آسیانیوز ایران؛ سرویس
فرهنگی هنری:
پشت پردهی “مرهم”:
افشاگری دربارهی زندگی خصوصی روحانیون؟
سریال
"مرهم" در حالی به روی آنتن رفته که قرار است به زندگی طلبهها و
خانوادههایشان بپردازد، اما آنچه در این اثر ارائه شده، نه تنها بازتابی کامل و
منصفانه از زیست طلبگی نیست، بلکه با غفلت از مؤلفههای اساسی این سبک زندگی، تصویری
ناقص و حتی گمراهکننده به مخاطب عرضه میکند.
خلاصه داستان سریال
مرهم: بازگشت به ایران، آغاز چالشها
بازگشت منیژه
پس از سالها دوری،
منیژه (که نقش او را احتمالاً یکی از بازیگران زن اصلی سریال ایفا میکند) به ایران
بازمیگردد. اما این بازگشت، نه یک بازگشت ساده به وطن، بلکه سفری پرفراز و نشیب
برای یافتن گمشدهای است. گمشدهای که میتواند یک شخص، یک شیء ارزشمند، یا حتی یک
حقیقت پنهان باشد. چه چیزی منیژه را به این سفر پرمخاطره واداشته است؟ آیا او در این
مسیر تنهاست؟
رویارویی با تقدیر
منیژه در مسیر جستجوی
خود، با چالشها و شگفتیهای غیرمنتظرهای روبرو میشود. موانعی بر سر راه او قرار
میگیرند که او را به تفکر وامیدارند و باعث میشوند تا نگاهی عمیقتر به زندگی و
روابط انسانی بیندازد. این چالشها، منیژه را در موقعیتهایی قرار میدهند که مجبور
میشود تصمیمات سختی بگیرد و با عواقب آنها روبرو شو. آیا منیژه میتواند از پس این چالشها برآید؟ آیا او در
نهایت به گمشده خود دست پیدا میکند؟
ملودرامی زنانه در
بستر زندگی روحانیون
“مرهم” یک ملودرام
زنانه است که در بستر زندگی روحانیون و خانوادههایشان روایت میشود. این سریال به
طور خاص بر زندگی همسران روحانیون تمرکز دارد و روایتهای متفاوتی از زندگی آنها
را به تصویر میکشد. همسران شخصیتهای اصلی سریال، زنانی هستند که هر کدام با چالشها
و دغدغههای خاص خود دست و پنجه نرم میکنند. این زنان، در کنار همسران روحانی خود که برای
تبلیغ به مناطق مختلف کشور رفتهاند، با مسائل و مشکلات گوناگونی روبرو میشوند.
چالشهای روزمره
زندگی روحانیون و
خانوادههایشان، مانند هر قشر دیگری از جامعه، با چالشهای خاص خود همراه است.
“مرهم” به خوبی نشان میدهد که چگونه مسائل اجتماعی و فرهنگی بر زندگی این افراد
تأثیر میگذارد و آنها چگونه با این چالشها کنار میآیند. مسائلی مانند فشارهای
اقتصادی، انتظارات جامعه، مسائل مربوط به تبلیغ دین، و تأثیر شغل روحانیت بر زندگی
خانوادگی، از جمله چالشهایی هستند که در این سریال به آنها پرداخته میشود.
عوامل و بازیگران سریال
مرهم؛ ترکیبی از تجربه و استعداد
نویسندگان
فیلمنامه “مرهم”
توسط محسن جسور و حسین سلیمانی نوشته شده است. این دو نویسنده با تجربه، پیش از این
نیز در نگارش فیلمنامههای سریالهای تلویزیونی موفق همکاری داشتهاند و توانستهاند
داستانی جذاب و معنادار خلق کنند که به خوبی به چالشها و مسائل روز جامعه میپردازد.
