آسیانیوز ایران؛ سرویس فرهنگی هنری:
«بامداد خمار» یکى از
پرحاشیهترین سریالهای نمایش خانگی است که محمد امامی قصد داشت تا آن را پس از سریال
شهرزاد بسازد و پس از بارها پیش تولید با عوامل مختلف و حتی یک بار تولید نیمهکاره
با امیرحسین عسگری و حذف تمام صحنههای ضبط شده، در آخر به سراغ یاران دیرین خود
رفت و با نرگس آبیار و محمدحسین قاسمی این سریالرا ساخت. همزمانی پخش هر دو سریال
«بامداد خمار» و «سووشون» هم یکی از پربحثترین اتفاقات امسال نمایش خانگی است. باید
دید جنجال تازه تیم امامى چه خواهد بود!
خسارت شوکآور به مسجد تاریخی قزوین در سایه فیلمبرداری سریال
«بامداد خمار» به کارگردانی نرگس آبیار
فعالان میراث فرهنگی
در نوروز ۱۴۰۴ از کشف آسیبهای جدی در یکی از شبستانهای مسجد جامع قزوین، بنای
ثبت ملی، خبر دادند که گفته میشود ناشی از فیلمبرداری سریال «بامداد خمار» به
کارگردانی نرگس آبیار در این مکان تاریخی است. نوروز ۱۴۰۴
دوربین فعالان میراث فرهنگی در یکی از شبستانهای مسجد جامع قزوین عکس شوکآوری را
ثبت کرده است که گفته میشود به فیلمبرداری سریال «بامداد خمار» در این بنای ثبت
ملی مربوط است. بر بخشی از دیوار آجری یکی از شبستانهای شمالشرقی مسجد عتیق، رنگ تیره پاشیده
شده و رد وسایل صحنهسازی بهصورت مشخص باقی مانده است. این بخش که ظاهراً در
سریال نرگس آبیار برای بازسازی لوکیشن "بازار" مورد استفاده قرار گرفته،
اکنون بدون پاکسازی حرفهای رها شده است! به گفته برخی
فعالان میراث فرهنگی، فیلمبرداری سریال «بامداد خمار» اوایل تابستان ۱۴۰۳ در مسجد جامع قزوین تا حدود آبان ماه ادامه داشته است. در زمان
تصویربرداری، مسجد بهطور کامل در اختیار گروه تولید این سریال قرار داشته و برای
مدتی درهای آن فقط در زمان اقامه نماز، با اعمال محدودیتهایی، به روی نمازگزاران
گشوده شده است. با وجود این، پس از خروج عوامل سریال، علاوه بر خسارتهای به بار
آمده، ظاهراً هیچ اقدام فوری برای پاکسازی یا مرمت آسیبها صورت نگرفته است.
موضوعی که واکنش و نگرانی جمعی از فعالان و دوستداران میراث فرهنگی را برانگیخته
است!
فیلمبرداری با مجوز یا
بدون مجوز؟
معاونت فرهنگی وزارت
میراث فرهنگی اعلام کرد: گروه تولید این سریال بدون دریافت مجوز رسمی از معاونت
فرهنگی اداره کل روابط عمومی وزارت میراث فرهنگی که متولی صدور مجوز فیلمبرداری
برای تولید آثار هنری محسوب می شود، در بناهای تاریخی اقدام به فیلمبرداری در این
مکان تاریخی کردهاند! ستاره بنیادی در این باره به خبرنگار
جماران گفت: هیچ مجوزی برای حضور عوامل سریال در این مسجد تاریخی در وزارتخانه
صادر نشده است.
او افزود: در فهرستی که عوامل «سریال
بامداد خمار» برای درخواست تصویربرداری از بناها ارائه کرده بودند، فقط نام
بناهایی وجود داشت که از طریق صندوق احیا واگذار شده و در اختیار بخش خصوصی قرار
داشتند. ما ضوابط حفاظتی را ابلاغ کردیم و بهرهبردار مجوز تصویربرداری را تحت
شرایطی به گروه اعطا میکند که ملزم به رعایت این پروتکلها باشند. او گفت: برای بناهایی که تحت پوشش
وزارتخانه باشند، مجوز تصویربرداری از سوی وزارت داده نشده است. از طرفی پروتکلهای
لازم برای حفاظت از بناهای تاریخی به استانها ابلاغ شده و اعلام گردیده که شما
موظف به ابلاغ آن هستید. بهرهبردار باید تحت شرایط مشخص، نظارت مستقیم بر عملیات
تصویربرداری داشته باشد. این اظهارات در حالی مطرح شده که مسئولان استانی روایتی
متفاوتتری از این موضوع دارند.
