بلکه بازار شفاف و برخطی است که کارگزاران مجاز بازار ارز (اعم از بانکها و صرافیهای دارای مجوز) که در سامانه نیما نیز فعالیت میکنند و مسئولیت تعیین نرخ توافقی فروشنده و خریدار ارز را بر عهده دارند، میتوانند در آن به انجام معاملات نقد و حواله ارزی بپردازند حال سوال اصلی این است که چه تضمینی وجود دارد که بانکها و صرافی ها همانند گذشته
با تجمیع دلارهای کلان باعث افزایش یا کاهش نرخ ارز نشوند و از همه مهمتر
.سقف خرده فروشی در این بازاربه چه میزان تعیین شده است و آیا تصمیمی برای کنترل این بازار نیز اخذ شده است؟
آیا فعالیت در این بازار شامل معافیت های مالیاتی نیز هست؟
آیا نمی بایست قبل از شروع کار بازار متشکل ارزی ، ابتدا بانک مرکزی نرخ ارز را تک نرخی می نمود چرا که با
شرایط فعلی بازار چند نرخی ، موفقیت بازار متشکل ارزی فقط در حد یک رویاست و نکته مهمتر اینکه بنا بر عقیده کارشناسان اقتصادی ارز مانند میلگرد، فولاد یا هر کالای دیگری که در بورس کالا عرضه میشود نیست؛ ارزهای متنوعی وجود دارد که واردکنندگان متقاضی آن هستند بنابراین به نظر میرسد نتوان این بازار متشکل معاملات ارزی را برای همه ارزها اجرا کرد؛ و ازآنجاییکه تشکیل این بازار متشکل برای دلار سخت خواهد بود، بنابراین بازار متشکل معاملات ارزی بیشتر مختص «یورو» خواهد بود و آخر اینکه آیا دولت همانند بورس کالا می خواهد در این بازار نیز مداخله شدید داشته باشد؟
در پایان به این کلام بسنده می کنیم که همزمان با راهاندازی سامانه نیما و سنا تا زمانی که کاربران یاد گرفتند با این سامانه کار کنند، زمان زیادی صرف شد و مطرح شدن مجدد یک سامانه یعنی سردرگمی جدید و در پاسخ به جناب آقای پور ابراهیمی که معتقد است با تشکیل این بازار حجم صادرات در سال ٩٨ افزایش چشمگیری خواهد داشت باید گفت که تا زمانی که تدابیر اتخاذ شده در خصوص صادرات، در غیاب صادرکنندگان پشت درهای بسته گرفته شود، نمیتوانیم شاهد جهش صادرات باشیم و تنها اتفاقی که در این بازار می افتد خارج شدن دلارهای بسیاری از صادرکنندگان از کشور خواهد بود همانند سامانه نیما و سنا!