هدف از تاسیس آن استفاده ی بهینه ازمنابع ارزی حاصله از فروش نفت خام ، گاز و فرآورده های نفتی از طریق تامین منابع طرح های اقتصادی و سرمایه گذاری در قالب تسهیلات بانکی به بخش های غیر دولتی و سرمایه گذاری در بازار های خارجی است .
حال روزنامه ایران در مصاحبه با ریاست هیئت عامل به چند و چون عملکرد این " صندوق" پرداخته است و وارد نکات تکنیکی و نحوه ی کارکرد این صندوق شده است ودر خاتمه اززبان ریاست آن "صندوق "نتیجه گرفته است : برداشت از" صندوق" بدون اذن رهبری و تصویب مجلس ممکن نیست و حتی یک ریال از" صندوق" بدون طی این مسیر صورت نگرفته است .
خوب خدا را شکر خیالمان جمع شد که شایعه ی تبدیل " صندوق " به "قلک دولت "کذب محض است .
اما این درست که افشای اطلاعات دریافت کنندگان تسهیلات تنها باحکم قاضی ممکن است ولی بیان کلیاتی که گویای بر آورده شدن پریودیک اهداف تعریف شده ی این "صندوق " است که محرمانه نیست !
پاروی حق نگذاریم ؛ برخی مطالب روشن می شوند ازجمله این که حدود 11در صد منابع "صندوق" به ریال تبدیل می شوند وبه بخش کشاورزی پرداخت می شود ؛ یا "صندوق "در زمینه ی سرمایه گذاری خارجی مطلقاً عملکردی نداشته است ؛ یا این که هنوز ارز ناشی از فروش فرآورده های نفتی وارد "صندوق" نشده است ؛ اما توجیه این عبارات نیز خیلی قانع کننده به نظر نمی رسند .
این که نقش بانک ها در این گونه واگذاری ها کلیدی است و نظارتکی هم از طریق کارشناسان صندوق صورت می گیرد چندان کافی به نظر نمی رسد به خصوص که نقش بانک ها در اختلاس های هزار میلیاردی کمرنگ نبوده است .
سوال اساسی از هر موسسه ای حد اقل این ها است :
عملکرد " صندوق"منجر به چه دستآوردهائی در جهت بهبود اقتصاد ملی شده است ؟
سال به سال به چه میزان به اهداف خود نزدیکتر شده اید ؟
علل کامیابی ها وناکامی های تان چه بوده است ؟
برای بهبود ادامه حیاتتان چه درس ها گرفته اید و چه راه کارهائی در نظر دارید ؟
مدل ها و الگوهای موفقی که دردنیا مورد تاییدتان است کدامند ودر این مدت به چه میزان به آن ها نزدیک یا از آن ها دور شده اید ؟
این که مقرر بوده سال اول 30 در صد و سال های بعد بطور تصاعدی با دو درصد بیشتر این ذخایر انجام شود برای ساختارهای اقتصادی استوار و جا افتاده می تواند کاربرد داشته باشد نه اقتصاد ما که از هزاران عارضه ی وخیم در رنج است !
حال هر چه بوده و هر چه شده ، پیشکش؛ کارنامه ی هشت ساله ی این "صندوق " که مقرر بود معایب " حساب ذخیره ی ارزی " را نداشته باشد چرا باید همچنان در هاله ای از ابهام وایهام باقی بماند؟