بازیگران
“مرهم” از حضور جمعی
از بازیگران مطرح و با تجربه سینما و تلویزیون بهره میبرد. مونا کرمی، رویا جاویدنیا،
ویدا جوان، فرناز زوفا، صفا آقاجانی، بهرام ابراهیمی، کوروش سلیمانی، سپند امیرسلیمانی،
کمند امیرسلیمانی، منظر لشگری، سارا محمدی، واندا جعفری، سارا خسروی، سارا باقری،
فرید سجادی حسینی، نادر سلیمانی، سیاوش چراغیپور و علیرضا استادی، از جمله بازیگرانی
هستند که در این سریال ایفای نقش میکنند.
زن طلبه؛ روایتی که
به هویتزدایی نزدیک شده است
از سوی دیگر، این
اثر یکی از اولین آثاری است که قرار است به همسران طلبه بپردازد، و همین موضوع اهمیت
آن را دوچندان میکند. اما آنچه در سریال مشاهده میشود، ارائه تصویری ناقص از
زنان طلبه است. در این روایت، شخصیت همسران طلبه نه به عنوان زنانی که نقش فعال در
جامعه دارند و در کنار همسرانشان، بار مسئولیتهای دینی، اجتماعی و فرهنگی را بر
دوش میکشند، بلکه بهگونهای نمایش داده میشوند که گویی تنها وقتی ارزشمندند که
دارای مدرک دانشگاهی خاصی باشند. این تصویر، در حقیقت، تقلیل جایگاه حوزه و تحصیل
علوم اسلامی است و این پیام را به مخاطب القا میکند که ارزش و اعتبار زن طلبه
تنها در گرو تحصیلات مدرن و غیردینی است.
مسئله مکان و تصویر
اجتماعی طلبهها
بازگشت منیژه تا این
حد مهم است؟ او پس از سالها چه چیزی را در ایران جستجو میکند؟ و اصلاً چرا
“مرهم” به سراغ زندگی روحانیون رفته است؟ آیا این سریال میتواند تصویری واقعی و بیپرده
از چالشها و دغدغههای این قشر ارائه دهد؟
در سریال
"مرهم"، اگر در قالب مکانهایی همچون "مجتمعهای مسکن مهر غیر
طلاب" و همسران غیر طلبه بودند تفاوتی پیدا نمیکرد. به این معنا که اگر همین
خانم ها را در قالب زندگی و همسران غیر طلبه میساختند و داستان درباره آنها بود
تفاوتی با زن طلبه پیدا نمیکرد. تفاوتی
میان زیست طلبگی و زیست ساکنان سایر مجتمعهای غیرطلبگی در این روایت دیده نمیشود.
این نوع مکانیابی نشاندهنده رویکردی است که طلبه را در جایگاه اجتماعی خاصی قرار
میدهد که میتواند برای برخی از مخاطبان، جای سوال باشد. آیا واقعاً قرار است
بهترین طلبهها با این ویژگیها معرفی شوند؟ آیا این انتخابها بهگونهای انجام
شده که جامعه تصویری واقعبینانه و قابل افتخار از آنان دریافت کند؟ این سؤالات،
ابهاماتی جدی را درباره اهداف پشت پرده این سریال ایجاد میکند!
نویسندگی و دغدغهمندی
روایت
از نگاه نویسندگی، نیز
مشکلاتی اساسی در این اثر به چشم میخورد. حضور نویسندگانی که آشنایی چندانی با زیست
طلبگی ندارند، موجب شده روایت سریال دچار کلیشههای سطحی و برداشتهای سطحی از این
سبک زندگی شود. آیا واقعاً زندگی یک طلبه تنها در حد مشکلات شخصی و روزمرگیهای او
خلاصه میشود؟ آیا قرار نیست این روایت، بُعد حماسی و آرمانی طلبگی را نیز نشان
دهد؟ در نهایت، "مرهم" اگرچه گامی ابتدایی برای پرداختن به زندگی طلبهها
و خانوادههایشان است، اما روایتی ناقص و جهتدار ارائه کرده که نمیتواند بازتابدهنده
حقیقت این زیست باشد. هر سریالی که به زندگی شخصی طلبهها بپردازد مردم خواهند دید
اما مهم این است که چه روایتی از زندگی طلبهها در ذهن ها ماندگار شود؛ طلبه
انقلابی یا طلبه ی....
