ممنوعیت های دستوری تاکنون زیان زیادی را برای کشورمان به همراه داشته است و موجب شده، رقبا در بازارهای هدف ما بتوانند سهم بزرگی از بازار را به دست آورند.
امروز در کشورهای پیشرو موضوعی به نام کمبود کالا وجود ندارد و شرکت های تولیدی کالا و خدمات با رقابت کامل در بازار در حال حرکت هستند و منتظر هستند که یکی از رقبا میزان تولید خود را کاهش دهد تا بلافاصله سهم بازار خود را که به دلیل ضعف رقیب ایجاد شده است، افزایش دهند.
مطالعه بازار پاشنه آشیل برنامه ریزی اقتصادی
بر اساس مطالعات بازار، در حقیقت میزان مورد نیاز کالا و یا خدمات در هر کشور و نیز بازارهای هدف صادرات آن کشور، کاملا مشخص است و کشورها می دانند نیازمند چه حجمی از کالا و یا خدمات در داخل و یا نیز بازارهای صادراتی هستند، لذا برنامه تولید کشور بر اساس در هر کالا و یا خدماتی با این مطالعه بازار انجام می شود و لذا کمتر با بحران هایی از قبیل ممنوعیت مصرف و یا افزایش بی رویه قیمت بر اساس افزایش تقاضا رو به رو می شوند.
اما در کشور ما متاسفانه در این حوزه مطالعات به درستی صورت نمی گیرد، این موضوع یکی از وظایف مهم اتحادیه ها، تشکل ها و انجمن های صنفی است که باید برای اعضاء خود میزان تقاضا در سال را در کشور و نیز در بازارهای صادراتی مشخص کنند و اعضاء، که همان تولید کنندگان آن محصول و یا خدمات هستند، بر اساس میزان تقاضا تولید خود را برنامه ریزی می کنند، لذا هیچگاه دچار کمبود کالا و به دنبال آن شکل گیری اقتصاد دستوری نیستند.
- این که در سال مردم در کشور ما به چه میزان کالا نیاز دارند؟
- روند رشد این مصرف در سال برای کشور ما چقدر است؟
- تغییر رفتار مصرفی مردم چگونه است؟
- چه کالاهایی در سبد خانوار در حال حذف شدن و چه کالاهایی در حال اضافه شدن است؟
- نرخ ارز چه تاثیری در رشد و یا کاهش مصرف دارد؟
- بازارهای صادراتی چه میزان تقاضا دارند؟
- آهنگ رشد مصرف در بازارهای صادراتی چگونه است؟
- مزیت های رقابتی ما در مقایسه با رقبا در بازارهای هدف چیست؟
اینها بخشی از سوالاتی است که باید اتحادیه های صنفی به صورت جدی به آن بپردازند.
نقش مهم انجمن ها در مطالعه بازار
در تعداد قابل توجهی از اتحادیه های صنفی، انجمن ها، کانون ها و ... شاهد هستیم که متاسفانه به دلیل حضور مدیران بازنشسته دولتی در سمت های اجرایی و یا قامت دبیرکل، این نهاد ها نتوانسته اند به صورت چابک برنامه ای پرحجم و تاثیرگذار را در راستای منافع اعضاء خود به مرحله اجراء درآورند.
عمدتا دچار روزمرگی شده اند و نمی توانند برنامه های عملیاتی برای خود تنظیم نمایند و در صورتی که این برنامه های عملیاتی توسط دلسوزان برای آنها تهیه شود، نمی توانند این برنامه ها را اجرایی نمایند.
امروز برنامه ریزی اقتصادی برای اعضاء در تشکل ها باید مورد توجه جدی قرار گیرد، در حقیقت این، انجمن های صنفی هستند که می توانند بر اساس برنامه ریزی، نسبت به تامین منافع اعضاء خود در اقتصاد کشور بکوشند.