سه شنبه / ۹ اردیبهشت ۱۴۰۴ / ۰۷:۴۴
کد خبر: 29262
گزارشگر: 548
۱۳۰
۰
۰
۵
نقدی بر عملکرد رسانه ملی در تشدید شکاف‌های اجتماعی

صداوسیمای بحران‌ساز

صداوسیمای بحران‌ساز
عملکرد فعلی صداوسیما نه تنها به حل بحران‌های کشور کمک نمی‌کند، بلکه خود به عاملی برای تشدید تنش‌ها و کاهش سرمایه اجتماعی تبدیل شده است. تحول در این نهاد عظیم رسانه‌ای نیازمند جرئت سیاسی و عزم ملی است. رسانه ملی باید به جای تأکید بر تفاوت‌ها، بر مشترکات ملی تأکید کند و به جای دوقطبی‌سازی، به تقویت گفت‌وگوی اجتماعی بپردازد. آینده ایران نیازمند رسانه‌ای متعادل، حرفه‌ای و انسجام‌بخش است، نه بلندگویی برای تشدید اختلاف‌ها و تفرقه‌افکنی.

آسیانیوز ایران؛ سرویس اجتماعی:

در شرایطی که رسانه‌های ملی در اکثر کشورها به عنوان عامل انسجام‌بخش و تعدیل‌کننده تنش‌های اجتماعی عمل می‌کنند، صداوسیما در ایران به نظر می‌رسد نقشی معکوس ایفا می‌کند. این نهاد عظیم با بودجه‌های کلان و امکانات گسترده، به جای ایفای نقش رسانه‌ای متعادل و حرفه‌ای، به بلندگوی جریان‌های افراطی تبدیل شده است.

از تبلیغ افراطی‌گرایی تا تضعیف انسجام ملی

صداوسیما با هزاران میلیارد بودجه از بیت الملل و ده‌ها هزار کارمند با هیچ منطقی در جهان امروز یک «رسانه» نیست و خود یکی از عوامل اصلی ایجاد دوقطبی و نزاع در جامعه است. بسیاری از کنش‌های این رسانه نه تنها در راستای امنیت ملی نیست بلکه مو به مو در راستای برهم زدن آرامش جامعه و تقویت شکاف‌های اجتماعی است. این رسانه عجیب و غریب در بهترین حالت بنگاه تبلیغاتی جبهه پایداری و عده‌ای جوانک متوهم پرت از واقعیات کشور و جهان است که در عوالم دُن کیشوتی خویش سیر کرده و از هر رویدادی در کشور و جهان تفسیر و برداشت خاص خود را دارند و اینگونه همان چند درصد مخاطب خود را در مسیر دلخواه (بیراهه) خود هدایت می‌کنند. بلندگوی تبلیغاتی محافظه کارانِ افراطی نه به مخاطب بیشتر و نه به کسب درآمد از طریق تبلیغات نیازمند است، چرا که منبع درآمدش به چاههای نفت کشور متصل است و دغدغه دستمزد کارکنان و هزینه های سرسام آور برنامه هایش را ندارد. تلویزیون ما به بچه پولدارِ نُنُری می‌ماند که از بچگی در دنیای خیالی و توهم‌گونه رشد کرده است و تصورش از واقعیات همان بحث‌های خاله‌زنکی و کل‌کل‌های کودکانه بدون در نظر گرفتن تبعات آن است.

قتل دانشجوی سنی دانشگاه تهران، توهین به خلیفه اول اهل سنت، تلاش برای ایجاد آشوب زبانی و قومی در شهرها و ورزشگاه‌های مختلف و ایجاد انفجار و آتش‌سوزی در هرمزگان را باید تلاش سیستماتیک مافیایی بسیار قدرتمند و رانت‌خوار دید که تمام تلاش خود را برای ایجاد جنگ داخلی و انزوای بین‌المللی بیشتر ایران به کار گرفته است. ایجاد انفجار و آتش‌سوزی در یک بندر صادرات پتروشیمی برای آن جریانی که می‌تواند روزانه بیست میلیون لیتر سوخت قاچاق کند کاری راحت‌تر از آب خوردن است.

ایران برای گذار از بحران‌های متعدد و پیچیده‌ای که در حوزه‌های مختلف سیاسی و اجتماعی و فرهنگی و اقتصادی و امنیتی با آن مواجه است، نیاز به سیاستمداران و حاکمانی دارد که علاوه بر سواد و دانش و شناخت کامل تاریخ و فرهنگ و هویت و جغرافیا و فرصت‌ها و تهدیدات پیش روی ایران، این سرزمین را بیشتر از خانواده خود دوست داشته باشند. به سیاستمداران و حاکمانی نیاز دارد که چیزی به نام منافع شخصی و قبیله‌ای و فرقه‌ای نداشته باشند، به حاکمانی نیاز دارد که مولفه‌های هویتی ایران به ویژه زبان فارسی را چون ناموس خود پاس بدارند.

