دیگر شاید کمتر کسی در این مورد تردیدی داشته باشد که آینده اقتصاد در پیوندی تنگاتنگ با فضای مجازی و شبکههای اینترنتی است که روزبروز بر گستره عمل و نفوذ آن افزوده میشود. تنها کافی است به همین دو یا سه سال اخیر و تحولات بیسابقهای که در اقتصاد کلان و در سطح بینالملل درخصوص کسب و کارهای اینترنتی روی داده، نگاهی بیندازیم تا دریابیم که آینده اقتصاد در دستان کسب و کارهای اینترنتی است.
با اینکه جزو چهرههای جوان کسب و کار اینترنتی محسوب میشود، اما تجارب بسیار مفید و سودمندی را در این حیطه همراه با خود داشت. رضا الفتنسب، دبیر انجمن صنفی کسب و کارهای اینترنتی، در گفتوگو با آسیا از پیچخمهایی سخن گفت که برای کسب و کار اینترنتی در ایران مشکلات عدیدهای را ایجاد کرده است. شاید شاهبیت سخنان الفتنسب در قبال مشکلات کسب و کار اینترنتی، در نوع کلام او در خصوص مواجه دولتیها با صاحبان این نوع کسب و کار باشد. وی در گلایهای از دولت گفت: «چه بسا با بلاکچین و ارز دیجیتال راهی را پیدا کنیم تا تحریم را دور بزنیم. به شرط اینکه دولت در کنار بخش خصوصی باشد و وظایف خود را انجام دهد.»
او ضمن بررسی وضعیت کنونی فضای کسب و کار اینترنتی در ایران گفت: «در کل ضمن بررسی این آمار و ارقام، باید بگوییم که بازار رشد چندانی را تجربه نکرده است؛ چراکه تنها یک درصد از خردهفروشیها مربوط به کسب و کارهای اینترنتی و ۹۹ درصد این خرده فروشی به صورت آفلاین صورت میگیرد.» او در پاسخ به این سوال که چرا مردم هنوز به بازارهای آنلاین گرایش ندارند، ابراز داشت: «مردم هنوز اعتماد لازم به بازار آنلاین ندارند. در این زمینه وضعیت اقتصادی کشور تاثیر بسزایی داشته است تا مردم به سمت بازارهای آنلاین نروند.» بررسی دلایل اهداء نماد اعتماد الکترونیک به سکه ثامن، جدال شهرداری با کسب و کار اینترنتی، تعارض بافت سنتی و بازار آنلاین و همچنین معرفی بازارهای دستنخوردهای که میتوانند پذیرای فعالان کسب و کارهای اینترنتی باشند، از جمله مواردی است که در این گفتوگو میخوانید.
در حال حاضر وضعیت کسب و کارهای اینترنتی را در ایران چگونه ارزیابی می کنید؟
امروز در ایران شاید نزدیک به ۵۰ هزار کسب و کار اینترنتی به صورت رسمی فعالیت میکنند. البته بیشتر این کسب و کارها صرفاً نماد اعتماد الکترونیک را اخذ کردهاند و فعلا رسمیت قانونی ندارند. بر اساس قانون نظام صنفی و آیین نامه ۸۷ مربوطه، کسب و کارهای اینترنتی که فعالیت صنفی دارند، باید مجوز فعالیت خود را از اتحادیه کشوری کسب و کار مجازی دریافت کنند. حدود ۹ هزار و ۲۰۰ مورد مجوز فعالیت از سوی ما صادر شده است. سایرین فعلاً مجوز کسب و کار ندارند. به لحاظ تراکنش نیز نسبت به سالهای گذشته رشد چشمگیری را در سال ۱۳۹۷ شاهد بودیم. پتانسیل بازار آنلاین ایران آنطور که ما فکر میکردیم، واقعا وجود دارد. اما مشکلات اقتصادی در سال گذشته شاید باعث شده است که رشد لازم را در این حیطه شاهد نباشیم. بر همین اساس کسب و کارها نیز رشد آنچنانی را نداشتند .
