جمعه / ۲۱ دی ۱۴۰۳ / ۱۶:۲۱
کد خبر: 27250
گزارشگر: 432
۱۰۸
۰
۰
۴
دکتر محمود دهقانی نویسنده و پژوهشگر معماری و شهرسازی

ژنرال فرانکو؛ دیکتاتوری اسپانیا تا طلوع دموکراسی

ژنرال فرانکو؛ دیکتاتوری اسپانیا تا طلوع دموکراسی
ژنرال فرانسیسکو فرانکو، دیکتاتور پیشین اسپانیا، نزدیک به چهار دهه بر این کشور حکمرانی کرد. مراسم پنجاهمین سالگرد مرگ او با سخنرانی پدرو سانچز، نخست‌وزیر اسپانیا، برگزار شد؛ رویدادی که یادآور زخم‌های دوران استبداد و گذار اسپانیا به دموکراسی است.
به گزارش آسیانیوز ایران ؛ دکتر محمود دهقانی نویسنده و پژوهشگر معماری و شهرسازی | دیکتاتور پیشین اسپانیا، ژنرال «فرانسیسکو فرانکو باها مونده» نزدیک به چهار دهه بر اسپانیا فرمانروایی کرد. دیروز «پدرو سانچز» نخست وزیر کنونی اسپانیا در مراسمی در مادرید به مناسبت پنجاهمین سالگرد مرگ  او سخنرانی کرد. ژنرال فرانکو در ٤ دسامبر سال ١٨۹٢ میلادی در «الفرول» استان گالیسیا در اسپانیا به دنیا آمد. او فرزند دوم آقای «نیکولاس فرانکو سالگادو-آراوخو»  و خانم « پیلار باها مونده- ای- پاردو- د آندراده»  بود. فرانکو به گواه تاریخ،  یکی از نظامیان با نفوذ تاریخ ارتش اسپانیا در دوران خود به حساب می آید. با هیتلر در آلمان و با موسولینی در ایتالیا و همچنین با  دولت های افریقایی به ویژه مراکش رابطه خوبی داشت و چون از اطرافیان خود اطمینان خاطر نداشت، افراد  گارد و محافظان شخصی اش در اسپانیا، با لباس عربی و از اهالی مراکش بودند. به دلایل تاریخی اشغال اسپانیا به دست خلفای عرب، وجود محافظان عرب  فرانکو باعث کینه ی ملی گرایان در اسپانیا بود.
ژنرال فرانکو با روی کار آمدن محمد رضا شاه پهلوی در ایران با او نیز  دوست شد  و از شاه و ثریا شهبانوی وقت ایران برای دیدار رسمی از اسپانیا  در سال  ١٩٥٧ میلادی برابر با ١٣٣٦ هجری یعنی ٦٨ سال پیش دعوت کرد و از آن ها با تشریفات پر زرق و برق در کاخ مجلل خود در مادرید پذیرایی کرد. در همان دیدار ژنرال فرانکو به همراه همسرش «کارمِن»،  شاه و ثریا را نه تنها به تماشای رقص و پایکوبی «فلامنکو» همراه با ضیافت شامی که در آن «پائیا» خوراک سنتی اسپانیا و شراب مرغوب و معروف اسپانیایی «خِرِز» نیز گنجانده بودند دعوت کرد، بلکه آن ها را برای تماشای گاوبازی به میدان گاوبازی نیز برد. درآن سفر شاه و همسرش برای پنج روز مهمان ژنرال فرانکو بودند. خوش پوشی و زیبارویی ثریا اسفندیاری، همسر دوم شاه و نویسنده کتاب «قصر تنهایی» که  پدر از لرستان و مادر آلمانی بود مدت ها و حتا پس از جدایی با شاه نیز پر آوازه بود و در رسانه های اسپانیا به چاپ می رسید و خوانندگان پروپا قرصی داشت.
فـرانکو یک ارتشی بود که کلیساهای اسپانیا در دوران زمامداری، سفت و سخت از او پشتیبانی می کردند و از او دیکتاتوری  تمام عیار با آوازه ی جهانی ساختند و با اختناق به مدت چهل سال بر اسپانیا فرمانروایی کرد. نفوذ متولیان کلیسا های  اسپانیا در دستگاه دولت فرانکو و طرفداری بی قید و شرط کشیشان کاتولیک از او، در دورانی اتفاق افتاد که رقابت های بلوک شرق و غرب، کلیسا را در برابر رویش ایده های  چپ گرا، در بر پایی دولت های کارگری در گوشه و کنار جهان،  رو در رو قرار داده بود. اردوگاه سوسیالیسم در مسکو پایتخت کشور شوراها در آن دوران، با پشتیبانی بزرگ خود، در تدارک اسپانیای «سرخ»  بود. در مقابل اردوگاه سرمایه داری با پشتیبانی کلیسا  در  اسپانیا و در سرتاسر جهان، خواهان اسپانیای «آبی » بود. رنگ سرخ از آن چپ گرایان، و رنگ آبی به راستگرایان «فالانژیست» اسپانیا تعلق داشت. فقط سرخ بود و آبی، رنگ و انتخاب  دیگری وجود نداشت. در جنگ این دو رنگ  و برای این دو آرمان شمار بالایی از ملت اسپانیا، در جنگ داخلی ۱۹۳۶–۱۹۳۹ میلادی آن کشور جان باختند.
