برای این قشر تولید کننده واقعی مظلوم و نه سو استفاده کنندگان از این نام مقدس ، راهی نمی ماند مگر اینکه به قانون و مراجع قضائی پناه ببرند.
برای اینکه هیمنه پوشالی بانکها که در چهل سال اخیر با خلق نقدینگی و بنگاهداری باعث این همه گرفتاری برای کشور گردیده اند از میان برداشته شود بخش مولد اقتصاد کشور باید بداند که بانکها چه بلایی را بر او نازل کرده و شرح درخواست ربازدگان بانکی از مراجع قضایی چه باید باشد. آشنایی با این مهم می تواند معادله پیچیده و درهم تنیده شده ساخت اتاق فکر سیستم بانکی موجود را حل نماید.قبل ازاینکه کارآفرینان و صنعتگران از حقوق خود با خبر گردند بخش مهم دیگری وجود دارد و آن نیز اقناع وجدان عالی مقامان و قضات محترم قوه قضائیه کشور است از آنجا که بانکها با تبلیغات منفی و شعارهای پوپولیستی که هر انسانی را تحت شعاع قرار می دهد در جامعه طنین سر داده اند که بدهکاران بانکی قصد بالا کشیدن بیت المال را دارند و این اتهامی دروغین است که در بدو مراجعه ربا زدگان، به مراجع قضائی شاید ذهنیت قاضی محترم را بر آن داردکه واقعا شاکی مراجعه کننده یک بدهکار بانکی است.
صرف نظر از اینکه بدهکاران بانکی چه کسانی هستند و بانکها چگونه موجب پدید آمدن این جرسومه های فساد می گردند ،جا دارد با کمی دقت در روند رسیدگی اول جای بدهکار و طلبکار عوض شود که واقعیت نیز همین است.اگر یک تولید کننده بر اساس یکی از عقود اسلامی با بانک وارد قرارداد گردیده و به دلیل تخلفات بانکها چون سرمایه گذاری ناقص، مشارکت صوری و آن هم فقط در سود، عدم رعایت نرخ سود، بلوکه کردن بخشی از تسهیلات ،گرفتن وثائق خارج از طرح قبل از اینکه دینی وجود داشته باشد و ... باعث عدم سود دهی و به ثمر نشستن یک واحد اقتصادی می گردند و سود که می بایست ناشی و حاصل از کار و عملا یک موضوع انتظاری است تحقق نیابد و باعث گردند سرمایه چندین برابری صنعتگران نابود گردد.
و درواقع بانک متخلف به جهت رسیدن به سوداز پول و نه حاصل مشارکت و کار ، زندگی و سرمایه چند نفر از اعضای یک شرکت را از بین ببرد و پس از به مخاطره افتادن این سرمایه که ناشی از چندین سال زحمت و دانش فنی و هزینه کشور بوده است، بانک به اصطلاح غیر ربوی وارد شگرد معروف و چهل ساله خود می شود، تقسیط، امهال، استمهال، مصوبات کارگروه های رفع موانع استانی و کشوری که همه اینها برای بانک یک معنی دارد.
