اکنون هر دو کشور هند و چین در اقیانوس هند، دریای عمان و منطقه مشغول تثبیت جایگاه استراتژیک خود برای بهره برداری از منافعشان هستند.هر چند که مقایسه کردن این دو بندر در حال توسعه با یکدیگر اشتباه است اما بنادر گوادر و چابهار امروزه با حمایت دو قدرت اقتصادی در حال رقابت شدید با یکدیگر هستند.مقامات سیاسی هندی و چینی هر دو به این امر واقفند که رقابت اقتصادی و نظامی هند و چین روز به روز در حال افزایش است و کشورهایی چون ایران و پاکستان نقش مهمی در این رقابت می توانند ایفا کنند و با استفاده از ظرفیت این دو کشور آسان تر می توانند به اهداف از پیش تعیین شده خود دست یابند.در این بین جمهوری اسلامی ایران چگونه می خواهد توازن اقتصادی با بندر گوادر به عنوان یک بندر صرفا مکمل با چابهار نه بعنوان رقیب ایجاد کند؟
آیا افزایش حضور هندی ها در چابهار مانع بر حضور و مشارکت ایران در کریدور اقتصادی چین_ پاکستان موسوم به «سی پک» است؟
با توجه به اینکه عربستان سعودی با اعلام حضور در پروژه کلان «سی پک» یکی از اصلیترین کاندیدها برای مشارکت با چین و پاکستان است، جمهوری اسلامی ایران نباید تنها به فعالیت خود با هند در بندر چابهار اکتفا کند بلکه باید نیم نگاهی هم به مشارکت در پروژه عظیم «کریدور اقتصادی چین ـ پاکستان» بیاندازد.
واضح است که معافیت بندر چابهار از تحریمهای ایالات متحده آمریکا بدون علت نبوده است و آمریکا با بهرهگیری از هند به راحتی میتواند جایگاه خود را در افغانستان از راه دور تثبیت کند، هر چند نباید این مسئله را یک طرفه قضاوت کرد و از این فرصت مناسب فراهم شده برای توسعه مناطق جنوبشرقی ایران غافل شد.
جمهوری اسلامی ایران با اتصال خود با طرح کلان «یک کمربند ـ یک جاده» موسوم به «سی پک» به راحتی می تواند زمینه ساز حضور تاثیرگذار خود در پروژه اقتصادی پاکستان و عقب راندن عربستان سعودی از پاکستان شود؛ چنانچه جمهوری اسلامی پاکستان به مراتب علاقمندتر به حضور ایران به عنوان یکی از دوستان و شرکای تجاری چین در این پروژه است تا عربستان سعودی و امارات متحده عربی؛ از طرفی هم چینیها زیاد تمایلی به حضور و مشارکت ریاض و ابوظبی در این راهروی اقتصادی ندارد.
بدیهی است اگر مشارکت ایران با فاصله زمانی زیادی رخ دهد با تلاش های پیگیر مقامات عربستانی و اماراتی برای سرمایهگذاری میلیارد دلاری در پروژه توسعه بندر گوادر از سوی چین به راحتی خود را از عرصه رقابت محو خواهد کرد.
ایران می تواند با حضور و مشارکت خود در این پروژه و جلب نظر مثبت چینی ها که به همراه روسیه دو قدرت اصلی سازمان شانگهای هستند؛ مقدمات و زمینه سازی خود برای عضویت دائم در سازمان همکاری های اقتصادی شانگهای را فراهم کند. این اتفاق می تواند در جهت ارتقاء جایگاه منطقهای ایران، با حمایت پکن، تلاشهای ائتلاف «آمریکایی ـ اسرائیلی ـ عربستانی ـ اماراتی» را برای به انزوا کشاندن جمهوری اسلامی ایران را تا حدی خنثی سازد.
جمهوری اسلامی ایران از طریق پیوستن به طرح کریدور اقتصادی چین ـ پاکستان می تواند به صورت مستقیم سبب کاهش نسبی نفوذ عربستان و امارات و تقویت حضور خود در جمهوری اسلامی پاکستان شود.
سعودیها اواسط سال 2018 اعلام کردند که به کریدور اقتصادی چین ـ پاکستان خواهند پیوست و با سرمایهگذاری کلان در «بندر گوادر» و بخش های زیر ساختی انرژی این کشور زمینه را برای تقویت مبادلات تجاری ریاض ـ اسلامآباد فراهم خواهند کرد.
همچنین جمهوری اسلامی ایران از طریق پیوستن به طرح «یک کمربند ـ یک جاده» می تواند سبب بی تاثیری تحریم های یکجانبه و خواه و ناخواه آمریکا شود. چین نخستین شریک تجاری ایران و نیز یکی از پنج کشوری است که تا اواسط سال 2019 میتواند از امتیاز معافیت موقت از تحریمهای نفتی آمریکا بر ضد ایران استفاده کند. به هر حال درصورت پیوستن ایران به کریدور اقتصادی «سی پک»، تهران میتواند روی کمک های پکن برای دور زدن تحریمها حساب جدایی باز کند.
سفیر قریب الوقوع عمران خان نخست وزیر پاکستان به تهران می تواند فرصتی باشد که ایران قراردادهایی را با پاکستان برای اجرای چند پروژه مهم که به ثبات اقتصادی پاکستان نیز کمک فراوان کند به امضا برساند. مقامات اسلام آباد به خوبی می دانند که «کریدور اقتصادی چین ـ پاکستان» به آینده این کشور کمک شایانی خواهد کرد و موقعیت اشتغالزایی برای مردم نواحی مختلف این کشور ایجاد خواهد کرد و مشارکت تهران نیز سبب تقویت بیشتر این موقعیت خواهد شد.
به نظر می رسد مشارکت دهلینو در توسعه بندر چابهار با هزینه هایی به مراتب کمتر نسبت به هزینه های چین در بندر گوادر نشان می دهد که توسعه چابهار بیشتر بهانهای برای تقویت نفوذ هند در مرزهای غربی پاکستان و ایجاد تنش بین دولت پاکستان و جدایی طلبان بلوچ بهشمار میرود. از همین روی نگاه ایران نسبت به توسعه بندر چابهار نباید به قیمت از دست رفتن موقعیت در طرح بزرگ اقتصادی چین و پاکستان شود.در پایان باید یاد آور شد که پیوستن جمهوری اسلامی ایران به کریدور اقتصادی چین ـ پاکستان و حضور فعال ایران در طرح توسعه بندر گوادر میتواند تحول بزرگی را در تجارت بینالمللی منطقه رقم بزند اما با توجه به نگاه بازیگران اصلی دخیل بر آن یعنی هند و چین، تأثیرگذاری بندر چابهار و گوادر بر یکدیگر می تواند هم به فرصت و هم به تهدید مبدل شود؛ کما اینکه دلیل اصلی این رقابت ها اقتصادی نبوده است بلکه در توسعه این بنادر یک سری عوامل سیاسی نهفته است که می توانند باعث بروز پاره ای از رقابت ها و تنش ها بین ایران و پاکستان شود که در این خصوص هر دو کشور باید هوشیار باشند تا رقابت دو قدرت اثر گذار چین و هند در ساخت و توسعه این بنادر آسیبی به روابط حسنه بین دو کشور ایران و پاکستان نزند.