از سوی دیگر، کسی که بخواهد بیش از سهمیه خود بنزین مصرف کند، باید سهمیه دیگری را به قیمت توافقی و آزاد، از طریق بازار اینترنتی مذکور، تهیه کند و قیمت بنزین هم در یک سامانه معاملاتی و بر اساس عرضه و تقاضا تعیین می گردد حال باید دید که آیا اجرای این طرح متناسب با وضعیت اقتصاد سیاسی ایران است و اینکه سهمیه بنزین که از خودرو به فرد منتقل می شود نگرانی که از توزیع نابرابر یارانه سوخت وجود داشت از بین می رود و از همه مهمتر آیا جلوی قاچاق سوخت گرفته می شود؟
با نگرش کلی به نظر میرسد که این طرح منصفانه تر از کارت سوخت است، اما تنها عیب آن این است که کشور را از مسیر آزادسازی قیمت بنزین که توسط همه کشورهای جهان با موفقیت تجربه شده دور میسازد چرا که وظیفه اصلی دولت که شامل حکمرانی عادلانه و تامین کالاهای عمومی از جمله بهداشت، آموزش و تامین اجتماعی برای فقرا است و نه توزیع همگانی کالا و پول برای آنها چرا که توزیع سهمیه ای بنزین به هر فرد نهتنها از وظایف اصلی دولت نیست بلکه در تضاد با آن نیز است.
همگی می دانیم که وظیفه اصلی دولت آن است که از منابع بیننسلی حفاظت کرده و در صورتی که نمیتواند آنها را عینا برای نسلهای آتی انبار کند، با تبدیل آنها به زیرساختها، حداقل بخشی از آنها را به نسلهای بعدی منتقل سازد بنابراین توجیهی نمیتوان یافت که بنزین را حق نسل فعلی بداند و آن را بین آنها توزیع کند؛ بلکه این موهبتی است که به فرزندان و نوادگان ما نیز متعلق است و دولت موظف است از آن محافظت کند.
امید است که دولت محترم از هدر دادن منابع طبیعی و خدادای که به این کشور تعلق گرفته است محافظت نماید و تنها برای پاک کردن صورت مسله و جلوگیری از افزایش قیمت بنزین و افزایش تورم در فاصله زمانی باقیمانده از دولت دوازدهم اقدام به عمل غیر کارشناسی نزند.