بدهی و سود و جرایم باید تجمیع و در قالب یک وام و یا دام جدید بر اصل و سود و جرایم تسهیلات قبلی اضافه و تسویه سود. تولید کننده از همه جا بی خبر وبه دام افتاده مجبور است تمام قراردادهای صوری سفید امضا را بپذیرد واز ترس قرار گرفتن در بلک لیست بانکها برای گرفتن دسته چک و تسهیلات بعدی و ممنوع الخروجی و به امید اینکه بالاخره کارخانه اش شروع به کار و یک روز اقساط را می پردازد تن به هر خفتی بدهد غافل از اینکه این دام اول است و حتی اگر شروع به تولید هم نماید همدستان بانک ها که حامی تولید خود را معرفی می کنند دندان تیز نموده اند حتما آشنا هستید ولی خالی از لطف هم نیست یادی هم از بیمه ،تامین اجتماعی ، مالیات . ارزش افزوه و ... که اگر یک قسط آنان را هم ندهی جریمه هایشان کمتر از بانک ها نیست کرده و بگذریم. حال ببینیم چه اتفاقی افتاده است بانک تسهیلاتی را بعنوان مشارکت داده ولی نه حساب مشارکتی هست ، هزینه کارشناسی توجیه فنی طرح کسب وکار مورد نظر را هم اخذ که بر این اساس طرح مورد تایید بانک بوده که حاضر به سرمایه گذاری گردیده ولی از نظارت بر شراکت خبری نیست! چرا چون بانک وثیقه ای چند برابر دام اعطایی به قیمت چند سال بعد که می خواهد پوست تولید کننده را بکند، گرفته است و اساسا تنها توجیه برای بانک فقط همان وثائق است و این مرده شوی زیرک اصلا کاری به بهشت و جهنم این میت سلاخی شده ندارد و جالبتر اینکه تسهیلات را بیمه و هزینه آن را از صنعتگر خانه خراب می گیرد.
جناب قاضی مجدد عرض می کنم برای اقناع وجدان محکمه ای که باید به این شکایت رسیدگی کند می پرسم به نظر شما عالی مقام محترم بدهکار کیست؟یا بهتر بپرسم خلافکار کیست؟
شاید بفرمائید چه کسی شما را مجبور کرده بود تسهیلات بگیرید که صد البته حرف درستی است.
اخیرا رهبر معظم انقلاب بیان فرمودند که کارآفرینان و تولید کنندگان که می توانستند پولشان را در بانکها بگذارند و سود بگیرند ولی این کار را نکردند وجان و مالشان را جهت تولید و اشتغال به میدان آوردند اینها پیش خدا اجردارند.
بله ما تولید کنندگان نیز مثل همه انسانها به موفقیت و سود اقتصادی فکر می کنیم و شاید حتی بیشتر از دیگران ولی مسئولیت اجتماعی ما می گوید شغل مولد و با آبرو که پیش خدا اجر دارد سود نه از هر راهی مثل سوداگری در ملک و ارز و سکه و طلا و خودرو بلکه سود از طریق افتخار آفرینی و به جا گذاشتن نامی نیک برای آیندگانمان.
حال با این فرض، یکی از راههای موفقیت همه کسب و کارها حمایت دولت ها در همه جای جهان بویژه ایران عزیزمان است. تفاوت ما سرمایه گذاران با سرمایه داران در این است که سرمایه های ما با پیچ و مهره های سوله هایمان به زمین قفل می شود و مثل سرمایه داران امکان سرک کشیدن به هر بازاری و آشفته کردن آن را به حمدالله نداریم.
پس ما پذیرفته ایم که هر چه سختی در این راه باشدرا به جان بخریم ولی نه ظلم ربا خانه ها را و نه اینکه آبرو بدهکار شویم.
حال اگر پذیرفتید که در بدو ورود و برای لحظه ای ما را به عنوان بدهکار بانکی نبینید اجازه بفرمایید ادامه مطلب که آشنایی ربازدگان با تخلفات بانکی هست را ادامه وعالی مقامان قوه قضائیه به عنوان آخرین ملجا و پناه ربازدگان این تخلفات عدیده را به کارشناس خبره تخلفات بانکی ارجاع ،نه از حیث بررسی محاسبات بر طبق فرمول صوری که همان خواسته بانک ها خواهد بود بلکه از حیث تطبیق عملیات صورت پذیرفته بر مبنای قوانین آمره و بخشنامه های بانک مرکزی بسپارید.
بی شک به همرزمان و سربازان جهاد اقتصادی خواهم گفت حتی در یک پرونده بانکی نیز قوانین درست اجرا نشده است.که مختصر و مجدد به آنها اشاره می کنم.