حاکمانی که ایران را دوست ندارند، منافع شخصی و فرقه‌ای خود را اولویت می‌بخشند، به رانت‌خواری و انباشت چربی شکم با پول بیت‌المال عادت کرده‌اند و یا بخشی از جامعه ایران را دشمن خود می‌دانند و یا به زبان ملی ایرانیان با بغض و کینه نگاه می‌کنند. این طیف در هیچ صورت نمی‌توانند خیرخواه این سرزمین باشند. ایران برای گذار از وضعیت بحرانی کنونی بیش از هر برهه‌ای به سیاستمداران وطن‌دوست نیاز دارد و متاسفانه نگاهی به مجلس و دولت و شوراها و برخی نهادهای دیگر نشان می‌دهد که چه میزان از این مسئله به دور است.

  • وقتی عامل نفوذی بیگانه که مدام در حال توهین و فحاشی به ایرانیان و تاریخ و هویت ایرانی است با رییس‌جمهور دیدار می‌کند.
  • وقتی تیم‌ورزشی محبوب رییس‌جمهور و نزدیکان رئیس‌جمهور به پایگاه و سکوی توهین و لجن پراکنی علیه هویت و فرهنگ و تاریخ ایران تبدیل می‌شود.
  • وقتی نماینده مجلس و شورای شهر به اردوکشی خیابانی برای ایجاد جنگ قومی مبادرت می‌کند. 
  • وقتی استاندار و عضو شورای شهر یک استان «ایرانشهر» را «حیوانشهر» می‌نامد.
  • وقتی تلویزیون ملی کارکردی جز ایجاد نفاق و دمیدن در شکاف‌های اجتماعی ندارد.
  • وقتی روشنفکر و استاد دانشگاه دفاع از ایران و هویت و رسومات ایرانی را نژادپرستی و خودبزرگ بینی ایرانیان توصیف می‌کند. 
  • وقتی دلال خودرو و ارز و طلا به متفکران قوم تبدیل می‌شوند و با کنترل نبض جامعه، دلالی خود را پیش می‌برد.
  • وقتی پست‌ها و مقامات سیاسی به نسبت توان تولید رانت ارزش‌گذاری می‌شوند...

در این شرایط طبیعتا چیزی مظلوم‌تر و بی‌صاحب‌تر از ایران نمی‌ماند و در همین جا هم هست که دشمن با ده‌ها رسانه فارسی‌زبان به جعل خبر و تولید ناامیدی و نفرت بیشتر و بیزار کردن مردم از سرزمین خویش مشغول شده و ضربات خود را فرود می‌آورد.