امروز نزدیک به بیش از ۲ میلیون سفر توسط تاکسیهای اینترنتی در حال مدیریت است که این اتفاق بسیار مهم و در خور تحسینی محسوب میشود. اما در بخشهای دیگر چنین رشدی تجربه نشده است؛ ما بیش از آن انتظار داشتیم که رشدی صورت خواهد گرفت. در هر صورت وضعیت کنونی، وضعیتی است که برای تعداد زیادی از کسب و کارها باید بازار ایجاد شود. در سال گذشته 208 هزار میلیارد تومان رشد تجارت الکترونیک رخ داده است که نسبت به سال 96، رشدی 30 درصدی اتفاق افتاده است.
تقریبا مبلغ هر خرید الکترونیکی در سال ۹۷ نزدیک به ۱۸۷ هزار تومان برآورد شده است. ضمن بررسی، خواهیم دید که این اعداد نسبت به سالهای قبل رشد کرده است. زمانی میزان خرید الکترونیک ما در حدود ۷ الی ۱۰ هزار تومان بود. کم کم این میزان رشد کرد و امروز به نزدیک به ۱۹۰ هزار تومان رسیده است. در مورد تعداد کسب و کارهایی که خانمها آن را مدیریت می کنند، متاسفانه باید گفت، این رقم چندان چشمگیر نیست؛ اما با این اوصاف شاهد رشد در این بخش هستیم. مدیریت کسب و کارهای اینترنتی توسط بانوان در سال ۹۶برابر با 9درصد بود و در سال ۹۷ این رقم به ۱۳ درصد رسیده است.
در کل ضمن بررسی این آمار و ارقام، باید بگوییم که بازار چندان رشدی را تجربه نکرده است؛ چراکه تنها یک درصد از خرده فروشیها مربوط به کسب و کارهای اینترنتی و ۹۹ درصد این خرده فروشی به صورت آفلاین صورت میگیرد.
علت این موضوع چیست؟ چرا خردهفروشیهای ما به واسطه بازارهای آنلاین، رشد چندانی را تجربه نکرده است؟
مردم هنوز اعتماد لازم به بازار آنلاین ندارند. در این زمینه وضعیت اقتصادی کشور تاثیر بسزایی داشته است تا مردم به سمت بازارهای آنلاین نروند. در حال حاضر اولویت مردم خرید اینترنتی نیست. عامه مردم در خریدهای خود به دنبال تخفیف هستند. هر چند که خریدهای اینترنتی میتواند چنین نقشی را ایفا کنند؛ اما این پایهای است که بازار آنلاین به تازگی به آن پرداخته است. این بازار به تازگی به سمت خلاقیتهایی در زمینه تخفیفها و آفرها برآمده است. همانطور که گفته شد، مردم درگیر معیشت خود هستند. همین مساله باعث شده که چندان به خریدهای اینترنتی بهایی ندهند. این روند در میزان خرید اینترنتی مردم بسیار موثر بوده. در این میان باید به اعتماد مردم هم دقت کنیم. تعدادی از افراد در این فضا دست به کلاهبرداری میزنند. این افراد البته در شبکههای مختلف فعالیت غیر رسمی دارند. از طرفی بخشی از حاکمیت مادام این کلاهبرداریها را اعلام میکند. هر چند که هدف حکومت آگاهسازی است؛ اما به نظر من این روش درستی ارزیابی نمیشود. آگاهسازی باید از مسیر آموزش صورت بگیرد. این نوع عملکرد منجر به بدبینی مردم به فضای مجازی و خریدهای اینترنتی شده است.
