به گزارش آسیانیوز، پریا اکبری، حقوقدان: سال های متمادی است که نهاد وکالت فعالیت می کند، بارها با تصاویر متعدد از وکلا در تلویزیون، سینما، روزنامه و به طور کلی در رسانه ها روبرو شده ایم، گاه وکیل در یک سریال در هیبت یک دیو که قصدی جز کلاهبرداری و تبانی با مجرم ندارد ظاهر می شود! با این پیش زمینه درونی و فکری که چون اساسا وکیل از بطن قوانین و پیچ و خم های آن آگاه است؛ پس طبعا امکان مانورهای متقلبانه و بی اخلاقی را داراست و توان مدیریت بحران و جریان های علیه خود در پس این اعمال را داراست!
-------------
بیشتر بخوانید
از بین رفتن استقلال کانون وکلا؛ تیشه بر ریشه نهاد ملی
---------------------------------------------------
گاه هم در کالبد یک فرشته بسی مهربان و به طرزی بسیار غیر واقعی سفید و شفاف معرفی می شود، اما به راستی یک انسان با همه محدودیت ها و ممنوعیت ها، توان و پتانسیل این همه سفید و بی آلایش بودن و ماندن در این صفات را دارد؟ گاه از این سر طیف و گاه از آن سر طیف وکلا تعرفه می گردند، گاهی هم خودِ مردم تجربه شخصی ناخوشایندی که بعضا از وکلا داشته اند را با همه وکلا ادغام می کنند و اذعان می دارند که وکلا بد هستند! آیا پیش آمده یک پزشک خطای پزشکی به ارمغان آورد؟
آیا هرگز شده یک مهندس موجب تخریب یک بنا به غلط شود؟ هرگز رخ داده ناخواسته شهروندی فرد دیگری را با ماشین زیر بگیرد؟ پس اکنون بایستی راجع به تمامی این سه مثل فوق بیان کنیم که جملگی پزشکان، مهندسین و حتی مردم چنین و چنان و خراب کارند؟ آیا عمل «یک»فرد را می توان به «کل» تعمیم داد؟ اما به دور از جبهه و موضع گیری مداوم، به دور از خشم و غضب، پیش داوری و با یک چوب و قلم همه را راندن و خواندن، و به دور از بی درایتی و خام نگری؛ سری به «واقعیت»آن چه صدا و سیما بارها و بارها از وکلا نشان ملت ایران نداد و بالعکس در بسیاری از فضاها وکلا را تخریب و تخدیش کرد، بزنیم.
روایتی را مرور کنیم:
ساعت ۶ صبح است، شهر نسبتا در خواب و سکوت است، زمزمه آغاز تحرک صبح به گوش می رسد، من اما کالبد خسته را به کار می اندازم، کمی آن طرف تر گهواره ام کنارم هست، کتابهایم! مونس و هم یار همیشگیم! و حتی وسیله امرار معاشم!
-------------
بیشتر بخوانید
استقلال و اقتصاد وکلا در معرض نابودی
-----------------------------------------------------
روی جانان ها خوابم برده است، صورتم درد می کند، بر می خیزم، مثل هرروز جلوی قاضی می ایستم و ضمن تکلم بر حق موکل پافشاری می کنم، درست مطابق وظیفه ام، ظهر می شود، فرصت رسیدگی به خویشتن خویش یا حتی صرف وعده غذایی فراهم نیست، به سرعت در پی پیگیری کارها مشغول و گم می شوم، عصر است و خسته به دفتر می رسم، موکل تازه از خواب برخواسته، بیان می کند دیشب با همسرش مهمانی بوده، با صبوری همه حرف هایش را می شنوم، صبر و صبر و صبر…
مکالمه که تمام می شود پیام تهدید آمیر طرف دعوی را می بینم، تهدید به مرگ، به آتش زدن، به بدترین ها که به کلام نمی آید،
راستی جنس وکلا از چیست؟ از خاک است یا از صبر؟ باز هم صبر و صبر و صبر…
شب که می رسم به منزل پیام ابلاغ از مرجع قانونی برایم ارسال می شود، باز می کنم، تازه باید پاسخگوی پیام های داخل واتس اپ نیز باشم، همین که می خواهم بخوابم دختری با صدای ظریف و لرزان زنگ می زند و می گوید چه تجاوز غمینی بر سر و پیکرش آمده، خودم گریه ام گرفته، پرسیده بودم جنس وکلا از چیست؟
بگذارید برایتان بگویم؛ ما درد می کشیم، ما از درد شما درد می کشیم، ما از جنس شماییم. تو گویی که خود شماییم. روح و تن، و کالبد شماییم.