نقاط قوت سریال مرهم؛
دلایلی برای تماشا
داستانی جذاب و
متفاوت
“مرهم” با انتخاب
موضوعی کمتر پرداخته شده (زندگی روحانیون و خانوادههایشان) و تمرکز بر شخصیتپردازی
قوی و ایجاد تعلیقهای داستانی، میتواند مخاطبان را با خود همراه کند.
ملودرام زنانه
تمرکز سریال بر زندگی
زنان و چالشهای آنها در جامعه، میتواند برای مخاطبان زن جذابیت ویژهای داشته
باشد.
بازیگران باتجربه
حضور بازیگران مطرح
و توانمند، به باورپذیری شخصیتها و جذابیت کلی سریال کمک میکند.
نقاط ضعف احتمالی سریال
مرهم؛ نگاهی منتقدانه
تأثیرپذیری از
داستانهای مشابه
برخی منتقدان
معتقدند که “مرهم” ممکن است از داستانهای مشابه در سینما و تلویزیون ایران تأثیر
پذیرفته باشد. این موضوع میتواند به غیرواقعی بودن فضا در برخی سکانسها منجر شود.
شخصیتپردازی
اگرچه “مرهم” از بازیگران
توانمندی بهره میبرد، اما ممکن است در شخصیتپردازی برخی کاراکترها ضعفهایی وجود
داشته باشد. این موضوع میتواند باعث شود که تماشاگران نتوانند به طور کامل با برخی
شخصیتها ارتباط برقرار کنند.
سریال شدن زندگی
طلبهها؛ از «پرده نشین» تا «مرهم»
تلویزیون با «پرده
نشین» پیش از این وارد زندگی طلبهها شده بود و بهروز شعیبی به همراه چند بازیگر
شناخته شده خصوصاً فرهاد آئیش در نقش اصلی سریال، توانست اثری قابل احترام در ویترین
تلویزیون به جای بگذارد. این شبها یک سریال دیگر به کارگردانی محمدرضا آهنج، وارد
زندگی طلبهها شده و شاید ملموستر از گذشته و این بار پردیسان قم را هم به عنوان
محل لوکیشنِ اصلی خود انتخاب کرده است اما سریال به سبک زندگی طلبهها، مشکلات
اقتصادی و تقابل سنت و مدرنیته در خانوادههای مذهبی پرداخته است. یکی از مهمترین
نکات سریال مرهم، نمایش زنانی است که در چارچوب سنتی جامعه ایران نقشآفرینی میکنند.
جامعهشناسان معتقدند که زنان در خانوادههای روحانی، همزمان با انتظارات اجتماعی
و نقشهای سنتی، با مسئولیتهای سنگین عاطفی و اقتصادی مواجهاند. سریال بهخوبی این
تناقضات را نشان میدهد؛ از سویی، این زنان باید مطابق با هنجارهای مذهبی رفتار
کنند و از سوی دیگر، در نبود همسرانشان با مشکلاتی همچون تنهایی، قضاوت اجتماعی، و
فشارهای اقتصادی روبهرو میشوند.
شخصیت منیژه که پس
از سالها دوری بازمیگردد، نماینده زنی است که از یک بافت فرهنگی متفاوت به این
محیط مذهبی وارد شده و درگیر چالشهای آن میشود. بازداشت یکی از طلبهها به جرم
کلاهبرداری نیز موضوعی است که نشاندهنده مشکلاتی فراتر از چالشهای شخصی است و به
مسائلی مانند فساد و فشار اقتصادی در این قشر اشاره دارد.