پس میتوان گفت که فرهنگسازی که باید رخ می داد، هنوز اتفاق نیفتاده است؟
بله همینطور است. واقعا این فرهنگسازی هنوز اتفاق نیفتاده. البته برخی موارد، همانند دیجیکالا و بامیلو و همچنین اسنپ، نقش بسیار زیادی در آشنایی مردم با فرآیند پرداخت اینترنتی داشتهاند. نمونه بارز آن استفاده از اسنپ است که در این زمینه شاهد دو میلیون سفر در روز از طریق اسنپ هستیم. این رقم میزان کمی نیست. ضمن اعتمادسازی صورت گرفته، ۸۰ درصد از سفرهای اسنپ، هزینه خود را به صورت آنلاین پرداخت میکنند. تحقیقات اولیه نشان میدهد که به عنوان مثال، همین اسنپ بر میزان تفریحات شهروندان تاثیر داشته است؛ چرا که سابقاً اگر یک تاکسی با ۲۰ هزار تومان شهروندان را به یک مکان دیدنی منتقل میکرد، امروز همان مسیر را اسنپ با رقم ۱۲ هزار تومان طی میکند. این نمونههایی از تاثیرات مثبتی است که اسنپ و کارهای اینترنتی میتواند در زندگی شهروندان داشته باشد. ایراد کار ما این است که عموم فعالیتهایی که در این زمینه صورت گرفته است، توسط بخش خصوصی بوده نه بخش دولتی.
سوال این است که چرا مردم به یک رویداد جدیدی همچون اسنپ اطمینان کردند و در حال حاضر مشغول بهرهوری از آن میباشند، اما نسبت به سایر کسب و کارهای اینترنتی، هنوز وارد آن فاز اطمینان نشدهاند؟
ببینید؛ انجام سفر یکی از کارهای روزمره ما محسوب میشود. بنابراین اگر شخصا بخواهم از این سرویس استفاده کنم، ضمن مراجعه به یک نرم افزار، مقصد خود را مشخص مینمایم. در نهایت ضمن یک ریسک ۱۵ هزار تومانی نیز از این سرویس استفاده خواهم کرد. اما در خصوص فروش کالا نگاهی متفاوت وجود دارد. در حال حاضر حداقل کالایی که قرار است خریداری شود و حمل رایگان هم شامل آن باشد، ۱۰۰ هزار تومان است. مبلغ۱۰۰ هزار تومان برای شهروندان ما رقم چشمگیر محسوب می شود. بنابراین ریسک خریداران مقداری برای بار اول بالا میرود. ضمن اینکه اکنون بیشترین کسب و کارهای ما واقعا فعالیت صحیح و شایستهای دارند. آنها کالاهایی را عرضه میکنند که از مبادی قانونی کشور وارد شده است. کالاهای قاچاق از سوی این کسب و کارهای بفروش نمیرسد. در مقابل، برخی از مغازهداران و وبسایتهای غیر رسمی، کالاهای قاچاق عرضه میکنند. تفاوت قیمت موجود، به همین دلیل است. این تفاوت قیمت منجر میشود که افراد به خرید آنلاین گرایش نداشته باشند. وقتی در پاساژهای مختلف و یا سایتهای غیر رسمی، کالایی با قیمت پایینتر عرضه میگردد، این باعث جلب مشتری به سمت این افراد خواهد شد.
همانطور که میدانید، بخش عظیمی از بازار کار ایران، بازار سنتی است. به نظر شما کسب و کار اینترنتی منجر به رکود در بازار سنتی نشده است. حداقل در خصوص اسنپ و صنف آژانس، این رخداد اتفاق افتاد. نظر شما چیست؟
دنیا به سمت فروش آنلاین و کسب و کارهای اینترنتی میرود. زمانی در همین خیابانها درشکه وجود داشت و مردم با درشکه حمل و نقلهای خود را انجام میدادند. امروز ماشین جای این درشکهها را گرفته است. مردم از ماشین بهره میبرند و کسی هم به خاطر نبود درشکه ابراز نارضایتی نمیکند. در خصوص درشکه نیز، نهایتاً در جاهای تفریحی از آن استفاده میشود. البته صاحب درشکه هم میتواند از ماشین بهره مناسب ببرد. در کسب و کار اینترنتی نیز همین جریان حاکم است. البته فراموش نکنیم که 99 درصد خرده فروشی در ایران از طریق بازار آفلاین صورت میگیرد، نه آنلاین. تنها یک درصد خرده فروشی از طریق آنلاین است. این میزان در ترکیه حدود ۵ درصد ارزیبای میشود. در چین حدود ۱۸ درصد و در لندن حدود ۱۳ درصد عنوان میشود. از طرفی نباید فراموش کنیم که کسب و کارهای اینترنتی به یک مرجع برای تصمیم مردم تبدیل شدهاند. مردم برای خرید خود از مراجعی همچون دیجیکالا استفاده میکنند تا نرخ بازار را بدانند و سپس در ادامه دست به خرید میزنند. بنابراین باید گفت که بازار آنلاین در برخی مواقع نیز به بازار سنتی کمک میکند.
