سالهاست که اقتصاد بیمار ما از درد فریاد می کشد و هستند حکیمانی که علت این مرض را تشخیص و مرحم درد را هم می دانند ، حال چرا این مریض بدحال را نزد شکسته بند فرستاده اند خدا می داند.علت بیماری این اقتصاد سکته های پی درپی است که باعث از کارافتادن جسم و جانش شده است. ولی درمانش گچ گرفتن و ماله کشیدن نیست، مراقبت ویژه می خواهد و جراحی ، این مریض شریانهای حیاتی اش بسته شده است ، از بس که ناپرهیزی و ربا خورده است، جراحی قلب باز می خواهد، کارش از مسکن و درمانهای خانگی گذشته و باید احیا شود.
بیمار قصه ما را به خاطر نداشتن پول درمان و بیمه سلامت در پشت درب مجلس و دولت رها کرده اند ، و رئیس بیمارستان هم می گوید تا پولی نباشد بستری نخواهد شد. حال و به جهت حفظ آبروی پزشکان و تیم درمانی و خارج کردن بیمار از دید انظار ، دستور داده اند که این مریض را از محل معالجه دور و به دیگر درمانگاههایی که پذیرشش می کنند انتقال دهند.یک روز دولت لایحه می دهد، مجلس نمی پذیرد ، مجلس نسخه می نویسد و شورای نگهبان می گوید این تبعیض ناروا است اگر کمکش کنیم ، این باب می شود وباید مریض های دیگر را هم درمان کنیم. مناقشه به مرضی الطرفین ارجاع و مجمع تشخیص به یکباره برای مریض گواهی فوت صادر می کند. بیمار بدحال نفس های آخر را می کشد ولی دریغ از نیم نگاهی از سوی متولیان امر، در این بین وابستگان به این پیکر نیمه جان بر سر می زنند ، فریاد می کشند که مریض مان دارد میمیرد که به ناگهان خزانه دار بیمارستان با عصبانیت بر سر همراهان این بخت برگشته فریاد می کشد که غلط کرده است که پس از این همه بلا که بر او نازل کرده ایم زنده مانده است. این پاس کاری بین علمای بی عمل باعث می شود که مریض، فریاد بزند خدایا جانم بستان و راحتم کن.
این ماجرا شرح حال کامل اقتصاد کنونی کشور عزیز ما ایران است. ایرانی که به خون شهیدان آبیاری شد ، و حال اقتصادش به دست دشمن افتاده ، این همان ایران است که برای بالندگیش هشت سال جنگیدیم. وحتی یک وجب از خاکش و یک مو از سرش کم نشد. حال ودر چهل سالگی اش آن را بدست نااهلان سپردیم. شريانهای اصلی اش را با سم ربا و بهره مرکب بستیم. تمام بدنش متورم شده است و کبود ، نفس کم آورده است از بس که نقدینگی خلق کردیم و بر او خوراندیم. البته خدا و قران و رهبر پیش بینی عواقب این نوع روش و سلوک غیر عقلی را برشمرده بودند که فردی که ربا بخورد و به غلط بنگاهداری کند ، نابودیش حتمی است. ولی هله هوله فروشان بیست و سه هزار شعبه های رنگارنگ با بزک و تشکیلات فوق مدرن خود تا توانستند بر او ربا خوراندند و حال این بیمار بدحال ما چون توپ فوتبالی در این زمین خاکی در حال پاس کاری است. و همچنان همراهانش یعنی صاحبان کسب وکار و فعالان اقتصادی، صنعتگران ، کشاورزان و کارآفرین فریاد می کشند که ای دکتر همتی ای رئیس بزرگ مریضمان نفس های آخر را می کشد ولی او می گوید خدا را شکر کنید فشارش را از ۱۸ به ۱۲ پایین آوردیم ، ولی ما هیچ اثری در بهبودی دیگر ارکان حیاتی اش نمی بینیم. حال که پذیرفتیم اقتصاد ما بیمار است و مریضی اش این است که ربا گرفته و درمانش آنژیو و گشاد کردن شریانها و نخوراندن ربا بر اوست ، این همه دکتر و کارشناس حقوق بگیر در هیئت های کار گروه و ستادهای تسهیل نقششان چیست ، آیا این ها وظیف دارند تا با فروش ده درصد دیگر از جسم ناتوانش ، ربای چند برابری بر او بخورانند.