همچنین فرزانه
فتحی، مدیر روابط عمومی اداره کل میراث فرهنگی قزوین هم درباره فیلمبرداری این
گروه هنری بدون مجوز رسمی به جماران گفت: این موضوع درست نیست، سریال از وزارتخانه
و همچنین استان مجوزهای لازم را برای تصویربرداری در مسجد جامع اخذ کرده است. در واقع وزارت اجازه تصویربرداری را به استان واگذار کرده و با
توجه به اینکه نهادهای مختلفی متولی مسجد جامع قزوین هستند، این موضوع از سوی هیئت
امنای مسجد، اداره میراث فرهنگی و اداره اوقاف استان بررسی و مجوزهای لازم به
سریال اعطا شده است.
به گفته بعضی از فعالان میراث فرهنگی، عوامل سریال «بامداد خمار»
حدود چند ماه در این اثر باشکوه فیلمبرداری کردهاند و این در حالی است که بر اساس
شواهد باقی مانده، در نبود ناظر میراث فرهنگی، این سازه کاندیدای ثبت جهانی کشور
متحمل خسارتهایی شده است. این سهلانگاری در حالی
صورت گرفته که نوروز امسال به دلیل اعمال سیاستهای سختگیرانه هیئت امنا، ورود
گردشگران به این بنای ارزشمند محدود شده بود!
همچنین از معاون میراث فرهنگی استان قزوین درخصوص نبود نظارتهای
لازم و آسیبهای صورت گرفته توسط عوامل سریال بامداد خمار پرسیدیم، که احسان
نورانی گفت: به تازگی از این موضوع مطلع شدم و امروز همراه یگان حفاظت راهی مسجد
جامع هستیم تا جوانب مختلف موضوع را بررسی کنیم. پیش تر و
در جریان تصویربرداری سریال «سووشون» به کارگردانی نرگس آبیار، در باغ عفیفآباد و
مسجد نصیرالملک نیز برخی خبرنگاران، دوستداران و فعالان میراث فرهنگی با راهاندازی
کارزاری نسبت به آسیبهای این پروژه ابراز نگرانی کردند و خواستار توقف تولید آن
در بنای تاریخی شدند. با این حال، کارگردان این اثر که پیش از آغاز فیلمبرداری
دیداری با عزتالله ضرغامی وزیر وقت میراث فرهنگی داشت که ظاهرا پس از هماهنگی
هایی، تصویربرداری سریالش را در شیراز به پایان رساند. به گزارش جماران؛ مسجد جامع
قزوین، که به اسم مسجد جامع عتیق و مسجد جامع کبیر هم شناخته میشود، دیماه سال ۱۳۱۰ در فهرست میراث ملی ایران ثبت
شده و یکی از پنج مسجد بزرگ ایران است که به روایتی بر روی آتشکدهی ساسانی ساخته
شده است. این سازه در سال ۱۹۲ به دستور هارونالرشید بنا شده و از اولین مساجد چهار ایوانی
کشورمان محسوب میشود و قدیمیترین بخش آن متعلق به سدهی دوم اسلامی است.
مسجد جامع قزوین به دلیل معماری منحصر به فرد و ارزشهای تاریخی
در فهرست ثبت جهانی قرار دارد.
تصویربرداری یک سریال در این بنای تاریخی که اکنون با چالشهای تازهای
روبهرو شده، این در حالی رخ می دهد که سازمان وقت (وزارت) میراث فرهنگی از سال ۱۳۹۳ ساخت فیلمهای سینمایی و سریال
را در مکانهای تاریخی ممنوع کرده است! هر چند این قانون در چند سال اخیر به طور
کامل مانع از حضور گروههای فیلمساز در اماکن تاریخی نشده و از دوره وزارت عزتالله
ضرغامی مسیر برای ورود گروههای هنری هموار و مسئولیت صدور مجوز به معاونت فرهنگی
اداره کل روابط عمومی وزارت میراث فرهنگی سپرده شد.
