جف بزوس، ثروتمندترین فرد جهان، بنیانگذار و رئیس شرکت فروش آنلاین آمازون چندی پیش با انتشار بیانیهای مشترک خبر از جدایی از همسرش داد. در این بیانیه آمده بود: پس از یک دوره طولانی تجربه عاشقانه و یک دوره آزمایشی جدایی، ما تصمیم گرفتیم که طلاق بگیریم و بقیه زندگیمان را به عنوان دوست ادامه دهیم.
این زوج همچنین در ادامه بیانیه طلاق خود نوشتند: ما خیلی خوششانس بودیم که یکدیگر را پیدا کردیم و شکرگزار تمام سالهایی هستیم که باهم گذراندیم. حتی اگر میدانستیم که بعد از ۲۵ سال جدا میشویم هم تمام آن کارها را انجام میدادیم. ما به عنوان زن و شوهر زندگی فوقالعادهای داشتیم و یک آینده جذاب هم پیش روی ما است. با این که عنوانها تفاوت خواهد کرد اما ما به عنوان یک خانواده و دوستانی عزیز میمانیم.
جمعه گذشته، نام «مهدی هاشمی» بازیگر، جایگزین «محمدعلی نجفی» سیاستمدار شد و به صدر اخبار زرد رسانههای کشور آمد تا آماج حملات و سوالات بیپاسخ جامعه قرار بگیرد. این بازیگر کهنهکار و محبوب که با «سلطان و شبان» برای نسل پیش و «دکتر قریب» برای نسل امروز شناخته شده است خبر ازدواجش با بازیگری جوان و جدایی عاطفیاش از «گلاب آدینه» بازیگر مشهور سینما و تئاتر را در فضای مجازی تایید کرد و همسر و دخترش را دیگرانی خواند که بیخبرند!
برخلاف جف بزوس و دیگر افراد سرشناس در جهان که موقعیت و اهمیت جایگاه خود را درک میکنند و مسیر شفافیت و احترام به مخاطبانشان را در پیش میگیرند، به نظر میرسد افراد سرشناس و شناخته شده در ایران همچنان میپسندند که به راه و روش و مسلک کوچه و بازاری با مسائل و مشکلات و اتفاقات زندگی خود مواجه و برای آن چارهجویی کنند؛ یا آن را تکذیب میکنند یا پشت پرده و مسکوت نگه میدارند، یا اینگونه اخبار خشم و نفرت و دعواهایشان را بر سر مردم خالی میکنند.
مهدی هاشمی در بخشی از یادداشت خود درباره حواشی پیش آمده درباره ازدواجش میگوید: ما یعنی من و خانم آدینه سالهاست که با توافق جدا از هم زندگی میکنیم، زیرا بدلیل عدم تفاهم فکری که با هم داشتیم نمیشد زیر یک سقف ماند، و همچنین هیچ رابطه عاطفی هم بین ما نبود که بشود اسمش را ارتباط زناشویی گذاشت، اما به دلایل شخصی و همچنین محدودیتهایی که شغلمان برایمان ایجاد میکند ترجیح دادیم به این جدایی رسمیت نبخشیم.
وی در ادامه می نویسد: من در این سالها تنها بخاطر فرزندم و حفظ حرمتها و احترام ایشان سکوت کردم و زندگی شخصی خودم را ادامه دادم، اما حالا دخترم سی و هشت ساله است، شخصی است مستقل که خود دارای همسر و فرزند است و من پس از آن جدایی محرمانه بدون آنکه زندگی آن دیگری را خراب کنم بعد از مدتی با خانم مهنوش صادقی (نویسنده و بازیگر) که همفکر، هم سلیقه و همکار بودیم ازدواج کردم تا به آن جدایی رسمیت ببخشم، آیا این معنیاش دو همسری است؟!
اینکه آقای هاشمی نمیخواهند بپذیرند دوهمسری پیشه کردهاند به کنار، اما آیا نمیشد هنگامی که به اتفاق گلاب آدینه این تصمیم را گرفتند طبق یک بیانیه و خبر رسمی آن را به نظر مخاطبانشان میرساندند تا امروز مجبور نباشند در اینستاگرام و توییتر و سایتها از یک سو سوژه گمانهزنی و تهمتها و حرف و حدیثها شوند و از سوی دیگر مخاطبانشان را شوکزده نکنند؟
احتمالِ جدایی و طلاق رسمی و یا غیررسمی در برههای از مسیر زندگی واقعیتی غیرقابل انکار است. چرا هنوز بسیاری از افراد معروف و محبوب همانند بسیاری از مردم این جامعه با این اتفاقِ زندگی با شیوهای مسالمتآمیز و مناسب کنار نمیآیند؟ جدایی و اعلام رسمی آن قطعا روشی متمدنانهتر، آبرومندانهتر و انسانیتر از این است که از ترس آبرو همسر اول را ترک کنند و به چند همسری روی آورند؛ قطعا آقایان و خانمها میدانند جامعه چند همسری و خیانت را نمیپذیرد وآن را نمیتابد.
چندی است دنبال کنندگان اخبار ایران، از سیاست تا هنر، یکی پس از دیگری با اخبار عجیب و غریبی از شخصیتهای نام آشنا و محبوب خود مواجه می شوند و احتمالا احساس گیجی و سرخوردگی عمیقی را نیز تجربه میکنند، احساساتی که از جابهجایی ارزشها آن هم از سوی افراد صاحب نام نشات میگیرد. جوانان امروز حق دارند از کسانی که سنی از آنها گذشته و مویی در سیاست و هنر سپید کردهاند بپرسند چگونه به سادگی بر ارزشهای جامعه و خانواده پا میگذارند، در کمال آرامش آن را نادیده و خود را محق می پندارند؟