یکی از محورهای اصلی
سریال مرهم، برخورد ارزشهای سنتی با تغییرات اجتماعی است. جامعه ایران در حال
گذار از سنت به مدرنیته است و این تغییرات در خانوادههای مذهبی نیز تأثیر گذاشته
است. در این میان، همسران طلبهها در موقعیتی حساس قرار دارند؛ از یکسو باید نقش
زن سنتی را ایفا کنند و از سوی دیگر، تحتتأثیر تغییرات فرهنگی و اجتماعی جامعه
هستند. حضور شخصیت منیژه، که نگاهی متفاوت از گذشته
دارد، نمادی از این تضاد است.یکی از موضوعات مهمی که در جامعهشناسی دین مورد توجه
قرار دارد، نحوه معیشت و سبک زندگی روحانیون است. در گذشته، طلبهها به سادگی و
قناعت شناخته میشدند، اما در سالهای اخیر، برخی از آنان به دلیل ارتباطات اقتصادی
و جایگاه اجتماعیشان، به سبک زندگی تجملی روی آوردهاند. این
تفاوت طبقاتی در میان روحانیون باعث شده که بخشی از جامعه نسبت به آنان دچار
دوگانگی شود؛ از یکسو، انتظارات از یک روحانی سادهزیست وجود دارد و از سوی دیگر،
مشاهده سبک زندگی برخی از آنان، موجب بیاعتمادی اجتماعی شده است.سریال مرهم بهطور
غیرمستقیم به این موضوع اشاره دارد. بازداشت یک طلبه به جرم کلاهبرداری، اشارهای
به مشکلات مالی و اخلاقی در میان برخی از روحانیون دارد که میتواند اعتبار کل این
قشر را تحتالشعاع قرار دهد.
در واقع، فساد و
زندگی تجملی برخی روحانیون، فشار اجتماعی بر طلبههای سادهزیست را نیز افزایش
داده و نوعی نگاه انتقادی نسبت به این قشر در جامعه ایجاد کرده است. سکانسی از سریال
که در آن شخصیت منیژه در قم یک باکس سگ حمل میکند، واکنشهای شدیدی از سوی گروههای
تندرو به دنبال داشته است. این موضوع نشان میدهد که رسانهها چگونه میتوانند به
خط قرمزهای فرهنگی و مذهبی نزدیک شوند و بحثهای اجتماعی را به راه بیندازند.
نمایش زندگی طلبهها
و خانوادههایشان در تلویزیون همیشه حساسیتبرانگیز بوده است، زیرا این قشر در
مرکز توجه جامعه قرار دارند. اگر سریال تصویری مثبت و آرمانی از آنان ارائه دهد،
به تبلیغات یکسویه متهم میشود و اگر تصویری واقعگرایانه و همراه با نقد نشان
دهد، ممکن است از سوی برخی گروههای مذهبی مورد حمله قرار گیرد.
«مرهم» تلاش
کرده بین این دو رویکرد تعادل برقرار کند، اما همچنان واکنشهای مختلفی را برانگیخته
است. «مرهم» سریالی است که در قالب یک ملودرام خانوادگی، مسائل عمیق اجتماعی را
مطرح میکند. این سریال علاوه بر نمایش مشکلات همسران روحانیون، به موضوعاتی همچون
فساد، فشار اقتصادی، و تغییرات فرهنگی در جامعه مذهبی پرداخته است. همچنین،
به تقابل میان سنت و مدرنیته و سبک زندگی برخی روحانیون که موجب ایجاد فاصله میان
آنان و مردم شده است، اشاره دارد. در نهایت، این سریال میتواند زمینهای برای گفتوگوهای
بیشتر درباره نقش زنان در جامعه مذهبی، تغییرات فرهنگی در خانوادههای روحانی، و
چالشهای اجتماعی آنان باشد. هرچند ممکن است در برخی بخشها دچار کلیشهپردازی یا
سطحینگری شده باشد، اما تلاش آن برای بازنمایی واقعیتهای موجود در این بخش از
جامعه، قابلتوجه است.