شنیده اید شاعر می گوید آنِ منی؟ همان و بس…
طی تماس با دخترک خودداری می کنم و محکم و رسا تماس را به پایان می رسانم بعد بغضم می ترکد، بلند می شوم و سری مجدد به قوانین میزنم تا راه چاره دخترک را بیشتر هموار کنم، دست آخر خسته و اشک آلود می خوابم.
البته که این تصویر هرروز نیست، روزهای خوب و قشنگ و پر از استراحت هم دارم، اما تویی که مرا می خوانی؛ تویی که رقص کلمات روی این صفحه را به تماشا نشسته ای؛ باید اشاره کنم که وکیل از جرم دفاع نمی کند!!!!
مطابق قوانین و مقررات، وکیل بایستی از هر فردی با هر مقام، جرم و از هر دسته و رسته ای که باشد دفاع کند، آن چه در کشور عزیزمان ایران بدان کمتر اعتنا و توجه می شود «کرامت انسانی» هر انسان است، هر انسان دارای کرامت است و برای احترام بدان بایستی از حق دفاع و دادرسی عادلانه و منصفانه برخوردار باشد، به راستی در روز وقوع حادثه؛ مثلا حادثه قتل؛ وکیل در صحنه جرم وجود داشته است که اکنون بپنداریم از جرم دفاع می کند؟
کاملا عقلایی به نظر می رسد که هر فردی امکان دفاع از خود را داشته باشد، این شخص قاضی هست که تصمیم گیرنده هست که فرد مجرم شناخته شود یا خیر؟ و وکیل تنها و تنها در «مسیر» عبور فرد از زمان متهم شدن تا محکوم شدن وی را همراهی می کند! و نه بیشتر!
----------------------------
بیشتر بخوانید:
آزمون های وکلا باید مبتنی بر بنیان های حقوق بشری باشد
-------------------------------------------------
وکیل هرگز نمی تواند از نفس جرم دفاع کند، کار وکیل پشتیبانی از فرشته عدالت، مددرسانی و همراهی با موکل، انصاف و قوانین و مقررات است و مایه تاسف است که عرض کنم هیچ کجای دنیا همچون ایران به تحصیل کردگان و وکلا انگ بی اخلاقی و دفاع از جرم، همچون ایران نمی زنند!
در هر حال تمام تلاش نگارنده ترسیم تصویری واقعی به دور از غلو یا استعمال کلمات پر طمطراق از وکیل، برای مردم عزیز است، و بالطبع اگر دوباره سری به خود بزنم اکنون زمان نگارش لایحه برای موکلم فرا رسیده و من حتی مجال همراهی چند خطی بیشتر با شما را پیدا نکردم، به مجال
کوتاهی یک آه
اکنون ترسیم کنیم:
مثلا اینگونه که اگر روزی جامعه ای بدون وکیل باشد، شمایل آن جامعه چگونه است؟ و چگونه ممکن است تصویری تا این اندازه غیر منصفانه از وکیل به منصه ظهور برای ملت ایران برسانند و به غلط به تصویر و روی بوم بکشند؟ لذا وقتی وکیلی در کار نباشد چگونه از کرامت انسان می تواند حراست و حفاظت کرد؟ لذا باورم کنید وقتی عرض می کنم:
وکیل هرگز از جرم دفاع نمی کند…
تا همیشه ی خاکی/