اقتصاد ایران ازآنجایی که کاملا وابسته به فروش نفت وگازاست به همین غلت صنعت نفت آن شرایط ودوران سختی را تجربه میکند.براساس گزارش های ازمنابع اطلاعاتی بازارنفت می توان گفت.سطح تولید نفت ایران، درماهای اخیر به کمترین میزان سطح تولید، دررسیده است.به طوری که درماه گذشته میلادی ۷۰ هزاربشکه درروزکاهش یافته وبه ۲۱/۲ میلیون بشکه درروزرسیده است.
این درحالی است که سطح تولید دردوره قبل از تحریم های دوباره آمریکا حتی به سه میلیون وهشت هزاربشکه رسیده بود.بدین ترتیب سیاست و راهکارتحریمی دولت آمریکا علیه صادرات نفتی ایران تا حد زیادی موفق بوده است.البته نمیتوان انکارکرد که علیرغم اینکه سطح تولید نفت ایران براثرتحریمها کاهش زیادی داشته،اما باید یاد آوری کنیم این کشورهنوزقادربه تولید وصادارت نفت است.هرچند اطلاعات دقیقی ازصادرات نفت ایران دردست نیست اما بنا به منابع گوناگون خبری میزان صادرات آن دارای نوسان است.ازسوی دیگربا کاهش درمیزان صادرات نفت مسلما نیازهای دولت ایران به درآمدهای ارزی را برآورده نمیکند.ازطرفی هنوزبه درستی نمی توان داوری کرد که هدف آمریکا ازایجاد تحریم های دوباره ایران و به صفر رساندن صادرات نفت آن چه بوده است.
اما با گذشت زمان وچگونگی برخورد با چالش تحریمها ازسوی دولت است که اثرنهایی تحریمها آشکارترمیشود.همچنین با کاهش صادرات ودرآمدهای نفتی،دولت تصمیم گرفت تا سقف درآمدهای نفتی بودجه را که درسال گذشته برپایه صادرات روزانه ۵/۱ میلیون بشکه بسته شده بود را تغییربدهد ومیزان صادرات نفت دربودجه براساس ۳۰۰هزاربشکه در روزمنظورکند واین اقدام دولت به معنای انقباظی شدن بیشتربودجه کل کشوراست.همچنین دولت همزمان با کاهش هزینهها تلاش میکند تا با استفاده ازذخیره ارزی وصندوق توسعه ملی وبرخی از اقدامات نظیرفروش اموال دولتی یا انتشاراوراق قرضه اموررا به شکل روزمره اداره کند.هرچند به نظرمی رسد این اقدام لازم بود ولی کافی نیست به همین علت دولت مجبورخواهد شد تا متوسل به قرض گرفتن ازبانک مرکزی شود.
این راهکارنیز پیامدهای منفی خود را دارد وبا ازبین رفتن ذخایرارزی باعث ایجاد تورم بیشتردراقتصاد می شود.اما دولت با توجه به تحریم ها در چنین شرایطی چاره دیگری ندارد.باید یاد آوری کرد تا پیش ازآغازدوره جدید تحریم های نفتی برخی ازمقام های دولتی مدعی بودند.که حذف ایران ازبازارنفت نه تنها باعث کاهش عرضه نفت خواهد شد.بلکه درپی آن تنش دربازارنفت و افزایش قیمت ها اجتناب ناپذیراست.اما تجربه نشان داد این ادعا چندان درست نبوده زیرا ایران تنها کشوردارای نفت نیست که بتواند تاثیرگذاربربازارجهانی نفت باشد. ازطرفی قیمت نفت دربازارجهانی نیزدرسه ماه نخست سال جاری درحدود۳۰ درصدافزایش یافت، اما دوباره قیمت آن کاهش یافته وبه کمتراز۶۵ دلاردرهربشکه رسید.البته عوامل مختلفی تاثیرخود را دربازارجهانی نفت خواهند گذاشت.که مهم ترین آن رقبای نفتی ایران یعنی کشورهایی مانندعربستان جای خالی ایران را دربازارجهانی نفت پرکردهاند.برای مثال چین به عنوان بزرگترین مشتری نفتی ایران هم اکنون به مشتری بزرگ عربستان سعودی تبدیل شده است.بنابراین بازارنفت هیچ نگرانی ازحذف ایران ازبازارصادرات نفت را احساس نمیکند.به این ترتیب بازارجهانی نفت به یک معنا با بیرون رفتن ایران ازاین بازارعادت کرده است.افزون براین آهنگ رشد اقتصاد جهانی هم به گونهای است که اجازه افزایش تقاضا را نمیدهد.افزون براین رشد اقتصاد ایران وابسته به درآمدهای نفتی است وبا کاهش چنین درآمدی باید انتظارداشت که ایران دچارتنگنای مالی بیشتری شود وکسری بودجه هم افزایش پیدا کند.پیامدهای منفی آن تاثیرخود را درکاهش رشد اقتصاد،درآمد سرانه کشور،همچنین اشتغال وسطح زندگی شهروندان خواهد داشت.