۱- سرمایه گذاری ناقص/ یعنی اینکه بانک براساس کارشناسی و مطالعه طرح توجیهی می دانند که طرح شما مثلا ۱۰ واحد نیاز دارد تا شروع به سود آوری کند ولی ۲ واحد آن را پرداخت که در اینصورت مطمئن خواهد بود که طرح پیش نمی رود و بانک هم که برای مشارکت واقعی نیامده پولی را پرداخت و سر ماه سود آن را می خواهد با زیان هم کاری ندارد وثیقه هم که دارد و الباقی ماجرا تا مزایده و ممنوع الخروجی و علی هذا
۲- سپرده کردن بخشی از تسهیلات /به شکل غیر قانونی مثلابخشی از همان ۲ واحد را سپرده و سود حداقلی به آن پرداخت ولی برای کل ۲ واحد سود خارج از بخشنامه می گیرد بعنوان یک کیس موجود در سال ۸۸ سود اگر مثلا ۱۲ درصد بوده بانک ۲۶ درصد محاسبه ولی برای بخش بلوکه شده ۶ درصد پرداخته است.
۳- عدم مشارکت واقعی در سود و زیان و افتتاح حساب مشارکت ونظارت واقعی در طرح و فاکتورهای صوری و حساب آرایی در تمدید های زوری مجدد به اسم امهال.
۴_تسویه دیون قبلی با ارائه تسهیلات جدید و متورم کردن بدهی با محاسبه بهره مرکب و ربای حتمی.
۵- سو استفاده از وثائق و اسناد تجاری مثل چک های چندین برابری در تمدید قراردادها که تسهیلات گیرندگان به ناچار مجبور به پرداخت آن هستند و ممنوع الخروج نمودن کارآفرینان و خانواده و ضامنینشان طبق همین چک های غیر موجه از طریق اجرای ثبت و نه با رای دادگاه و محاکم که طبق قانون جرم است.
کلکسیون تخلفات بانکها در این مجال نمی گنجد و هر پرونده ای مشکلات خودش را دارد ولی با توسل به قانون و در گام دوم انقلاب در مقابل بی قانونی خواهیم ایستاد و فقط یک مطالبه داریم و آن هم از ریاست محترم قوه قضائیه است حضرت آیت الله رئیسی ما نیز همچون رهبری معظم به یاران خراسانی خود دل بسته ایم.
زیاده خواه نیستیم ، همچون برادران جانباز و ایثار گر دفاع مقدس ، خالصانه وارد جنگ اقتصادی شده و خواستیم خاری بر چشم دشمنان ایران باشیم. خواستیم در راستای تحقق منویات رهبر انقلاب که همانا اقتصاد مقاومتی و رونق تولید است گام برداریم. ما در جنگ اقتصادی فرماندهانی چون سلیمانی ها نداشتیم. تامین کنندگان تجیهزات جنگی ما روحیه مردمی و بسیجی نداشتند که در جنگ به ما کمک کنند. ما به دست ستون پنجم دشمنان گرفتار شدیم آنها نعل به نعل شگردهای دشمنان را بر ما پیاده کردند. آزرده ایم، خسته ایم ولی سرمان پایین نیست. همچون غواصان شهیدمان دست های ما را بسته اند، می پرسید با چه ، می گوئیم با غل و زنجیر ربا و بهره مرکب، می فرمائید راهکارش چیست ، می گوئیم به قانون حواله مان دهید. گردن ما کارآفرینان و تولید کنندگان از مو باریک تر است بررسی کنید که در واقعیت بدهکاریم و یا طلبکار، اگر بدهکار بودیم زندگیمان و کارخانه هایمان را آتش می زنیم که ریالی از بیت المال در کیسه غارت شده مان نباشد ولی اگر طلبکار بودیم فدای یک موی رهبر عزیزمان سید علی
دل من اگر که بشکست به فدای چشم مستت/ سر خم می سلامت شکند اگر سبویی