اما در خصوص تاکسی آنلاین این مشکل واقعا وجود دارد. در حال حاضر بسیاری از آژانسها دیگر فعالیت نمیکنند. دلایل این اتفاق هم شنیدنی است. روز اول که پایهگذاران اسنپ میخواستند شروع به کار کنند، صاحبان این تفکر سراغ اتحادیهی آژانسها میروند و از آنها مجوز فعالیت میخواهند. با این وصف از سوی آژانس به آنها بیاعتنایی میشود. صاحبان اسنپ ضمن اسرار، در نهایت یک مجوز پیشپا افتاده را دریافت میکنند. بعد از چند سال همین افراد بازار را در دست گرفتند و آژانسها کار پیشین خود را رها کردند. در مورد سایر کالاها نیز همین روال حاکم است. اگر وضعیت اقتصادی کشور خوب باشد، مردم ما به صورت تهاجمی به سمت مد نظر روانه میشوند. آنچنانکه به سمت تاکسیهای اینترنتی رفتند.
در نهایت کسب و کار اینترنتی را اشتغالزا میدانید یا صرفا قرار است معادلات بازار را به هم بریزد؟
در کشور ما سخن گفتن در این خصوص مقداری سخت است؛ آنهم کشوری که ۴ میلیون کارمند اداری در بخش دولتی دارد. در کشورهایهم اندازه ما، در حدود ۴۰۰ هزار کارمند دولتی در بخش دولتی فعال هستند نه 4 میلیون! به صراحت میگویم، اینکه پشت میز بنشینیم و منتظر باشیم تا مشتری به ما مراجعه نماید تا کالایی به فروش برسد، زمانش به پایان رسیده است.
با آمدن کسب و کارهای اینترنتی باید این روند را کنار بگذاریم. کسانیکه به خود نیایند و از این فضا استفاده نکنند، مطمئناً بیکار خواهند شد. ژاپنیها در یک سطل زباله کوچک ۵۰ کیلو گوجه برداشت میکنند. اما همین میزان گودجه در کشور ما به مساحت زمین نسبتاً چشمگیری نیاز دارد. این همان تکنولوژی است؛ همان علم روز است. کسانیکه از آن بهره نبرند، مطمئنا بیکار خواهند شد و سود خود را از دست خواهند داد. من موافق این نیستم که این نوع کسب و کار باعث از بین رفتن اشتغال میشود. کسانی که نمیتوانند وارد فضای آنلاین شوند، در عوض میتوانند با کسب و کارهایی که به صورت آنلاین فعالیت دارند، مشارکت نمایند؛ چرا از اینستاگرام مدام انتقاد میکنید؟ به جای انتقاد آموزش ببینید و وارد بازار کار شوید.
در حال حاضر به نظر شما ساختارهای لازم برای ورود به کسب و کارهای اینترنتی و استفاده از فضای مجازی جهت توسعه کسب و کار افراد مهیا است؟
بله. امروز حتی در روستاهای دور افتاده کشور هم شاهد راه اندازی اینترنت هستیم. به عنوان نمونه همین روستای کلپورگان زاهدان را نگاه کنید که مشغول تولید سفال هستند. آنها سابقا با مشکل مشتری مواجه بودند. اما همگام با بهرهبرداری از همین فضای مجازی، موفق شدند کاسبی خود را رونق ببخشند. آنها هم اکنون به هیچ وجه حاضر نیستند روستای خود را ترک نمایند. چراکه کارشان رونق گرفته است. به همین دلیل باید بگویم زیرساختها در ده سال اخیر به شدت رشد چشمگیری داشته است. فراموش نکنیم که شبکه اجتماعی در ایران ۴۷ میلیون فالوور دارد. این روند، نشاندهندهی وجود زیرساختهای لازم است. فقط مقداری همت میخواهد.
