقعیت جغرافیایی کشور ما برمی‌گردد. پیش‌بینی شرایط بارش‌ها بسیار مهم است و در این خصوص عزیزان ما در سازمان هواشناسی باید تقویت شوند تا بتوانند به بهترین شکل کار خود را انجام دهند. مطالعاتی در سطح دنیا در این خصوص انجام می‌شود اما برای تأیید شدن آن ها زود است. ایران هم مطالعاتی را در خصوص بارورسازی ابرها و کنترل کردن عناصر طبیعی داشته است، اما به هرحال استفاده از سیستم هارپ در حد فرضیه است و موضوعاتی مانند هارپ و موضوعاتی از این‌ دست، ادعاهایی هستند که باید روی آن ها مطالعات جدی تری شود تا بتوان گفت که آیا واقعاً تأثیر گذار است یا خیر؛ در غیر اینصورت در حد شایعات فضای مجازیست. همچنین کشور آمریکا جزو کشورهای مدعی در این موضوعات است، اما می‌بینید که در همان کشور در بسیاری از سال‌ها خشکسالی و خشک شدن دریاچه‌ها و تالاب‌ها وجود داشته است. اگر موضوع هارپ و کنترل بارندگی حقیقت داشت، حتماً این کشورها برای مسائل و مشکلات محیط زیستی و خشکسالی خودشان از آن استفاده می‌کردند. بسیاری از کشورها ادعا می‌کنند که از طریق یونیزاسیون در شرایط عادی نیز می‌توانند بارندگی ایجاد کنند. این در حالیست که در بسیاری از همین کشورها مرتباً آتش‌سوزی جنگل اتفاق می‌افتد و برای کنترل کردن آتش‌سوزی نهایت کاری که انجام می‌دهند، آب‌پاشی است و دیده نشده از سیستم‌هایی که ادعای آن را دارند، استفاده کنند.

نگران‌کننده‌ترین سال آبی ایران در پیش است

ایلام، سمنان، کرمانشاه و خوزستان، کم‌بارش‌ترین استان‌های کشور در سال آبی جاری بوده‌اند. سال آبی و زراعی هر سال از ابتدای مهر ماه تا آخر شهریور ماه سال بعد محاسبه می‌شود. روزهایی که احتمال بارش رحمت الهی در آسمان ایران زیاد‌تر است و می‌توان روی این میزان بارش در بررسی میزان خشکسالی روزهای پیش‌رو حساب کرد. اما جدول اطلاعات پهنه‌ای بارش استان‌ها و کشور از ابتدای سال آبی جاری تا پایان اولین ماه از فصل بهار 1403، اصلا دلخوش‌کننده نیست.

ایلام کم‌بارش‌ترین استان کشور در سال آبی جاری تا امروز 65% کمتر از بلند‌مدتِ سال گذشته باران به خود دیده؛ سمنان 55% کمتر، کرمانشاه 53% کمتر و خوزستان 47% کمتر. این رقم برای تهران 35% است. یعنی استان تهران از ابتدای سال آبی جاری تاکنون، نسبت به همین بازه زمانی در سال گذشته 35% کمتر بارش داشته و تا امروز فقط 50% از بارش‌های مورد انتظار سال آبی جاری را تامین کرده است...

فقط یک استان است که مثلث میزان بارش‌های سال آبی‌اش سبز و صعودی است؛ هرمزگان. این استان تا همین حالا هم سیر‌اب شده و میزان بارش‌هایش نسبت به بلند‌مدت سال گذشته زراعی، 25% بیشتر بوده است. امسال سال خشکی است و تمام مراتع اطراف شهرها خشک هستند. با کوچک‌ترین باد گردوغبار به هوا بلند می‌شود که علاوه‌بر گردوغبار حاصل از کانون‌های خارجی، کانون‌های گردوغبار قم و مرکزی هم به سمت تهران و حتی استان‌های شمالی می‌آید. خشکسالی و کم‌بارشی موضوعی نیست که بتوان نسخه‌ای دم‌دستی برای آن پیچید. آمار می‌گوید سهم ما از جبر آسمان امسال کمتر از هر سال است و این یعنی باید خودمان را با زیستن در شرایط کم‌آبی عادت دهیم؛ چاره دیگری هم نداریم.

