شنبه / ۲۴ آبان ۱۳۹۹ / ۱۶:۲۹
کد خبر: 2991
گزارشگر: 213
۱۱۹۵
۰
۰
۲
یادداشت/شیرین نوری

تحریم را بی خیال شویم، با تصمیمات خلق الساعه چه کنیم؟

تحریم را بی خیال شویم، با تصمیمات خلق الساعه چه کنیم؟
ضعف عملکرد اقتصاد ایران در مقایسه با کشورهایی با شرایط مشابه فقط و فقط تحریم ها نیست؛ بلکه بیشتر از تصمیمات خلق‌الساعه و غیر کارشناسی دولتمردان منشا می گیرد؛ به بیان ساده تر شرایط اقتصادی ایران به سمت و سویی هدایت می شود که روز به روز قوانین بی ثبات تر و سرمایه گذاران و تولیدکنندگان و صنعتگران با مشکلات عدیده ای مواجه می شوند.

ضعف عملکرد اقتصاد ایران در مقایسه با کشورهایی با شرایط مشابه فقط و فقط تحریم ها نیست؛ بلکه بیشتر از تصمیمات خلق‌الساعه و غیر کارشناسی دولتمردان منشا می گیردمی‌باشد و به بیان ساده تر شرایط اقتصادی ایران به سمت و سویی هدایت می شود که روز به روز قوانین بی ثبات تر و سرمایه گذاران و تولیدکنندگان و صنعتگران  با مشکلات عدیده ای مواجه می شوند.

در شرایط فعلی  فعالان اقتصادی چارچوب و منطقی برای ادامه فعالیت ندارند و مجبور می شوند خودشان را هر چه زودتر از این مهلکه بیرون بکشند تا دچار آسیب نشوند و در مقابل افراد فرصت طلبی که از اطلاعات رانتی بهره مند هستند تلاش می کنند تا با سود جستن از این فضای متشنج و تصویب قوانین جدید به آنچه می خواهند برسند که می توان به مواردی چون تصمیمات خلق الساعه در بورس همانند خرید و فروش روزانه و تغییرات لحظه ای در قوانین ترخیص کالاها در گمرک و صدها مورد دیگر اشاره کرد.

علت اصلی تصمیمات خلق الساعه بدلیل بی انضباطی دولت است و بی انظباطی های دولت در طول این سال ها موضوع جدیدی نیست.کافی است به هزینه های دولت از سال 85 به بعد توجه کنید و در نهایت در می یابید که دولت بیشتر از آنچه اجازه هزینه داشته است، هزینه کرده است و با وجودی که می بایست بودجه جاری اش را سالی پنج درصد رشد دهد و از وابستگی به نفت سالیانه 10 درصد بکاهد این گونه عمل نکرده است و این بی انضباطی ها هرساله بیشتر شده است. حال سوال اینجاست که چرا در طول این سالها مجلس چشم هایش را بسته است و در قوانین بودجه بعدی هم دست دولت را بیش از قبل باز گذاشته است و در نهایت هزینه های جاری کشور رشد بیش از ٢٠٠ درصدی داشته است.

سوال دیگر اینکه بانک مرکزی چگونه می تواند ادعا کند که توانسته است مشکل بازار ارز را رفع کند؛ وقتی که هر روز و هر هفته و هر ماه تصمیمات خلق الساعه گرفته می شود و دولت واردات و صادرات را لحظه ای ممنوع می کند و نرخ ارز را با نوسان همراه می سازد چگونه می توان ادعا کرد که سیاست های پولی و مالی کشور از ثبات برخوردار است؟

کشوری که مدعی می شود که در زمان تحریم های نفتی، مبنای حرکت هایش بر اساس توسعه مولفه صادرات است بازارهای صادراتی خود را به راحتی از دست نمی دهد. وقتی که صادر کننده ای با رایزنی های فراوان توانسته است بازار صادراتی کشورهای دیگر را کشف کند، وقتی با تصمیمات خلق الساعه صادرات ممنوع می شود با خود فکر کرده ایم که به چه وضعیتی دچار می شود. مطمئنا این فرد دیگر اعتمادی به سیستم نخواهد داشت.