نقاط بحرانی عملکرد صداوسیما

  1. شکاف‌افزایی اجتماعی

    • تأکید افراطی بر تفاوت‌های مذهبی و قومی

    • نادیده گرفتن تنوع فرهنگی موجود در جامعه

    • تولید محتوای تحریک‌آمیز علیه گروه‌های اجتماعی خاص

  2. اقتصاد سیاسی رسانه

    • وابستگی کامل به بودجه دولتی و عدم پاسخگویی به مخاطب

    • فقدان مدل درآمدی مبتنی بر مخاطب‌پسندی

    • تبدیل شدن به ابزار تبلیغاتی جریان‌های خاص سیاسی

  3. فقدان حرفه‌گرایی رسانه‌ای

    • جایگزینی ایدئولوژی به جای استانداردهای حرفه‌ای

    • نادیده گرفتن اصول روزنامه‌نگاری بی‌طرف

    • تولید محتوای یکسویه و غیرمنصفانه

  4. تشدید بحران‌های ملی

    • تخریب اعتماد عمومی به رسانه رسمی

    • ایجاد تصویر مخدوش از واقعیت‌های اجتماعی

    • تقویت گفتمان‌های افراطی در جامعه

راهکارهای اصلاحی پیشنهادی

  1. تحول ساختاری

    • استقلال مدیریتی از نهادهای سیاسی

    • ایجاد شورای نظارت چندصدایی

    • شفاف‌سازی مالی و پاسخگویی عمومی

  2. تغییر رویکرد محتوایی

    • توجه به تنوع دیدگاه‌های موجود در جامعه

    • تولید برنامه‌های گفت‌وگومحور

    • پرهیز از کلیشه‌سازی و برچسب‌زنی

  3. ارتقای استانداردهای حرفه‌ای

    • جذب نیروهای متخصص و حرفه‌ای

    • آموزش اصول روزنامه‌نگاری مدرن

    • ایجاد اتاق‌های فکر مستقل

  4. تعامل سازنده با جامعه

    • توجه به نظرات و انتقادات مخاطبان

    • بازتاب دغدغه‌های واقعی مردم

    • پرهیز از تصویرسازی‌های غیرواقعی

نتیجه‌گیری

عملکرد فعلی صداوسیما نه تنها به حل بحران‌های کشور کمک نمی‌کند، بلکه خود به عاملی برای تشدید تنش‌ها و کاهش سرمایه اجتماعی تبدیل شده است. تحول در این نهاد عظیم رسانه‌ای نیازمند جرئت سیاسی و عزم ملی است. رسانه ملی باید به جای تأکید بر تفاوت‌ها، بر مشترکات ملی تأکید کند و به جای دوقطبی‌سازی، به تقویت گفت‌وگوی اجتماعی بپردازد. آینده ایران نیازمند رسانه‌ای متعادل، حرفه‌ای و انسجام‌بخش است، نه بلندگویی برای تشدید اختلاف‌ها و تفرقه‌افکنی

https://www.asianewsiran.com/u/gu0
اخبار مرتبط
سازمان صداوسیما پس از پخش شعر توهین‌آمیز به ابوبکر در برنامه «سیمای خانواده»، با موجی از انتقادات داخلی و بین‌المللی مواجه شد. در پی این جنجال، دادستان تهران دستور بازداشت ۴ نفر از عوامل تولید را صادر کرد و مدیر پخش شبکه یک سیما نیز عزل شد. مقامات این اقدام را "خطای نابخشودنی و مشکوک" خوانده‌اند، اما آیا این برخوردها برای مهار آسیب‌های سیاسی-اجتماعی کافی است.
صداوسیما پس از پخش برنامه‌ای توهین‌آمیز به خلیفه اول مسلمانان اهل سنت از شبکه یک، مدیر پخش این شبکه را برکنار و اعلام کرد ۸ نفر از عوامل تولید به قوه قضاییه معرفی شده‌اند.
کمتر از یک هفته پس از سفر وزیر دفاع عربستان به جمهوری اسلامی، شبکه نسیم در برنامه‌ای طنز با حضور محسن افشانی، وزیر خارجه عربستان را به تمسخر گرفت؛ این شبکه امروز با صدور بیانیه‌ای عذرخواهی کرد.
در حالی که تنها 11 قسمت از سریال پایتخت پخش شده، تمام آمارهای بازدید و محبوبیت برنامه‌های تلویزیون جابه‌جا شده است! سریال محبوب پایتخت ۷ در حالی به قسمت هشتم رسیده که مجموع بازدید برنامه‌های رنگارنگ و پرهزینه و پرتبلیغ تلویزیون به یک‌سوم محبوبیت سریال سیروس مقدم و محسن تنابنده هم نمی‌رسد. در واقع یک شهرستانی معمولی به نام نقی معمولی توانسته با یک قصه ساده در یک شهر شمالی و کوچک، آرزوهای چندساله و برنامه‌های تحولی پرهزینه‌ترین و زیان‌ده‌ترین سازمان فرهنگی کشور را تحت تاثیر قرار دهد تا شاید مدیران صداوسیمای نفتی -۳۵هزارمیلیارد تومانی- به خود بیایند و متوجه شوند رسانه ملی یعنی چه.
بودجه صداوسیما از ۱۴۰۰ تا ۱۴۰۴ که تازه رشد کندی داشته، ۱۲۴۶ درصد رشد داشته است! در سال پیش رو و در صورت تصویب بودجه ۳۵ هزار میلیارد تومانی، صداوسیما روزی ۹۵ میلیارد و ۸۹۰ میلیون تومان برای دولت خرج دارد که البته بخش زیادی از این هزینه‌ها بخاطر بالا بودن تعداد کارکنان این سازمان است. طبق آمار رسمی سازمان صدا و سیما نزدیک به ۴۸هزار نیرو دارد. این در حالی است که شبکه‌ای مانند فاکس نیوز ۱۳۰۰، سی‌ان‌ان ۴۰۰۰، سی‌سی تی‌وی ۱۰هزار، ان اچ کی ژاپن ۱۰هزار، و بی بی سی ۲۰هزار نیرو دارند.
از سال 88 با تلویزیون خداحافظی کردم و واقعاً این رسانه را دیگر نمی‌شناسم چون تلویزیون مدت‌هاست که نمی‌تواند مخاطب جذب کند و خط مشی آن تغییر کرده، در واقع بیشتر جناحی شده تا وجه ملی‌اش را حفظ کند...متأسفانه می‌بینیم که با این نگاه ساترا به نمایش خانگی ممیزی‌ها و رویکردی که در صدا و سیما است، در اینجا هم دخیل شده، در حالی که اوایل شروع فعالیت نمایش خانگی و زمانی که تحت نظارت ارشاد بود، آزادی عمل بیشتری وجود داشت.
آسیانیوز ایران هیچگونه مسولیتی در قبال نظرات کاربران ندارد.
تعداد کاراکتر باقیمانده: 1000
نظر خود را وارد کنید