از سوی دیگر شنیدیم که سرتیپ پاسدار غلامرضا جلالی، رئیس سازمان پدافند غیرعامل ایران هفته گذشته پس از دیدار با شماری از اعضای هیات رئیسه و نمایندگان مجلس خبرگان رهبری گفته بود "ما میتوانیم اینترنت ایرانی ــ اسلامی داشته باشیم چنانکه اروپاییها، چینیها و دیگر کشورهای دنیا برای خود حریم زیرساختی، موضوعی و معنوی تعریف میکنند".
البته برخی افراد نیز میگویند شرکت ارتباطات زیرساخت و شرکتهای زیرمجموعهی آن به کمپانیهای بینالمللی ارائه دهنده سرویسهای اینترنتی بدهی سنگینی دارند و به همین دلیل ممکن است در آینده نزدیک، اینترنت ایران محدود شود!
اینکه هر کدام از این سخنان تا چه اندازه صحت دارد یا خیر فضایی را در کشور ایجاد کرده است که از نظر بسیاری از بزرگان خوشایند نیست اما از شبکه ملی اطلاعات انتظار می رود که جوابگوی خدمات اساسی مردم باشد چرا که اهمیت پایداری زیرساختهای ارتباطی کشور بسیار حائز اهمیت است و اگر این ارتباطات دچار مشکل شود، حتما زندگی مردم دچار مختل میشود.
شایسته است که فراموش نکنیم در قرن حاضر ارتباطات زیرساخت اصلی توسعه پایدار در یک جامعه اطلاعاتی هستند که بستر بهبود کیفیت و سبک زندگی، تحول اقتصادی و افزایش بهره وری را فراهم میکند.
سخن آخر اینکه در جامعهای که بر مبنای توسعه پایدار، به دنبال رشد همه جانبه خود است، مردم بدون وجود شبکه های ارتباطی قادر به رفع نیازهای خود از جمله تجارت، آموزش، تفریح و سرگرمی نخواهند بود. زیرا جامعه پیشروی آنها یک جامعه شبکهمحور است. از شبکههای انسانی و شبکههای اجتماعی گرفته تا شبکه های دیجیتالی. در چنین جامعهای قدرت در میان مردم از طریق مشارکت های دیجیتالی شکل میگیرد. در چنین جامعهای فاصله میان عوام و خواص کاهش می یابد و دسترسی به خواص یک جامعه به صورت شبانهروزی میشود. در چنین جامعهای از انحصار علم، تخصص و اطلاعات در یک گروه خاص کاسته میشود و اهمیت عقل جمعی بیشتر از عقل فردی میشود. در چنین جامعهای اقتصاد، دانش بنیان میشود و در خدمت بهبود کیفیت زندگی انسانها و تحقق یک جامعه ارزشمدار گام بر میدارد. در چنین جامعهای بر محیط زیست ظلم کمتری شده و در مسیر پیشرفت، به آن نیز بها داده میشود. در چنین جامعهای حق دسترسی به منابع اطلاعاتی، حق ذخیره اطلاعات، برخورداری و عرضه اطلاعات ، عمومیتر می شود و نظارت اجتماعی از طریق مبادلهی اطلاعات مردمی انجام میگیرد.