و سخن آخر اینکه حتی با آمدن جو بایدن و از بین رفتن تحریم ها نیز اگر سیستم سیاست گذاری کشور تغییر پیدا نکند و تصمیمات خلق الساعه ادامه داشته باشد مشکلات کشور حل نخواهد شد و اوضاع اقتصاد ایران همین آش است و همین کاسه./

روزنامه آسیا
https://www.asianewsiran.com/u/1R7
اخبار مرتبط
این روزها با توجه به تحولات سیاسی و بین المللی بخصوص انتخابات آمریکا و پیروزی احتمالی دموکراتها بر جمهوریخواهان در ایران شاهد اتفاقات مثبتی خواهیم بود از جمله اینکه نقشه بسیاری از افراد که بسوی دلالی و به بهانه تحریم سعی در افزایش نرخ ارز و احتکار کالاهای اساسی و کمبود و گرانی کالاها را در بر داشت نقش بر آب خواهد شد.
این روزها کافی است به بازار های مختلف نیم نگاهی بیندازیم و ببینیم که قیمت کالاها هر روز گران‌تر از روز قبل می‌شود و دولت نیز بدلیل ناتوانی بانک مرکزی در کنترل قیمت دلار و تورم افسار گسیخته سعی می کند مردم را به گرانی کالاها عادت دهد؛ اما واضحا دولتمردان بدانند که نفس مردم نه بخاطر ماسک زدن؛ که گرانی ها نفس آنها را تنگ کرده است.
افسار گسیختگی قیمت ارز در ایران از زمانی آغاز شد که رییس بانک مرکزی خرید و فروش دلار را ممنوع و دلار را کالای قاچاق اعلام کرد و سپس دولت با تصویب ارز ٤٢٠٠ و راه اندازی سامانه نیما تصمیم گرفت مشکلات ارز را در اقتصاد کشور حل کند، اما این سامانه نه تنها با مشکلات بسیاری همراه بود و باعث تثبیت قیمت دلار نشد، بلکه سبب شد کنترل نرخ ارز از دست بانک مرکزی خارج شود.
این روزها کارگران از نظر اقتصادی و معیشتی به دلایل شرایط تحریم‌ها، شیوع بیماری کرونا و کم‌لطفی‌هایی مسوولان روزهای سختی را می گذرانند و این در حالی است که سال های زیادی است که قشر زحمت کش و مظلوم کارگری کشور، فشار تورم را تحمل می کنند و فریاد آنها نیز به گوش هیچ قانونگذار و مجری قانونی نمی رسد.
دو قطبی(پولاریزه شدن) جامعه، منجر به تورم همراه با رکود و افزایش نابرابری خواهد بود و آخر اینکه در صورت عدم برگشت و اصلاح می بایست در انتظار نارضایتی اجتماعی باشیم.
اقتصاددانان بنام کشور معتقدند ۷۰ درصد مشکل عظیم اقتصادی کشور بدلیل تصمیمات و ساختارهای نادرست اقتصادی است و تنها ۳۰ درصد آن به تحریم ها مربوط می شود و در غیر اینصورت حتی اگر تمام ثروت دنیا را داشته باشیم وضعیت همین است که هست.
مشکلات اقتصادی کشور بخصوص در یک سال گذشته باعث شد که چشم سیاستگذاران دولتی نسبت به بازار سرمایه بخصوص بورس بازتر شود، اما متاسفانه این بازار نیز در دو هفته گذشته با چالش هایی روبرو بود که سبب ریزش بی سابقه بورس شد.
در روزهای گذشته طرح گشایش اقتصادی یا همان پیش فروش نفت از یک سو و از سوی دیگر طرح پیشنهادی آلمان و انگلیس برای مذاکره میان تهران و واشنگتن، سبب شده است که فضاسازی مناسبی برای اقتصاد و ابرتورم ایجاد شده ترسیم شود، اما سوال مهمی که وجود دارد این است که با این حال که ملت ایران هنوز خاطره تلخ افزایش قیمت بنزین را فراموش نکرده اند؛ چگونه می توانند با بدهکار شدن کشور در دو سال آینده و در موعد بازپرداخت سود فروش نفت به مردم بی خیال باشند؟
حکایت تلخی که در سال 1399 بیشتر از هر چیز شاهد آن هستیم از رشد شتابنده و نجومی ارزش سهام مرتبط با بسیاری از شرکت ها و کارخانجات است که شاید به ظاهر سود اندکی به سهامداران حقیقی دارنده سهم اعطا می کند، اما سود سرشاری را به سهامدارن اصلی می رساند و این در حالی است که بسیاری از کارگران این کارخانجات چند ماهی است که حقوق نگرفته اند وبسیاری دیگر در اعتصاب به سر می برند!!
آسیانیوز ایران هیچگونه مسولیتی در قبال نظرات کاربران ندارد.
تعداد کاراکتر باقیمانده: 1000
نظر خود را وارد کنید