کسی که میخواهد از این فضا استفاده کند تا کسب و کاری را برای خود تدارک ببیند، باید از کجا شروع کند؟
قبل از هر چیز باید بدانند که آنها سختترین کار عالم را انتخاب کرده اند. در ایران راهاندازی کسب و کار اینترنتی یک نوع دیوانگی محض است. ولی در عین حال بسیار شیرین میباشد. آنها در ابتدا باید مطالعه کنند و در زمینههای مختلف اطلاعات به دست آوردند. تجربههای مختلف در رویدادهای گوناگون باید بررسی شود. سعی کنند در رویدادهای مختلف روز حاضر شوند. کتابها و مقالهی مختلف را مطالعه کنند. این قدم اول است. بعد از بررسی و مطالعه، در نهایت به دنبال حوزهای بروند که به آن علاقه و تخصص دارند. البته ضمن رقبای فراوان، نباید به خود هراسی راه بدهند.
اگر دقت کرده باشیم، دیجیکالا در حال حاضر در فروش همهی کالاها، فعالیت دارد و در یک بخش خاص و ویژهای نیست. دیجی کالا حتی در فروش لوازم موسیقی هم فعالیت دارد. اما تخصص این سایت، فروش ابزار موسیقی نیست. فروش ابزار موسیقی به صورت تخصصی، جای کسی است که میخواهد در حیطه کسب و کارهای اینترنتی و صرفا در زمینه موسیقی فعالیت کند.
پس با وجود دیجی کالا و سایر رقبای بزرگ، هنوز زمینه فعالیت برای سایرین در بازار اینترنتی وجود دارد؟
بله همینگونه است. دیجی کالا ممکن است صرفا ۲۰ وسیله در حیطه موسیقی داشته باشد. ولی ما میتوانیم با راهاندازی یک فروشگاه اینترنتی، دهها و بلکه صدها نوع کالای موسیقی را در معرض فروش قرار بدهیم. حتی میتوانیم از فضای دیجی کالا برای فروش ابزار و کالاهی خود استفاده کرد. استارتآپی که راه اندازی میکنیم، باید "نیازمحور" باشد. در قدم بعد باید در فکر تدارک تیم کاری خوب و مجربی باشیم. در نهایت، محصول خود را به بازار ارائه خواهیم کرد. البته فراموش نشود که سرمایه و تبلیغات، نیاز کار ما هستند. فراموش نشود که از 10 استارتآپ، هشت مورد شکست میخورند و تنها دو مورد از آنها پابرجا خواهند ماند. البته تصور نکنید که یک شبه میتوانید در این راه پولدار شوید. حدودا بین ۳ تا ۷ سال طول میکشد تا یک کسب و کار سر به سر شود؛ چراکه در ایارن تنها یک درصد از خرید و فروشها از طریق آنلاین صورت میگیرد. لازم است که از جیب و سود خودمان هم در این کار مایه بگذاریم. بعد از بیست سال، به نقطه سر به سر میرسیم.
زمانی دیجی کالا فقط یک دامنه بود که ۱۰۰ هزار تومان ارزش داشت. شاید امروز به جرات بتوان گفت که ۱۰ هزار میلیارد تومان ارزش دارد. برادران محمدی دیجی کالا خسته نشدند. از آنها پرسیدند که چه چیزی شما را اقناع میکند، آنها در پاسخ گفته بودند که دوباره کاری را از صفر و با دست خالی شروع کنیم. این روحیه ستودنی است و میتواند الگو واقع شود.
آنها کارشان را از چه زمانی شروع کردند؟
حدودا سال ۸2 بود.
آیا امروز ضمن رکود بزرگی که در بخشهای مختلف صنایع کشور وجود دارد، میتوان چنین قدمی را برداشت؟ ضمن اینکه رقبای بسیار جدی با سرمایههای بزرگ در این حوزه وجود دارد.