مگر درد را چگونه باید فریاد کشید ، این مریض فرزندانی دارد همه یتیم خواهند شد، اگر بمیرد چه کارگرانی بیکار، چه خانواده هایی سرگردان، چه بی نظمی در امور جامعه، چه فساد ها و بزهی که براین وارثان بخت برگشته تحمیل خواهد شد. از شما می پرسم ای مسئولانی که بیماران خود را در بهترین بیمارستانهای خصوصی بستری و نور چشمی ها و بویژه همان ۱۳۰ نفری را که ۸۵ درصد منابع را در دست دارند ، بستری و بیمار مردم زیر خط فلاکت را در گوشه ای رها کرده اید. بیاید به خاطر خدا، به جهت تحقق منویات رهبری ، به رسم انسانیت پس از ۴ سال پاس کاری برای حذف بهره مرکب در بین دولت، مجلس، شورای نگهبان و مجمع تشخیص که درنهایت نیز بانک ها آن را اجرا نکرده و نمی کنند ، از سر غیرت دینی، به حرمت خون شهدا و خانواده خونین دل شهدا، از آه مظلومان و قربانیان ربای بانکی و کسانی که به دلیل تخلفات بانکها، قراداد های صوری، محاسبات موهوم ، تمام اموالشان را مزایده و حراج نمودید ، شرم کنید و بدون حب و بغض و با پایش سربازان سالم اقتصادی اموال غارت شده صنعتگران و کارآفرینان و ابزار کارشان را به آنان برگردانید ، به حق قانونی خود راضی باشید، زیاده خواهی نکنید ، دشمن شاد کن نباشید ، ما در وسط جنگ اقتصادی هستیم ، به همان قرانی که وعده نابودی رباخواران را داده است قسم، با بهره و جرایم ۴۰ درصدی و در تمدید ها تا هزار درصدی هیچ صنعتگری به سود نمی رسد.
هم بانکها و هم مردم را نابود نکنید. مملکت را آلوده به ربا و به جنگ با خدا اعزام نکنید، ، فریاد رهبری و مراجع اعظام و ائمه جمعه را آویزه گوش خود کنید. به همین روز های عزیز ، ما کارآفرینان مردمان همین کشوریم ، داعشی نیستیم. مال و آبرویمان را باهم نبرید. وقتی دوبرابر تسهیلات پرداختی را در قالب مشارکت پرداخت نموده ایم و در صورتی که زیان دیده ایم و تحریم ها و هزاران دشمنان خارجی و داخلی این شکست در تولید را برای شاکله تولید کنندگان رقم زده اند و بانکهای شما بر آش کشیده شده ،روغن افزوده اند ، مطالبه بهره هزار درصدی بر چه اساسی و با کدام قانون ؟مگر یک تسهیلات طبق قانون چند بار باید امهال شود ؟مگر یک تسهیلات چند بار باید تمدید شود ؟مگر مجری قوانین آمره خود بانکها نیستند؟
چرا بستن حسابها ازبابت مطالبات موهوم؟ چرا ممنوع الخروجی اعضا خانواده و ضامنین ؟ آخر به کدامین جرم؟ چرا باعث فرار سرمایه گذارن و بی رغبتی و عدم ورود کارآفرینان جوان به شریفترین و پاک ترین کار کشور می شوید؟ و هزاران چرای دیگر
از طرفی ما نیز خواهان محاکمه اختلاس گران و کوتاه شدن دست رانت خوران ازبیت المال بویژه بنگاهداران بانکها و همان ۱۳۰ نفری که ۸۵ درصد پول کشور را در اختیار دارند هستیم، آقای همتی اگر کسی پولی برای تولید گرفته و بیرون از طرح هزینه کرده و شما از این دسته افراد در بانکها کم ندارید. آنها را به قوه قضائیه معرفی و گردن بزنید تمام مردم موافق این برخورد با مفسدان اقتصادی هستند، ولی کارآفرینان و صنعتگران سالم ،شناسنامه دار ،اشتغالزا، مالیات بده را تفکیک و فقط از این سربازان واقعی جنگ اقتصادی ربا نگیرید ما از شما هیچ انتظاری نداریم. طبق قرارداد اولیه و عقود منعقده قانونی و مشارکت های صورت پذیرفته عمل نموده و مُر قانون را اجرا کنید. درست است که در اتاق بازرگانی تبریز فرمودید تولید کنندگان غلط کرده اند و باید پول بانکها را پس بدهند ، ولی اول شما ثابت کنید که آیا اصلا طلبکارید یا بدهکار و بعد فحشمان بدهید البته از شما انتظاری غیر از این نمی رود ، آری ما غلط کردیم ولی نه آن چیزی که شما فکر می کنید ، ما غلط کردیم درست انتخاب نکردیم. جبران می کنیم. ولی شما هم تا دیر نشده است این بیمار رو به موت را نجات دهید ، چاره اش کشیدن چهار دندان عقل او نیست ، چاره اش فقط و فقط حذف ربا و تمکین از قانون است.