ترامپ، پایش را روی گلوی ایران گذاشته است و تمام قدرت فشار میدهد. او برای این فشار از عربستان و اسرائیل هم کمک میگیرد و برخی در پارلمان با علم به این فشارها، تصمیم میگیرند که استیضاح روحانی را کلید بزنند. آنها با خود گفتهاند حالا که آب گلآلود است چرا ما ماهی خود را نگیریم؟
حالا که شرایط اقتصادی مردم خوب نیست به بهانه اقتصاد، اهداف سیاسی خود را پیش میبریم.
تصور کنید در میان این همه مشکلات اقتصادی، ناگهان شوک استیضاح رییس جمهور هم به جامعه وارد شود. بازار، هر لحظه منتظر بالا بردن قیمتهاست. آنها از هر شوکی برای بالا بردن قیمت اجناس خود استفاده میکنند. چه شوکی بهتر از استیضاح رییس جمهور روحانی؟
از این رفتارها و تندرویها در تاریخ زیاد دیدهایم. رفتاری که در مرحله اول منافع ملی کشور را در خطر انداخته است. در اواخر دهه 60 و اوایل دهه 70، برخی در ایران تصمیم گرفتند برای مخالفت با آمریکا، در کنار صدام قرار بگیرند و به جنگ ایالات متحده بروند. اگر نبود منطق مقام معظم رهبری و رییس جمهور وقت یعنی مرحوم هاشمی رفسنجانی، رسما ایران وارد جنگی خطرناک و پرضرر میشد. این افراد فکر میکردند حرفی که میزنند حق است اما پی به این معنا نبرده بودند که ممکن است ایران وارد جنگی شود که نمیشود پایانی برای آن متصور شد.
در همین دهه 90 شاهد بودیم که برخیها به اسم انقلاب و اسلام به دو سفارت انگلستان و عربستان حمله کردند و ضربههای غیرقابل جبرانی به منافع ملی ایران وارد کردند. هنوز که هنوز است ایران در حال پرداخت هزینههای حمله به سفارت عربستان است. از حاجیانی که به حج میرفتند تا تیمهای ایرانی که در آسیا با تیمهای عربستانی بازی میکنند، صدای آهشان از حمله به سفارت عربستان همچنان بالاست.
همانطور که مشاهده شد با یک تصمیم اشتباه و یک تندروی، میشود کشور را با بحرانهای عجیب و غریب روبرو کرد. امروز ترامپ در جهان در حال تندروی است. او فکر میکند هر تصمیمی میگیرد درست است. همین تفکر او باعث شده است جهان به سمت بحرانهای عجیب و غریب حرکت کند.
ترامپ تصمیم گرفته است در مرز آمریکا و مکزیک دیوار بکشد و به خاطر همین یک تصمیم، آمریکا را وارد بحران اقتصادی کرده و دولت این کشور به تعطیلی کشیده شده است.
باید از تندروی ترسید. باید از افرادی که فکر میکنند هرچه میگویند راست است، ترسید.