بله؛ میتوان کار کرد. نمونه آنرا در شهرستانها سراغ داریم. به عنوان مثال، همیاب ۲۴ در شاهرود را معرفی میکنم. آنها از صفر شروع کردند. همین سه سال پیش کار خود را آغاز کردند. ضمن سفر به تهران، فقط پول بلیط اتوبوس را داشتند. بروشورهای خود را بعد از چاپ کردن، در پاساژهای تهران، پخش میکردند. اما امروز دیگر به تهران مراجعه نمیکنند. در همان شهرستان خود را ماندگار شدهاند. کشورهای توسعه یافته اینگونه توسعه یافتند. کارهای بزرگ سخت کوشی میخواهد. ما را تنبل بار آوردهاند. نمونه دیگر زودفود است که با ۳۰ میلیون تومان راه اندازی شد. به نظر من مهمترین کار در این زمینه تلاش است.
اشاره داشتید که با تلاش می توانیم به بسیاری از مسائل دست یافت. اما از طرفی ما شاهد خروج جوانان مملکت تحت عنوان فرار مغزها هستیم. به نظر شما سقف پیشرفت برای این افراد در ایران کوتاه بود، یا آنها در حیطه کسب و کار، تفکرات بزرگتری داشتند؟
این یک واقعیت است که نخبهها از کشور خارج میشوند. حاکمیت باید آنها را نگهداری کند. حداقل با آنها ابراز همدردی نماید و ضمن گفتوگوهایی آنها را دعوت به فعالیت کند. همین مقدار ناچیز همدردی هم با جوانان ما در کشور صورت نمیگیرد. در نهایت جوانان ما از ایران خارج میشوند و ضمن راهاندازی خدماتی نو، باز هم به ایرانیان خدمت رسانی میکنند!
بسیاری از دوستان ما حتی از کانادا به ایران آمدند و ضمن آوردن سرمایه، حاضر به همکاری هستند. اما متاسفانه آنگونه که باید با این افراد برخورد نمیشود. مشخصا اگر با چنین افرادی بهتر برخورد میشد، وضعیت کسب و کار اینترنتی در کشور به گونه ای دیگر بود. همیشه به دوستان و رفقای خود میگویم که این مملکت مال ماست؛ این خاک مال ماست؛ باید صبر کنیم که آن را درست کنیم. ما باید مملکت را آباد کنیم. اگر همگان کشور را رها کنند، چه از آن باقی میماند؟
در حال حاضر فیلترینگ برای بازار کسب و کار اینترنتی مشکلساز نیست؟
حقیقتا فیلترینگ برای ما مشکلساز شده است. هرچند که امروزه وضعیت، مقداری بهتر میباشد. اکنون بسیاری از موارد دیگر فیلتر نمیشود. هر چند که هنوز شاهد هستیم بعضا، برخی موارد را فیلتر می کنند. به عنوان نمونه دادستانی، سایتهایی را که فیلمهای روی پرده را بصورت اینترنت عرضه میکرد، فیلتر نمود. البته آنها کار خلاف انجام میدادند. مثل سابق ما را اذیت نمیکنند. اوضاع مقداری بهتر شده است. رویکرد امروز نسبت به سابق تغییر یافته است. معاونت دادستانی در فضای مجازی به لطف خدا همراهی خوبی با ما داشته است.
از نماد اعتماد الکترونیک هم صحبت کنیم. برخی از کسب و کارها، نماد اعتماد دارند. ولی از این نماد، گاها، سوءاستفادههایی هم میشود. نمونه آن، همین سکهی ثامن است که از نماد اعتماد سوءاستفاده کرد. این موضوع به نماد اعتماد و همچنین ماهیت کسب و کار آنلاین لطمه میزند. در این مورد مقداری توضیح میدهید.