منتظر میهمانی دوباره ریزگردها باشیم

شاهد این بودیم که از ابتدای مهر ۱۴۰1 شروع شده تا الان، بارش‌ها در بیشتر استان‌هایی که گردوغبار از آن ها بلند می‌شود، بسیار کاهش پیدا کرده است. در استان‌های غربی، استان سیستان‌وبلوچستان، ایلام، لرستان و کرمانشاه شاهد بودیم که بارندگی از حد نرمال بسیار کمتر بوده است. در استان خوزستان که این کمبود بارش کمتر بوده، شاهد کاهش ۱۵درصدی بارندگی بوده‌ایم. این در حالی است که در سال‌های گذشته کاهش بارندگی تا ۳۰% کمتر از حد نرمال هم رسیده بود. اولین اتفاقی که می‌افتد این است که ما با افزایش ورود گردوغبار به سایر استان‌ها روبه‌رو خواهیم بود. فعالیت‌های سدسازی ایلسو در ترکیه و فعالیت سدسازی‌های ۳۰ سال اخیر در خاک کشورمان، کمبود آب در هورالعظیم، کاهش سطح آب در دریاچه ارومیه و کاهش سطح آب تالاب‌ها در استان‌های مختلف سبب این خواهد شد که ریزگردها بیشتر میهمان ایرانی‌ها شوند.

از مالچ نفتی تا تمرکز بر آبخیزداری

با توجه به شرایط فعلی مسئولان کشور باید از مدت‌ها قبل دو فعالیت را برای حل این مشکل اتخاد می‌کردند. در راهبرد کوتاه‌مدت استفاده از مالچ نفتی پیشنهاد می‌شود که تاثیرات خوبی را در کاهش ریزگردها دارد. اما نمی‌توانیم آن را به عنوان راه‌حل 100درصدی عنوان کنیم. این ریزگردها عمدتا از ترکیه، عراق و ایران است که با توجه به افزایش قیمت نفت در بازارهای جهانی طبیعتا شاهد افزایش قیمت فرآورده‌های نفتی هم هستیم. قطعا دولت‌ها برای استفاده از مالچ نفتی برای کاهش ریزگردها با تردیدهایی روبه‌رو می‌شوند که همین تردیدها سبب می‌شود بودجه کمی به این کار اختصاص دهند. راه‌حل بلندمدت این است که ما بتوانیم آب ناشی از بارندگی را هرچند کم به دل سفره‌های زیرزمینی ببریم تا مانع تبخیر شود، تا در سال‌های کم‌آب مثل امسال بتوانیم از سفره‌های آب زیرزمینی استفاده کنیم. ما به رایزنی منطقه‌ای و گفت‌وگوی درست در موضوع آب با کشورهای همسایه به‌ویژه عراق و سوریه نیاز داریم. دیپلماسی درست می‌تواند ما را به سمت مدیریت پدیده ریزگردها و کاهش اثرات زیست‌محیطی آن پیش ببرد.

نمی‌توانیم باران مصنوعی تولید کنیم، فقط باید با کم‌آبی بسازیم

آماری که در حال حاضر عنوان‌شده در واقع آماری است که مرکز ملی خشکسالی اعلام کرده است. آمارهای سال‌جاری نشان می‌دهد ما بیش از ۲۹% اختلاف بارش نسبت به سال گذشته داریم. بارش، سهم جبری ما از آسمان است و بارندگی چیزی نیست که ما بتوانیم آن را به صورت مصنوعی ایجاد کنیم. اگر باران نیاید کار خاصی نمی‌توانیم انجام دهیم به جز اینکه خودمان را با شرایط تطبیق دهیم و سازگار کنیم. شکی نیست که سازگاری در مصرف آب، برنامه‌ریزی برای بهینه‌کردن مقوله مصرف است. در بخش‌های مختلف صنعت آب شرب و کشاورزی باید تمهیداتی اندیشیده شود تا بتوان این شرایط را تحمل کرد و در عین حال کمترین آسیب را دید و بهترین بهره‌برداری را کرد.