واکنش عوامل سریال «بامداد خمار» به شایعه آسیب به
مسجد جامع قزوین
عوامل سریال «بامداد خمار» پس از
شایعات درباره آسیب به مسجد جامع قزوین در متنی از روند پیشرفت کار با مجوزهای
لازم و ثبت تصویری و مستندات خبر دادند. سریال
«بامداد خمار» به کارگردانی نرگس آبیار حدود یک سال است که در حال تولید است و از
ابتدای ساخت با برخی حواشی هم مواجه بوده است. این سریال از ابتدای ساخت البته
قرار بود با کارگردانان دیگری ساخته شود و در نهایت نرگس آبیار کارگردانی مجموعه
را به عهده گرفت.
«بامداد
خمار» براساس رمان پرفروشی به همین نام است و قصه ازدواج عاشقانه سوزناک دختری در
دهه های قبل را ترسیم کرده است. این سریال به دلیل فضای تاریخی که دارد لوکیشن
هایی را تدارک دیده است و اخیرا بخشی از آن در یک بنای تاريخی تصویربرداری شده
است. طی روزهای گذشته برخی از لوکیشن های این سریال حاشیه ساز شد و برخی رسانه ها
از باقی ماندن رنگ تیره و وسایل صحنه سازی بر دیوار مسجد جامع قزوین خبر داده اند.
حالا روابط عمومی سریال «بامداد خمار» با انتشار متنی نسبت به شایعههای منتشر شده
درباره تولید این مجموعه واکنش نشان داده است.
در این متن آمده
است:
«از
نخستین روز شروع تولید پروژه «بامداد خمار» تمامی امور با صدور مجوزهای لازم از
تمامی مراجع قانونی اجرایی شده و عملکردهای مربوطه طبق نظر کارشناسان رسمی و دغدغهمند
پیش رفته است و با این حال تا جایی که امکان پذیر بوده از دیوارهای کاذب و پرتابل
در این پروژه استفاده شده است. در
روزهای اخیر با سوءنیت و شیطنت، مطالبی علیه این پروژه و کارگردان اثر منتشر شده
است که بر اساس شواهد به قصد تخریب متولیان تهیه و تولید «بامداد خمار» در حال
بازنشر است. نوع ادبیات نگارش خبر و تاکید بر نقش کارگردان نیز مقصود عاملین آن را
آشکار نموده است.
تمامی لوکیشنها با صورت جلسهای مشخص (همراه با ثبت
تصویری و ویدیویی) تحویل گرفته و تحویل داده میشود و مستندات کافی برای تمامی
امور در دسترس است. روابط عمومی سریال «بامداد خمار»، قویا شایعات منتشر شده را
تکذیب میکند و با انتشار اسناد، حق خود را مبنی بر پیگیری قانونی از منتشر کننده
این اکاذیب محفوظ میدارد و اقدام قانونی خواهد کرد.»
نقد و بررسی کتاب بامداد خمار
در میان آثار داستانی عامهپسندِ فارسی، رمان بامداد خمار نوشته فتانه حاجسیدجوادی جایگاهی ویژه دارد. اثری که بیش از دو دهه از انتشار آن میگذرد، اما هنوز در قفسههای کتابخانههای خانگی، فروشگاههای کتاب و حافظهی احساسی بسیاری از خوانندگان ایرانی حضور پررنگ دارد.
داستانی درباره عشق، تفاوتهای طبقاتی، تصمیمگیری و پیامدهای آن؛ اما در عین حال، روایتی ملموس و انسانی که بسیاری از خوانندگان، آن را به نوعی تجربهی زیسته خود دانستهاند.
خلاصهای از داستان کتاب بامداد خمار
مهین، دختر جوانی از طبقهای مرفه و فرهنگی، دلباخته پسری به نام رحیم میشود. پسری از طبقه پایین جامعه، سادهزیست و با پیشزمینهای کاملاً متفاوت از خانواده مهین. او با وجود مخالفت خانوادهاش، به عشقش وفادار میماند و با رحیم ازدواج میکند؛ اما زندگی مشترک، آنگونه که تصور کرده بود، پیش نمیرود.
اکنون سالها بعد، مهین پیرزنیست که تصمیم دارد این تجربهی تلخ را با دختری جوان در میان بگذارد؛ دختری که در آستانه تصمیمی مشابه قرار گرفته است. بدینگونه، رمان در قالب گفتوگویی میان دو نسل، روایت میشود.