سکه ثامن باید از اتحادیه ما مجوز میگرفت. دو بار به ما مراجعه کردند. اما به آنها مجوز ندادیم. درخواست انها به صورت آنلاین ارسال می شد. ولی ما پاسخ مثبتی به این درخواستها ندادیم. نهایتا مدیران سکهثامن، ما را دور زدند و نماد اعتماد الکترونیک را دریافت نمودند. آنها برای کسب نماد اعتماد الکترونیک در ابتدا باید از ما مجوز میگرفتند. ولی ما مجوزی برای آنها صادر نکردیم. در نهایت ضمن ارائه برخی از مدارک، موفق شدند که نماد اعتماد الکترونیک را کسب کند. در صورتیکه این کار نمیبایست اجرا می شد. در ابتدا ما باید سکه ثامن و تایید می کردیم و سپس نماد اعتماد الکترونیک را به آنها می دادند. آنها نباید به این شرکت نماد میدادند. ادعا این بود که از اتحادیه طلای فلان شهر شهر مجوز فعالیت دارند. به همین جهت به آنها نماد را اعطا کردند. این قابل قبول نیست. قوانین تجارت الکترونیک مسائل دیگر را مد نظر دارد. البته شاید هم این فرد قصد کلاهبرداری نداشته است. در نهایت ضمن نوساناتی در بازار طلا، آن وقایع رخ داد. توصیه ما به کسانی که مشغول خرید و فروش طلا هستند این است که طلا را امانت نگیرند و تحت هیچ شرایطی انباشت نکنند. نوسانات طلا میتواند موجب ورشکستگی افراد شود.
در حوزه طلا در حال حاضر دیجی گلد مشغول فعالیت است. ارزیابی شما از این نوع فعالیت اینترنتی چیست؟
در کنار دیجی گلد البته بسیاری دیگر مشغول فعالیت در این حوزه هستند. حدوداً پنج کسب و کار در این حوزه مجوز کار دارند که اجازه فروش آنلاین طلا از ما دریافت نمودهاند. دادستانی به ما اعلام کرده تا زمانی که آییننامه جدید تصویب نشود، حق ارائه مجوز جدید نداریم. فکر نمیکنم آییننامه مربوطه نیز به این زودی تصویب شود. شاید دهها درخواست در این خصوص صورت گرفته است. ولی هیچ یک از آنها را تصویب نکردهایم.
در حال حاضر بیشترین درخواستها مربوط به کدام کسب و کار اینترنتی است؟
در بخش های مختلف ما شاهد درخواست مجوز هستیم. در حوزه تاکسی اینترنتی، تاکنون ۹۵ مجوز را صادر کردهایم.
با وجود اسنپ و و اقبالی که مردم به آن دارند، آیا درخواست مجدد برای تاکسیهای اینترنتی مقرون به صرفه است؟
متاسفانه برخی برای خود حساب و کتابهایی میکنند. اینگونه ضمن برآورد یک سود جزئی، اقدام به دریافت مجوز خواهند کرد. موارد دیگر را نمیسنجد. اگر مقداری نو آوری داشته باشند در همین زمینه، نمونههای جدیدی را میتوانند فراهم کنند. به عنوان نمونه تاکسی توریستی راه بیندازند.
در حال حاضر برای راه اندازی یک کسب و کار اینترنتی کدام حوزه دست نخورده باقی مانده و جا دارد که جوانان بیشتر در آن حوزهها فعالیت داشته باشند؟
هنوز بسیاری از حوزهها دست نخورده هستند. در حوزه بیمه، هنوز جای کار وجود دارد. در حوزه محصولات ارگانیک نیز همین وضعیت را داریم. در هر حوزهای البته جای کار وجود دارد. باید خلاقانه به آن موضوع نگاه کرد. کپی کردن مطمئنا به جایی ختم نمیشود. میتوان رستورانهایی جدید با نگاه تازه به غذاها راهاندازی کرد. به عنوان نمونه میتوان فقط در زمینه عصرانه یا صبحانه فعالیت کنیم. این نیز بازار خاص خود را دارد. به شرط اینکه دست به نوآوری بزنیم و از کپی کردن دست برداریم. در این حالت بازاری جدید ایجاد می شود. ۴۷ میلیون فالوور در شبکههای اجتماعی در ایران وجود دارد. باید سعی کنیم که افراد را به سمت خودمان بکشانیم. فراموش نکنیم که این کار واقعا از کار معدن هم سختتر است. مشکلات داخلی این نوع کسب و کار یک طرف، مسائل مربوط به دولت هم یک طرف. مالیات شهرداری، بهداشت و ... از همان ابتدای کار، شهرداری کاری به کارما ندارد. ولی همینکه کسب و کار راه افتاد، بدون دعوت، میگوید، "سلام علیکم سهم من را هم بدهید!" کسی نیست که بگوید، پس چرا از ابتدا به این کسب و کار کمک نمیکردید؟ مشکلات ما با دولت و حاکمیت بسیار زیاد است. آنها ما را خیلی اذیت میکنند.