مادرید پایتخت اسپانیا در غرب اروپا، تا به امروز نه تنها موزه ها، بلکه گورستان هایش نیز سندهایی از رخدادهای تلخ آن دوران است. نقاشان، هنرمندان، معماران، شاعران و نویسندگان و کسانی که آرمانشان در پرچم سرخ عدالت خلاصه می شد از جاهای دور جهان می آمدند و برای اسپانیای سرخ می جنگیدند و دوش به دوش یاران سرخ جهانی خود با پرچمداران آبی و هواداران جهانی فالانژیست ها در اسپانیا به جنگ و ستیز می پرداختند. در گورستان های مادرید بر سنگ مزار عده ای داس و چکش و بر مزار عده ای صلیب حک شده و گویای دوران سر گشتگی غبارآلوده ی دگماتیسم کلیسا  و بن بست ایده آل ها و مغزهای سنگ و کانکریت گونه ی سیاستمداران آن روزگار است که از تراوشات تصمیم های بیمارگونه اشان که فرانکو در کاکل آن ها قرار داشت، گورستان های اسپانیا آباد شد. فراوانی سیگار، کشت تنباکو، فقر و فحشا، اعتیاد، همجنس گرایی و حتا سرطان تا به امروز از تاثیر ویرانگر آن روزگار اندوهبار قلمداد می شود.
هـنگامی که با  تلاش چپ گرایان پیشین اسپانیا از جمله آقای «سانتیاگو کاریو» و خانم  «دلورس ایبارودی» از حزب کمونیست و آقای «لارگو کابایرو» و به ویژه حزب پر طرفدارمارکسیسم لننیسم او یعنی حزب سوسیالیست و درکل همه ی چپ های اسپانیا،عرصه بر فرانکو تنگ شد، فرانکو برای آنکه کشور به دست جمهوریخواهان نیفتد پس از فراز و نشیب های تلخ خونبار، راه را برای خوان کارلوس پادشاه پیشین و پدرکنونی پادشاه اسپانیا هموار کرد. پس از مرگ فرانکو و روی کار آمدن خوان کارلوس چپ ها که نیروی بزرگی را تشکیل می دادند به تکاپو افتادند. خوان کارلوس که از دودمان «بوربن» بوده و همسرش «سوفیا» دختر آخرین پادشاه سرنگون شده ی یونان است، از سر گذشت تلخ پدر زن، درس گرفت و  در یک نشست تاریخی به چپ گرایان وعده ی همیاری داد. حزب سوسیالیست در دو دوره طولانی از آقای « فلیپه گونسالس» گرفته تا «لوئیس رودریگز سپاترو» نخست وزیر پیشین اسپانیا از همان حزب سوسیالیستی بودند که  به مرور از شدت برخورد های تند ایدئولوژیکی خود دور شد ند. سیاستمداران تاثیر گذار چپ اسپانیا ی امروز از دامان همین حزبی برخاسته اند که پرچمش سرخ بود. خاویر سولانا، فلیپه گونسالس و ساپاترو، و دسته بزرگی از سیاستمداران با نام و نشان اسپانیا تربیت شده ی همان حزب سوسیالیستی هستند  که دل در گرو آینده اسپانیا داشتند و اگر با اسلحه و جنگ نتوانستند پیروز شوند ولی در سایه ی آزادی و دمکراسی چند دهه است که زمامدار در کار سیاسی کشور خود هستند. به دستور خوان کارلوس در قلب شهر مادرید و در چند قدمی موزه ی پر آوازه «ال پرادو»  شهرداری با لوله کشی گاز، با نام و یاد شهدای سرخ و آبی اسپانیا، که خوان کارلوس در حضور همه ی دسته جات،  در آئینی ملی شعله را با دست خود بر افروخت ، اسپانیا را از دوره ی تلخ تاریخ درگیری های خونین سیاسی خود جدا و جاده  سازندگی و دمکراسی کشور را فرا روی ملت نهاد.
پیش از انقلاب بهمن ٥٧ در ایران، روزنامه نگار سرشناس مصری آقای حسنین هیکل  که از سفر رسمی شاه و ثریا به مادرید وپذیرایی گرم ژنرال فرانکو و به ویژه ژرفای دوستی شاه با فرانکو آگاه بود، پس از  روی کار آمدن خوان کارلوس در اسپانیا، در تهران با شاه مصاحبه ای داشت. هنگامی که حسنین هیکل نظر شاه را در رابطه ی با آزادی های سیاسی در اسپانیای بعد از فرانکو جویا شد شاه گفته بود : من دلواپس خوان کارلوس هستم. این گونه آزادی دادن ها،  به زیان آینده ی او و کشور اسپانیاست. هنگامی که انقلاب بهمن ٥٧ ایران پیروز شد و شاه بیرون از ایران درگذشت حسنین هیکل در همان روزها با خوان کارلوس در مادرید مصاحبه ای داشت. روبه خوان کارلوس گفت: شاه در مورد آینده شما و اسپانیا دلواپس بود. خوان کارلوس خیلی مودبانه پاسخ داده بود: البته هر کسی درس خودش را بهتر می داند اما از مرگی که دامنگیر شاه شد متاسف شدم. 

دکتر محمود دهقانی نویسنده و پژوهشگر معماری و شهرسازی

دکتر محمود دهقانی نویسنده و پژوهشگر معماری و شهرسازی
https://www.asianewsiran.com/u/fWV
اخبار مرتبط
کتاب «معماری صفوی قزوین تختگاه شاه تهماسپ یکم» نوشته محمود دهقانی به چاپ رسید.
آسیانیوز ایران هیچگونه مسولیتی در قبال نظرات کاربران ندارد.
تعداد کاراکتر باقیمانده: 1000
نظر خود را وارد کنید