پرسش : اصلی ترین مشکل نظام بانکی کشور چیست ؟
پاسخ : بی دفاعی آن است. تمامی مراجع ذی دخل به بانک ها واکنش منفی نشان می دهند .هیچگاه به بانکی حق داده نمی شود .همه جا علیه بانک ها صحبت می کنند .مشکل بانک ها به ساختار اقتصاد کشور بر می گردد. نگاه حمایتی به بانک ها وجود ندارد . کسانی که تسهیلات می گیرند پول ها را باز نمی گردانند .
این پرسش وپاسخ مضمون ختم الکلام "مدیر عامل بانک کار آفرین " است با "مجله ی تجارت فردا" . (9/4/98) این انتظار که کسانی در صدد حمایت و پشتیبانی از بانک ها و بنگاه های خصوصی باشند ؛ ماهیتاً به این معنا است که آن بانک ها یا بنگاه های اقتصادی خصوصی به بلوغ آنچنانی دست نیافته اند که قائم به ذات باشند و از حقوق حقه ی خود شجاعانه دفاع کنند .
متاسفانه این نقص بنیادی در عملکرد این جریانات نیز به وضوح دیده می شود چنانچه توان " نه " گفتن را به وقت ضرورت از آنان سلب کرده است ؛ برای مثال به مورد زیر از زبان پاسخگو توجه فرمائید : بانک ها در مقابل " افرادی که با توصیه نامه به آن ها مراجعه می کنند وبا نرخ های کم وبدون تودیع وثیقه تسهیلات در یافت می کنند " بی سلاح هستند .
اگر کارگذاران صاحب امتیاز بانک ها در کفش های به غایت نونوارشان ریگی نباشد و نقطه ضعفی نداشته باشند ، در مقابل این نقض صریح مرام بانک داری " بی سلاح " نیستند .
اگر بانک ها به اخلاقیات حرفه ای شان وفادار باشند آتوئی دست کسی نمی دهند تا مجبور شوند پا روی حق ــ که همان ضوابط مصوب است ــ بگذارند . هیچ مقام صالحی توصیه نامه ی خلاف اصول یک نهاد صادر نمی کند و جای واقعی توصیه نامه های مورد اشاره اگر ضمیمه ی یک یادداشت برای دستگاه قضاء نباشد سطل آشغال زیر میز کارشرافتمندانه است !
آن بخش خصوصی جبونی که زیر بار " توصیه نامه " ها می رود ، وقتی خودش دارد به ریشه ی وجودی خودش ضربه می زند ، نباید از دیگران انتظار مددی داشته باشد !
به پرسش و پاسخ دیگری که بااین مضامین مطرح شده اند توجه فرمائید :
پرسش : کمک عاجل به بانک ها را در اتخاذ چه تصمیمی لازم می دانید ؟
پاسخ : در حداقل تفاوت 4 درصدی نرخ دوسود سپرده گذاری و ارائه ی تسهیلات ؟
ولی این معیار برای بانکی که نام کار آفرین را برای خود بر گزیده است فوق العاده محافظه کارانه است .
نکته ی مهمی که در خلال مصاحبه مکتوم می ماند این است که نفس سرمایه گذاری های بانک چه کوتاه مدت وچه بلند مدت زمانی معتبر است که در سود وزیان عقود مشارکت به نسبت میزان سرمایه گذاری بانک شرکت واقعی داشته باشند .
بانکی که از زیان بترسد ؛ یعنی از کار کارشناسانه ودقیق شناخت میزان واقعی و عملکردسرمایه ی شریک خود ناتوان است و همواره تداوم بقای خود را در سایه ی تردید می بیند .
بخش خصوصی در قالب هر بنگاهی تا حداقل از سه بلیه ی بر شمرده خود را نجات ندهد؛ ره به هیچ نوبنیادی نخواهد سپرد :
1ــ دست از مظلوم نمائی بر دارد و خود مدافع حق و حقوق خود باشد .
2ــ دست از قبول هر توصیه نامه ای بردارد .
3ــ برای حل مشکلاتش دست از محافظه کاری بردارد و شجاعانه عمل کند وبه جایگاه علم و تخصص احترام بگذارد .