باید تعارف را کنار بگذاریم

ولی ما می‌توانیم فرهنگ عمومی در استفاده از آب را ارتقا دهیم. الان کشورهای جنوب اروپا هم درگیر خشکسالی هستند؛ هم پارسال و هم امسال. دولت‌های اروپایی به نوعی مجبور شدند شرایط را برای شهروندان تغییر دهند. در دولت ایتالیا کسانی که با آب شهری ماشین و کوچه بشویند یا استخرهایشان را با آب شهری پر کنند، بین ۵۰۰ تا ۱۰۰۰ یورو جریمه می‌شوند. وقتی شرایط سخت می‌شود ما هم باید تعارف را کنار بگذاریم. شهروندان باید بدانند ما با چه وضعیتی روبه‌رو هستیم و از کارهایی که مصرف آب را بالاتر می‌برد جلوگیری کنیم. با توجه به‌اینکه یکی از نگران‌کننده‌ترین سال‌های آبی کشورمان را تجربه می‌کنیم، باید نیازهای اساسی‌مان را برطرف کنیم و در عین حال مصرف آب را در موارد غیرضروری کاهش دهیم و قطع کنیم. نیازهایی که فرع هستند، مثل شستن حیاط و خودرو و حتی پر کردن استخرها. ما در کلانشهرهایی مثل تهران استخرهای خصوصی زیادی داریم، اینها نباید با آب شرب پر شوند. در این شرایط باید از چنین استفاده‌هایی به نفع عموم جامعه چشم پوشی کنیم.

ارتقای فرهنگ عمومی را نباید دست کم گرفت

اگر همه ما دست‌به‌دست هم دهیم سخت‌ترین شرایط را می‌توانیم تاب بیاوریم. چاره کار جز این نیست. در مصارف دیگر مثل کشاورزی و صنعتی باید راهکارهای کاهش مصرف به کار گرفته شود. مثل بازچرخانی آب و استفاده از پساب‌ها و... این روش‌ها کم‌ و بیش در صنعت استفاده می‌شود، ولی باید به نوعی گسترش پیدا کند. با توجه به اهمیت و کمبود آب در کشور، هر جایی که در کشور مجتمع صنعتی بوده، باید برویم به سمت استفاده از آب‌های پساب و اصطلاحا آب‌های خاکستری و بازچرخانی آب. به علاوه جانمایی صنایع پرمصرف هم به اندازه مصرف بهینه آب مهم است. ذهن جامعه اخیرا درگیر پتروشیمی میانکاله و میزان آب مصرفی آن شد. در توسعه‌های جدید صنایع حتما باید موضوع انرژی و آب مورد توجه قرار بگیرد. زمانی بود که توسعه صنعتی در منطقه کویری اصفهان مورد توجه بود، ولی الان جامعه به این هوشمندی رسیده است که توسعه صنعت باید در سواحل خلیج‌فارس راه‌اندازی می‌شد تا بتواند از دریا به‌وسیله تصفیه، آبش را تامین کند. استان اصفهان هم برای کسب درآمد، بایستی به جای صنایع فولاد صنعت گردشگری را توسعه می‌داد و اینچنین هم در مضیقه آب قرار نمی‌گرفت.

https://www.asianewsiran.com/u/fWf
اخبار مرتبط
فیلسوفان از دیرباز در تلاش بوده‌اند تا به پرسش از چیستی مفهوم ((خود)) پاسخ دهند. برخی پاسخ‌های کلاسیک می‌گویند که ((خود)) در واقع یک روح، یک بدن یا یک ساختار روانی است.
آسیانیوز ایران هیچگونه مسولیتی در قبال نظرات کاربران ندارد.
تعداد کاراکتر باقیمانده: 1000
نظر خود را وارد کنید