به گزارش آسیانیوز، در پی حمله رئیس بنیاد شهید و امور ایثارگران شهرستان کلاردشت به یک زن با داس یکی از شاهدان محلی روایت های جالب تری را درباره ابعاد دیگر این واقعه برای آسیانیوز ارسال کرده است.
بنا به گفته شاهدان محلی محمد طهماسبی رئیس بنیاد شهید و امور ایثارگران شهرستان کلاردشت و از اهالی روستای پیمبور کلاردشت در روزهای تعطیل اقدام به مسافرکشی در جاده جنگلی محلی که مورد توجه گردشگران است میکند که با ورود یکی از افراد برای مسافرکشی، این موضوع سبب درگیری و ضرب و جرح میشود.
روز گذتشه رکنا نوشت که یک زن و شوهر نیز در این مسیر اقدام به مسافرکشی میکنند که این مسئله با واکنش ضارب؛ آقای محمد طهماسبی، رئیس بنیاد شهید و امور ایثارگران کلاردشت روبرو میشود.
در این درگیری خانمی که با داس مصدوم شده بود برای درمان به بیمارستان اعزام می شود. تحقیقات نشان میدهد درگیری فامیلی در روستای پیمبور کلاردشت رخ داد که باعث ضرب و شتم و مجروح شدن یک زن و شوهر شد.
در این دعوا شخص ضارب و پسرش با داس سر و دست این زن و شوهر را مجروح و آنها را راهی بیمارستان کرده بودند که شخص ضارب با حضور نیروی انتظامی بازداشت و به کلانتری تحویل شد.
در همین حال یک شاهد محلی دیگر نیز روایت خود را برای آسیانیوز ارسال کرده است که در در ادامه آمده است:
1. محمد طهماسبی فقط در روزهای تعطیل مسافرکشی نمیکرد! بلکه در روزها و ساعات اداری هم این کار را میکرد!! ۲. او با وجود مخالفت منابع طبیعی، به گرداندن مسافر با خودرو در مناطق ممنوعه، اقدام کرده و بارها مورد بازخواست این اداره قرار گرفته بود
۳. زیور مهدیان از تورگردان با سابقه و مورد اعتماد گردشگران است و محمد طهماسبی با ورود به عرصه ای که در آن تجربه و تخصصی ندارد باعث اخلال در جذب گردشگر در این روستا شده است
۴. فحاشی رکیک و توهین به ناموس و تهدید به قتل از عباراتی است که محمد طهماسبی در خلال درگیری به زیور مهدیان و رضا دلفانی در حضور فرزندشان گفته و عفت عمومی فضای این روستای شهید پرور را زیر سوال میبرد!
۵.علت جرات محمد طهماسبی به توهین و تهدید و تهمت و افترا به مضروبان(زیور و رضا) اتکاء او به دو قاضی در خانواده اش میباشد و این مسئله را صراحتا به زبان میاورد! (برادرش صادق و دامادش -امینی)
۶. محمد طهماسبی پیش از درگیری با زیور و رضا نیز از قبل جلوی مسجد بصیرت با عده ای دیگر درگیر شده بود و پس از آن هم در جنگل با عده ای دیگر(!!!) و درگیری او با زیور و رضا درگیری سوم او در آن روز بوده است./