به گزارش آسیانیوز، عدم تمرکز سیاسی اروپا که خود ریشه در جغرافیای این قاره دارد تا قرن گذشته صحنه اروپا را به صحنه منازعات و جنگهای متعدد و طولانی تبدیل کرده بود. تا ابتدای قرن 16 توازن قوای نظامی به نحوی بود که هیچ نیروی سیاسی قادر نبود تا در رقابت، دست برتر را داشته باشد اما با انقلاب باروت صحنه مبارزات دگرگون شد.
رقابت نظامی بین قدرتهای عمده مانند اسپانیا،پرتغال،اتریش، ایتالیا، پروس، هلند، فرانسه و انگلستان و بعدها روسیه یک رقابت تسلیحاتی را در قاره اروپا رقم زد.
این رقابت و جنگهای طولانی مدت مانند جنگ سی ساله در گستره امپراطوری مقدس روم همراه با خود نهادهایی را به وجود آورد که در قرنهای بعدی موتور محرک انقلاب صنعتی و پیشرفت اروپا شد.
منازعات و جنگهای متعدد در صحنه اروپا از اوایل قرن 16 میلادی چند تغییر مهم را در جوامع اروپایی به همراه داشت. در درجه اول رقابت تسلیحاتی این کشورها، منجر به توسعه سلاحهای آتشین شد، ایجاد ناوگان دریایی مجهز به توپهای سنگین، ساخت توپهای سبک با تحرک بالاتر، ساخت سلاحهای سبک انفرادی و ارتقای سازمان و استراتژیهای نظامی از نتایج عمده این رقابت بود.
از سویی دیگر تأمین مالی سنگین مورد نیاز برای جنگها منجر به ایجاد نهادهای مالی در این قاره گردید. رواج اوراق قرضه دولتی در هلند منجر به ظهور طبقات جدیدی از بانکداران مانند خاندان روچیلد گردید( نقش این خاندان در تأمین مالی جنگ در کتاب تاریخ مالی جهان نوشته نیل فرگوسن تشریح شده است) از سویی نظامهای مالیاتی برای تأمین مالی جنگ در این کشورها ایجاد شد که نحوه مالیاتستانی در این کشورها خود منجر به تغییرات نهادی بعدی گردید به نحوی که نظام مالیاتی مستقر در انگلستان بیش از آنچه در فرانسه و یا هلند شکل گرفت، بر تشویق به تولید و تجارت مؤثر بود.
همچنین ساختارهای مالی ایجاد شده در این کشورها خود باعث تفاوتهای نهادی دیگری گردید به نحوی که هلند به عنوان مهمترین مرکز مالی آن روزگار به ویژه آمستردام با حرکت به سمت تشویق واسطهگریهای غیر مولد و ربا، صنعت مولد و تولید را سرکوب نموده و از سایر رقبا عقب انداخت ( دراین خصوص در کتاب پیدایش و فروپاشی قدرتهای بزرگ نوشته پل کندی به تفصیل بحث شده است)
اما تأثیر دیگری که جنگ بر اروپا گذارد آغاز دوره روشنگری بود، جنگها و تباهی ناشی آن در ترکیب با سنت تفتیش عقاید کلیسا زمینههای تحول فکری و حرکت به سمت خردگرایی را در اروپا فراهم ساخت، فقدان نیروهای متمرکز سیاسی باعث شد تا دگراندیشان و فلاسفه همواره بتوانند در بین رقبا حامیانی برای خود یافته و از گزند دستگاه سرکوب کلیسا در امان بمانند.
از سویی اقشار مردم به ویژه تجار و صنعتگران همواره مورد استقبال دوکنشینها بودند به نحوی که یهودیان فراری از دستگاه تفتیش عقاید محوف اسپانیا توسط سایر ممالک رقیب پذیرفته شدند.
رقابت نظامی در صحنه اروپا منجر به تحول دیگری نیز گردید. نیاز به منابع منجر به اکتشافات تهورآمیزی در پهنه اقیانوس شد که در ترکیب با فناوری ساخت کشتی و اسلحه گرم توانست به استعمار قاره آمریکا منجر شود.
دسترسی به منابع این قاره ثروت هنگفتی را به سوی قاره اروپا روان کرد (در کتاب اسلحه، میکروب و فولاد جرد دایموند به چگونگی تسخیر قاره آمریکا پرداخته شده است).
این تحول به عقیده افرادی مانند جیم بلات زمینه ظهور سرمایهداری از قرن 16 میلادی در اروپا و انقلاب علمی پس از آن را ممکن ساخت به عقیده او تسریع نرخ رشد صنعتی مبتنی بر صادرات تا حد زیادی به قدرت خریدی تکیه داشت که جزایر هند غربی بریتانیا ایجاد کرده بودند.
در مجموع آنچه در اروپا روخ داد را میتوان اینگونه خلاصه کرد، مجموعه عواملی ناشی از ویژگیهای جغرافیایی منجر به عدم تمرکز سیاسی و نظامی و در نتیجه ایجاد شرایط رقابت در قاره اروپا شد که این عوامل نسبت به سایر جوامع آزادیهای نسبی را به وجود آورد (بدین معنا که هیچ قدرتی نتوانست شرایط خفقان شدید را در کل قاره ایجاد کند) از سویی رقابت این قدرتهای پراکنده منجر به رقابتی تسلیحاتی شد که توانست برتری نسبی نظامی را به مرور نسبت به سایر قدرتهای آن روزگار ایجاد کند.
نیاز به منابع برای تدوام این رقابت منجر به بسط نهادهایی شد که لازمه اقتصاد آزاد بود و از سویی قدرت نظامی ایجاد شده منجر به انباشت ثروت سایر ملل در اروپا شده زمینه بروز سرمایهداری و انقلاب صنعتی و علمی را فراهم کرد و این عوامل در ارتباط با یکدیگر معجزهای به نام اروپا پدید آوردند./
منبع: کاتالاکسی