دوشنبه / ۳ تیر ۱۳۹۸ / ۲۳:۱۸
کد خبر: 789
گزارشگر: 49
گوشمان از دلسوزی مدیران پر شده است
وزیر تعاون ، کار و رفاه اجتماعی می نویسد :"به باور اینجانب دوره ی سیاست گذاری آمرانه به پایان رسیده است وباید برای حل مسائل و [رفع] آسیب های اجنماعی سیاست گذاری مشارکتی داشته باشیم ."
وزیر تعاون ، کار و رفاه اجتماعی می نویسد :"به باور اینجانب دوره ی سیاست گذاری آمرانه به پایان رسیده است وباید برای حل مسائل و [رفع] آسیب های اجنماعی سیاست گذاری مشارکتی داشته باشیم ." همین یک عبارت کوتاه که به مناسبت روز جهانی مبارزه با کار کودکان در صفحه ی اول روزنامه همشهری مورخ 25/3/98 منتشر شده است ما را غرق سوال کرد :
1ــ معظم له از کی به این نتیجه رسیده اند که دوره ی " سیاست گذاری آمرانه " به پایان رسیده است ؟
2ــ چه آموزه ها وتجاربی در دوران بسیار طولانی وزارت وی موجب این تحول شگفت انگیزدر" باور " ایشان شده است ؟
3ــ چه رخدادی باعث شده که این تحول را بیان کنند ؟
4ــ اکنون این تحول درونی منجر به چه عملکردی خواهد شد ؟ به عبارت صریحتر " سیاست گذاری مشارکتی " مورد نظر ایشان از چه ساز وکاری برخوردار است ؟
5ــ قبل از این که " برای حل مسائل و رفع آسیب های اجتماعی " سیاست گذاری شود ، علی القاعده باید سر منشا آنان را به درستی شناخت ، نامبرده در طول پای بندی به کرسی های متعدد وزارت و شرکت بی شمار در جلسات هیئت های دولت های مختلف ، علت العلل آن ها را که گویا تازه وی را تا به این حد منقلب کرده است درچه می بینند ؟
6ــ وبالاخره به منظور رعایت حال خواننده ، چرا یادداشت شان را در روزنامه ی پرتیراژ همشهری چاپ کرده اند ونه در ارگان رسمی دولت که از قضاء قیمتش نصف قیمت روزنامه ی همشهری است ؟
به هر حال ، اکنون که نامبرده به سیاست گذاری های آمرانه پشت کرده اند انتظار داریم حداقل به رئیس دفترشان توصیه کنند "چار کلوم "هم جواب ما را بدهند .
لازم به یاد آوری است چندی پیش در جلسه ی حضوری با وزیر سابق تعاون ، کار و رفاه اجتماعی انتقاداتی به عملکرد دولت وارد دانستم که ایشان صم بکم ، بروبر مرا نگاه کرد وبی جواب رهایم کرد !
امید واریم این بار با این وضعیت متعارف روبرو نشویم .
اما در ادامه ی داستان : جناب وزیر با دلسوزی وتالم بسیار از وضع کودکان کار در ایران ابراز ناراحتی می کنند و حسب المعمول آن را پدیده ای جهانی تلقی می کنند که برخی از حق مسلم خود محروم هستند وخلاصه از این بابت اشک ما را در می آورند ؛ ولابلای قلمفرسائی های پر سوز و گدازشان آماری هم ارائه می دهند مبنی بر این که :" بیش از 50 در صد ( برخی آمارها تا 70 در صد را بیان می کند )آن ها را کودکان کار از کشورهای افغانستان ، عراق ، پاکستان ، بنگلادش وحتی برخی کشورهای دور دست به خود اختصاص می دهد ."
بعله ! این شگردهای شناخته شده ای است که مدیران ارشد جامعه پیشه کرده اند .
مامانده ایم که با چه زبانی به حضرات بگوئیم که شما را آن جا ننشانده ایم که برای مان دلسوزی کنید ؛ طی چهل سال سپری شده آنقدراز این قبیل نوحه سرائی ها شنیده ایم که گوش هایمان پر شده است ؛ به شما اجازه داده ایم بر آن کرسی جلوس اجلال فرمائید تا مشکلات ما را حل کنید ؛ نمی توانید شما به خیر و ما بسلامت .
شما موظف هستید به عنوان وزیر تعاون ، کار و رفاه اجتماعی حداقل آمار و ارقام صحیح و قابل اعتمادی در رابطه با کودکان کار به پیشگاه ملت ارائه دهید ونه با ذکر در صد های تقریبی سر وته قضیه را به هم برسانید !
حداقل اطلاعاتی که موظف هستید در اختیار مردم بگذارید این است که بفرمائید چه تعداد کودک کار در ایران بسر می برند ؟ چه تعداد از آن ها شناسائی شده اند ؟ در چه تعداد مرکزی با چه ظرفیت هائی از آنان حمایت می شود ؟ چگونه به خورد و خوراک وبهداشت و آموزش آن ها رسیدگی می شود ؟ چه بودجه هائی از چه محل هائی برای کاهش این فاجعه ی ملی تامین می شود ؟ ... وقس علی هذا
در خاتمه بد نیست یاد آوری کنیم نه تنها عمر سیاست گذاری های آمرانه بسر آمده بلکه عمر دلسوزی های پوپولیستی هم بسر آمده است وتوصیه ی دوستانه می شود از حالا کاری نکنند که در کرسی وزارت بعدی جای انتقاد از سیاست گذاری های قبلی شان کماکان باقی بماند .
مسعود خوشابی
https://www.asianewsiran.com/u/1rH