در این نامه آمده است:
این نامه را می نویسیم تا نام ما از سکوت کنندگان در برابر ظلم نباشد.
این سرنوشت کنشگران و سرداران میهن پرست و مدیران ملی گرا و مومنین این خاک است، زمانی که بزرگ مرد تاریخ اسلام را دست بسته در کوچه های مدینه گرداندند، از آن زمان دانستیم که حق و عدالت را نباید از دنیای فانی توقع داشت.
او همانند مولایی خود برابر ظلم سینه سپر کرد و زیر بار هیچ هیچگونه فسادی نمی رفت حتی به قیمت جان خود، او همواره به جنگ کژی ها و کاستی های نیاز مردم می رفت؛ هر روز در سحرگاه به قول خودش به عبادت گاه خدمت می شتافت، و خدمت به خلق را والاترین عبادت ها می دانست، و آخرین نفر از عبادت گاه خود خارج می شد، ایشان اینجا نیست تا از ما کارگران و کارمندان خدمتگذاران دفاع کند، ولی ما زنده ایم و شاهد هستیم، او از همه ما بیشتر به ارباب رجوع رسیدگی می کرد بعضی مواقع ارباب رجوع باور نمی کرد که کسی که همراهش در طبقات پیگیر کار اوست مالک و مدیر یک خودروسازی باشد و همواره با این گونه حضورش ما را شرمنده می کرد، او از همه ما در شرایط سخت پیشتاز پاسخگویی به ارباب رجوع بود، جسم او پاسخگوی روحش نبود و نیست.
تجملی یا غروری در وجود او نبود و از همه کمتر به امور شخصی می پرداخت، تا روز اسارتش تنها یک شاکی داشت، آن هم همسرش بود که حتی از خانواده اش و جسم و روح خود برای تولید هزینه می کرد.خستگی در وجود او معنی نداشت.
مهم نیست که سازمانهای زیرزمینی برای از میان بردن رقیب چه در سر دارند؟ و علیه ایشان چه می گویند؟ مهم نیست با دروغ های عامه پسند و علنی چه چیزی در ذهن مخاطب تزریق می کنند. بگذار هر چه می خواهند بگویند، ولی ما پرسنل و مدیران این بزرگ مرد حقیقت را یادمان نخواهد رفت و الگوی انسانیت که سالها از ایشان ساخته ایم را با زور، زر و تزویر معاوضه نخواهیم کرد.
از یاد نخواهیم برد که اتاق و میز، مانند وزنه به پاهایش بود، این بندها را می گشود و با خلوص و تواضع همراه لبخند همیشگی اش به هر موجود زنده به عبادتکده خود می شتافت.
تاسف اینکه بعضی از مردمان همین خاک سربازان خودزنی و خیانت به سرمایه های ملی می شوند و تیغ بر رگ های امیرکبیرها می زنند، چون به هیچ فسادی تن نداند.
کنشگران به خصوص اقتصادی این سرزمین در زمانهای خود با اتهام هایی به مراتب سنگین تر از عصر امروز به خاک کشیده شدند و متاسفانه بزرگان و پدران ما بودند که باور کردند، امیرکبیر مرتد است، یا مصدق خائن یا تختی مغرور یا خسروشاهی ها(مینو)، ایروانی ها(کفش ملی)، آزمایش ها(آزمایش)، خیامی ها(ایران خودرو) فاسد و مجرم هستند.
یکی از خود سوال نکرد که مصدق که اسطوره ملی گرا بود، چطور امکان خیانت به مُلک و مملکت در او هست، یا تجار و کارآفرینان خود ساخته که از کارگری شروع کردند و با عرق جبین به ثروت از طریق تولید پرزحمت رسیدند و راه تولید را خوب می دانند، چطور تن به جرم دادند؟
آیا امروز ما باور می کنیم، این بزرگ مرد که از شانزده سالگی کار می کرده، در هجده سالگی به عنوان مدیر در دانشگاه تهران کارمند بوده، و در بیست سالگی از یک اتاق کارآفرینی را آغاز کرده، و طی بیست و سه سال ذره ذره رشد کرده و تبدیل به یک خودروساز شده و با کیفیت و امن ترین و قدرتمند ترین خودرو ساخت داخل را تولید کند، بعد مرتکب جرم شود؟!!