بیان صادقانه و زنانه
یکی از مهمترین ویژگیهای این رمان، صداقت و سادگی در روایت احساسات زنانه است. مهین با خوانندهاش تعارف ندارد. از اشتباهاتش میگوید، از پشیمانیهایش، از تلخیها و از تصمیمی که با دل گرفت، اما زندگی ثابت کرد که عقل هم باید همراه دل باشد. همین لحن صمیمی و بیتکلف، باعث شد که بسیاری از دختران و زنان، مهین را نزدیک به خود احساس کنند؛ نه بهعنوان شخصیت داستانی، بلکه بهمثابه یک آینه.
روایتی از عشق زمینی، نه رؤیایی
عشق در بامداد خمار نهتنها شیرین و پرهیجان نیست، بلکه سراسر واقعگرایانه، دردناک و پُر از پیچیدگیهای عاطفی، فرهنگی و اجتماعیست. رابطه مهین و رحیم، داستانی نیست که پایان خوش داشته باشد؛ بلکه نمونهایست از هزاران عشقی که به دلیل نادیدهگرفتن واقعیتها، مسیرشان به ناکامی و تلخی ختم میشود. همین جنبهی واقعگرایانه، باعث همذاتپنداری مخاطبان با داستان شده است.
زبان ساده اما تأثیرگذار
نثر این رمان، برخلاف بسیاری از آثار ادبیِ پیچیده و پرآرایه، ساده، روان و در دسترس است. جملهها کوتاه، احساسی و مستقیماند. این سادگی زبانی، نه نشانه ضعف، بلکه برگ برندهای برای ارتباط با طیف وسیعی از مخاطبان بوده است. حتی کسانی که سابقه مطالعه جدی ندارند، با این رمان ارتباط برقرار میکنند.
نقد اجتماعی از خلال روایت عاطفی
در دل داستان مهین، نقدی عمیق به اختلافات طبقاتی و فرهنگی نهفته است. تفاوتهایی که اگرچه در آغاز عشق نادیده گرفته میشوند، اما در مسیر زندگی مشترک، با قدرت خود را نشان میدهند. بامداد خمار این واقعیت اجتماعی را نه در قالب شعار، بلکه از زبان تجربه شخصی یک زن روایت میکند؛ زنی که با پوست و استخوانش این شکاف طبقاتی را لمس کرده است.
پایداری اثر در حافظه جمعی جامعه
موفقیت ماندگار این اثر را میتوان در چند عامل جستوجو کرد:
نخست، صداقت در روایت. مهین زنی کامل نیست. اشتباه میکند، گاهی سادهدلانه میاندیشد و گاهی از روی احساس تصمیم میگیرد. همین ضعفها، او را انسانی و واقعی کردهاند. دوم، بازنمایی گفتوگوی میان نسلها. تقابل نگاه یک زن با تجربه و یک دختر در آستانه تصمیم، زمینهای برای تأمل و گفتوگوی درونی برای خواننده فراهم میکند. و سوم، نقد هوشمندانه نهاد خانواده و سنت. بدون آنکه کتاب به سمت قضاوت یا جانبداری برود، از زوایای گوناگون، نقش خانواده در انتخابها را به چالش میکشد.
چرا هنوز هم «بامداد خمار» خوانده میشود؟
چون روراست و صادق است. چون مثل یه آینه است که آدم میتواند خودش را در آن ببیند. چون به ما نشان میدهد که انتخابها، ساده نیستند. عشق، فقط به خواستن نیست. زندگی مشترک، عقل میخواهد. منطق میخواهد و بله… گاهی پشیمونی دارد. اما مهمتر از همه این است که این کتاب با دل مردم حرف میزند. نه با قشر خاص، نه با زبان سخت، بلکه با واژههایی که در دل کوچهها، در حرفهای مادرها و در اشکهای شبانه گفته میشوند.
”بامداد خمار”؛ احساسات زنانه را به رسمیت میشناسد
بامداد خمار تنها یک رمان عاشقانه نیست. آینهایست در برابر خواننده که به او اجازه میدهد نگاهی دوباره به تصمیمهای احساسیاش بیندازد. رمانی که بهدور از شعار، احساسات زنانه را به رسمیت میشناسد و تجربهای تلخ اما آموزنده را به نسل بعد منتقل میکند. در نهایت، آنچه این اثر را در حافظه جمعی ایرانیان ماندگار کرده، نه صرفاً داستانی جذاب، بلکه لحن انسانی، روایت صادقانه و درد مشترکیست که مخاطب در آن بازتاب خود را میبیند.