به عنوان نمونه، پیش میآید که از مدیر عامل یک شرکت به خاطر موضوعی شکایت شود. دادگاه اصرار دارد که حتما باید مدیر عامل در دادگاه حاضر شود. دادگاه وکلای آنها را قبول ندارد. شرکتی که سه هزار نفر پرسنل دارد، باید به خاطر یک شکایت ۲۰۰ هزار تومانی، در دادگاه حاضر شود. خوشبختانه رئیس قوه قضاییه طی دستوری ابلاغ کرد، باید وکلای این مدیرعاملها، مورد پذیرش قرار بگیرد و لازم نیست که حتما مدیرعامل در دادگاه حضور یابد. اما در کمال تعجب زمان حضور وکیلِ مدیر عامل شرکت آن وکیل باز هم مورد پذیرش قرار نمیگیرد. بهانههای مختلف هم در این زمینه مطرح میکنند. اگر هم بیشتر اعتراض کنیم، در همان جا حکم بازداشت را صادر میکنند.
چرا برخی مشکلات ما را درک نمیکنند. آقای ترامپ با شرکت اپل ساعتها گفتوگو میکند تا مشکلات این شرکت حل و فصل شود. اما در ایران از این خبرها نیست. ما برای حل مشکلات تاکسی تلفنیها، به یک وزارتخانه مراجعه داشتیم. اما به ما میگویند که "ول کنید؛ باید مشکلات فولادیها را حل کنیم." آنها حاضرند مشکلات را بر دوش مردم بیندازند و اینگونه هزینه اضافه را مردم پرداخت کنند. برای کسب و کار اینترنتی، این هفت خان باید پشت سر گذاشته شود.
به عنوان سوال آخر؛ از جدال بین بازار سنتی و بازار آنلاین و مشکلاتی که دولت برای استارتآپها و کسب و کارهای اینترنتی ایجاد میکند صحبت کردیم. ضمن این جدال، آینده بازار کسب و کارهای اینترنتی در ایران را چگونه ارزیابی میکنید؟
من فکر میکنم حین فعالیت بخش خصوصی، بخشهای آفلاین و آنلاین بازار با یکدیگر در نهایت کنار میآیند. چه بسا اکنون هم با یکدیگر کنار آمده باشند. اتاق اصناف زمانی مقابل ما بود. اما اکنون مدافع ما است. اتحادیهها نیز همینگونه هستند. اما قضیه دولت فرق میکند. البته ما از دولت هیچ حمایتی نمیخواهیم. هیچ انتظار کمکی نداریم. بدنه دولت کافی است وظایف خود را عمل کند. ما نیز از دولت همین انتظار را داریم. بیشتر از این از دولت انتظار نداریم.
رهبری در هفته پیش در حمایت از شرکتهای دانشبنیان گفته بود، مشکلات این شرکتها را حل کنید و آنقدر دست و پا گیر نباشید. اما کسی گوش نمیدهد. مدیران صرفا کارهای خود را انجام میدهند. این مشکلات اگر حل شود، به نظرمن کسب و کارهای اینترنتی وضعیت متفاوتی خواهند داشت. البته مشکلات خارجی هم داریم. ولی مشکل اصلی ما، مشکل داخلی است و به دولت باز میگردد. باید راهی برای این موضوع پیدا شود. چه بسا با بلاکچین و ارز دیجیتال راهی را پیدا کنیم تا تحریم را دور بزنیم. به شرط اینکه دولت در کنار بخش خصوصی باشد و وظایف خود را انجام دهد.