آیا باور می کنیم در کارخانه ای که موهوم شمردنش ، بشود خودرویی تولید کرد که بالاترین استانداردهای اروپا رعایت شود و اکنون در حال تردد در خیابان باشد؟!!
آیا باور می کنیم که در کارخانه ای که وزیر صنعت شخصا نامه نگاری می کند و معاونانش شهادت و کارشناسی می کنند و بارها توان تولیدش را سالانه مطابق پروانه تولید حداقل بیست و چهار هزار دستگاه اعلام می کنند، توان تولید سه هزار و هفتصد دستگاه خودرو تعهد شده طی نه ماه را نداشته باشد؟!! و به جرم فروش بیش از ظرفیت، 18 ماه اسیر باشد؟؟
آبشخور این قدرت مافیایی از کجاست، که سابقه پاکدستی و امانت داری هجده ساله عظیم خودرو را به عنوان موفق ترین ها درهر عرصه فعالیت و دویست و پنجاه هکتار کارخانه و بیش از هزار نفر کارگر و کارمند را به یکباره مفقود و نادیده
گرفتند.
چطور می شود فردی بدون کمک دولتی و حتی یک ریال دریافت تسهیلات بانکی، سالها به میلیون ها نفر خدمت مستقیم ارائه دهد و با سرمایه شخصی کارخانه ای (زاگرس خودرو سابق)که هشت سال احدی نگاهش نمیکرد را تبدیل به نگینی در اشتغال زایی استان لرستان و صنعت خودرو کند، بعد مجرم باشد؟ کارگران مظلوم چشم انتظار به کار در استان محروم لرستان را مشغول به کار شده اند . استاندار دلسوز خون گریه می کند از بیکاری و خودکشی فرزندان سرزمین لرستان، و حسرت قطب اشتغال زایی را می خورد.
هجده ماه است که حقوق کارگران با چنگ و دندان پرداخت می شود و هر روز تهدید تعطیلی کامل را به جان می خرد.
چطور می شود فقط و فقط دو ماه بعد از افتتاحیه و فقط یک هفته بعد از اولین شماره گذاری و تحویل خودرو بدون حتی یک تعهد معوق و حتی یک شاکی با اتهامات دروغین و واهی تولید را متوقف کرد؟!!
چطور می شود های زیادی مطرح است که همگی مصداق بارز مرگ حق است. ممکن است یک مشت دروغ مدت کوتاهی دوام آورد ولی در نهایت تلاش مزبوحانه ای است که محکومیت آن حتمی
خواهد بود.
ایشان در مقابل فتنه عوامل فساد مافیایی تنهاست کار به جایی کشیده می شود که نخبه تولید و تجارت، کارآفرین برتر سال 96 اسیر میشود و مدیران و خانواداش را تهدید میکنند تا جایی که در دادگاه عوام فریبانه فریاد میزند که بیش از این کارگرانم را به ظلم بیکار نکنید مردم گرفتارند چنین نکنید مردم بدانید من تن به فساد ندادم برای همین با من و شما چنین کردند.
حتی سردار عدالتی چون رئیس جدید قوه قضائیه از این عوامل خسته است.
ما جزو مقلدان رهبر معظم انقلاب هستیم. آن بزرگوار با چه زبانی بگوید که نیاز این سرزمین اشتغال زایی است در گرو تولید، هر بار با نام گذاری سالها، جهاد اکبر اعلام می کند، ولی دشمنان داخلی این نظام در لباس بره، مانند گرگ فرزندان دلیر وطن را می درند و حقوق عامه را به بهانه های مختلف پایمال می کنند.
پس بیانات رهبر معظم انقلاب را جهاد تلقی می کنیم و در سال جهش تولید به مدد مظلومین اسیر چون این بزرگ مرد خواهیم رفت، تا ما هم همانند ایشان سرباز جان بر کف در این جنگ اقتصادی در قبال دشمن های داخلی باشیم. تا بیش از این حقوق کارگران و مشتریان پایمال نشود.