بگذارید این نوشتار را با یک مثال شروع کنم. وقتی هوا گرم میشود مردم به پشت بامها میروند و کولرهای خود را سرویس میکنند تا در تابستان به آن پناه ببرند.
مردم در زمستان هم کولرها را جمع میکنند و به گرمای بخاری و یا شوفاژ پناه میبرند.
آنها هیچ وقت اصرار ندارند چون کولر را سرویس کردهاند یا به زحمت بخاری را راه انداختهاند، حتما در زمستان یا تابستان هم از آن استفاده کنند.
دنیای سیاست هم همین است. برخی آدمهای برای مقطعی مناسب هستند و بعد از مدت دیگر جواب نمیدهند و باید جای خود را به دیگری بدهند.
در سپهر سیاست ایران، حسن روحانی به « شیخ دیپلمات» معروف است. او در مهمترین مذاکرههای تاریخ جمهوری اسلامی با دولتهای خارجی حضور داشته است.
نقش موثر در ماجرای مک فارلین، حضور در مذاکرات ایران و عراق بعد از جنگ 8 ساله، ریاست گروه مذاکرهکننده در پرونده هستهای در دولت اصلاحات و بالاخره برجام.
حالا تمام راههای مذاکره بسته شده است و تقریبا حسن روحانی شانسی برای اداره کشور از طریق مذاکره و گفتوگو با طرفهای مقابل ندارد. آمریکا حرف خود را میزند. اروپا منفعل است و دقیقا نمیداند در مقابل ایران و آمریکا چه باید بکند، عربستان و اسرائیل هم تا آنجایی که میتوانند در حال موش دواندن در این فضا هستند.
فضای روحانی، فضای مذاکره است و الان دیگر استراتژیهای او جواب نمیدهد و کشور در حالت سکون مانده است. فضای جدید سیاست جهانی شاید احتیاج به آدم تازهای داشته باشد.
روحانی میتواند به عنوان اولین رییس جمهور مستعفی ایران شناخته شود. رییس جمهوری که بعد از دیدن به گِل نشستن کشتی برجام، از سمت خود استفعا داد تا فرد دیگری عهده دار سمت ریاست قوه مجریه شود.
روحانی انتخاب مناسبی برای سال 92 بود. در آن زمان ایران احتیاج به مذاکره و گفتوگو داشت و طرفهای مقابل نیز برای این کار آماده بودند. شاید هر فردی به غیر از روحانی به قدرت میرسید ما شاهد امضای برجام نبودیم.
حالا داستان فرق کرده است و ایران احتیاج به دولتی دارد که بتواند گلیم خود را در شرایط فعلی از آب بیرون بیاورد.
در سراسر جهان هم شاهد اینگونه استعفاها هستیم. دولتهایی که میبییند سیاستهای آنها بر خلاف جریان آب است و به همین خاطر کنار میروند تا دولتی جدید کار را به دست بگیرد.
در حال حاضر روحانی هرچه دست و پا هم بزند چون خلاف جریان آب شنا میکند و جلو نخواهد رفت تازه اگر آب او را عقبتر نبرد.
ماموریت روحانی رسیدن به توافق هستهای بود و حالا به نظر میرسد این ماموریت به پایان رسیده است و بهتر است فرد دیگری با ماموریتی جدید پای به عرصه سیاست ایران بگذارد.
او امروز هم در خارج با سدی محکم روبرو است و هم در داخل مشکلات ریز و درشتی دارد.
استعفا موجب بدنامی نیست اتفاقا با خوشنامی همراه است. به نظر میرسد ادامه دولت روحانی تنها برای او و حتی جریانهای حامی دولت، بدنامي به همراه خواهد داشت و بهتر است رییس جمهور با یک استعفا و شرح دلایل آن نام نیکی از خود در تاریخ به یاد بگذارد.