به گزارش آسیانیوز؛ دکتر حسین چناری موسس و رئیس کالج بین المللی ابن سینا گرجستان، کالجی با رویکرد دانشگاههای نسل پنجم، با ۱۴ جلد کتاب در حوزههای مختلف مدیریتی و با بیست سال سابقه تدریس در این مصاحبه از حکایت کارآفرینی خود و آرزوهای بزرگ برای پیشرفت آموزش میگوید. شما را به مطالعه آن دعوت میکنیم.
-آقای دکتر چناری از وقتی که در اختیار ما قراردادید سپاسگزاریم. لطفا در ابتدا در خصوص سیر ابتدایی زندگیتان بفرمایید.
متولد ۱۳۵۱ در تهران هستم اما اصالت اهل روستای خلیل آباد از توابع شهرستان خمین میباشم و بواسطه پدرم چندسالی درآنجا زندگی کرده ام و از دوران نوجوانی عاشق تدریس و معلمی بودم و در آن زمان در رشته علوم سیاسی دوست داشتم تحصیل کنم اما این اتفاق نیافتاد و به خدمت سربازی مشرف شدم. سپس بعد از اتمام دوران سربازی جزو اولین نفرات و ورودی های دانشگاه پیام نور در رشته مدیریت دولتی بودم که وارد دانشگاه شدم.
-تدریس را از چه زمانی شروع کردید.
در محله تهران پارس آموزشگاهی بنام هوش مصنوعی با مدیریت آقای مهندس سلطانی وجود داشت (یکی از مدیران موفق در حوزه آموزش) و در آن دوران افراد جوان را برای تدریس استخدام میکردند و با توجه به اینکه آنجا کامپیوتر را میخواندم درخواست تدریس دادم که خوشبختانه بواسطه وجود فضای خوب برای یادگیری و آموزش با حضور من موافقت کردند و شروع به تدریس نرمافزارهای گرافیکی کردم و همان موقع به خودم قول دادم که بایستی یکسال دیگر یک آموزشگاه تاسیس کنم، چون که از ابتدا به سیستم استخدام اعتقاد نداشتم.
-پس از همان دوران به فکر تاسیس آموزشگاه بودید. درباره تاسیس اولین آموزشگاه برایمان بگویید.
اولین آموزشگاه در محله خاک سفید میدان رهبر شروع به کار کرد و حدود ۷ سال در آنجا فعالیت داشتیم که در آن زمان جزوات تصویری برای آموزش کامپیوتر را ابداع کردم که یکی از موفقترین کارها در زمان خودش بود و حدود ۱۰ سال هم مدیریت آموزشگاه فنی و حرفه ای را در اختیار داشتم.
-به کارهای ابداعی اشاره کردید آیا موارد دیگری است، لطفا بیان کنید.
بله. تولید سی دی های آموزشی با همکاری چند شرکت، راهاندازی اولین سایت آموزش و آزمون از راه دور در سال ۲۰۰۸ و طراحی ماژول های خاص گرافیگی.
-ایده تاسیس و راهاندازی کالج در گرجستان چگونه شکل گرفت؟
همیشه بدنبال یک کار جدید و نو در سیستم آموزشی بودم و قبل از پایان یافتن دوره دکتری به چند کشور همسایه از قبیل آذربایجان، ارمنستان، ترکیه و گرجستان سفر کردم تا بتوانم یک کار آموزشی نو انجام دهم که در نتیجه براساس مطالعه کشورهای همسایه در سال ۲۰۱۶ بهترین کشور را گرجستان انتخاب کردم و طی مشورت با خانواده و بررسی بیشتر قوانین آموزشی گرجستان اولین درخواست را برای ثبت کالج دادم که با موفقیت وزارت علوم این کشور قرار گرفت.
-شرایط تاسیس کالج در گرجستان چگونه بود؟
فضای آموزشی حداقل ۷۰۰ متر با ۸ نفر کارمند که تا ۶ ماه فرآیند بازدید صورت می گرفت از شرایط تاسیس کالج بود که در نهایت با موافقت وزارت علوم گرجستان قرار گرفت.
-از زمان تاسیس کالج تا این لحظه چه اقداماتی صورت گرفته است.
در سال ۱۴۰۰ با توجه به روند روبه جلو و قبول شدن در بررسیهای صورت گرفته شده از سمت وزارت علوم گرجستان جزو اولین کالجهایی بودیم که موفق به دریافت استاندار یورو ۵ شدیم که درج این استاندار برای اعطای گواهی نامه های بین المللی بسیار مهم است و گواهینامههای صادره از این کالج در کشورهای اروپایی در اعتبار بالایی قرار میگیرند و رشد اساتید از ۴۰۰ نفر به ۱۰۰۰ نفر نیز از اقدامات مهم در این سالها است و همچنین با ایجاد دپارتمانهای مختلف در کالج بخصوص دپارتمان تحقیق و پژوهش به سمت دانشگاههای نسل پنجم با هدف جایگزین کردن مهارت محوری به مدرک گرایی حرکت کردیم.
-لطفا بفرمایید که دانشگاه نسل پنجم چه ویژگیهایی دارد؟
دانشگاه نسل پنجم باید انسان ساز و تمدن ساز باشد و بدنبال تربیت خردمند باشند چرا که خردمندان هستند که میتوانند جوامع را به سمت توسعه همه جانبه هدایت کنند و این گونه دانشگاهها پذیرش را برمبنای استعداد انجام میدهند و بخاطر همین دیوار بین دانشگاه و صنعت برداشته میشود.
-بعنوان کسی که سالها در حوزه آموزش دغدغه داشته اید به نظر شما برداشته شدن دیوار بین صنعت و دانشگاه چه نقشی در توسعه کشور دارد؟
در حال حاضر هشتاد در صد مشکلات جامعه را در عدم آموزش صحیح میبینم، چرا که استراتژی و برنامهریزی مناسب توسط دانشگاهها و مراکز فنی و حرفهای وجود ندارد و متاسفانه بدلیل اینکه سیستم اداری و آموزشی کشور دچار مشکل است. متاسفانه مبنای آموزشی مراکز دولتی و خصوصی بصورت کیفی نیست و کمیت جایگزین آن شده است. در این سالها به مقوله مهارت اهمیت ندادهایم و فارغ التحصیلان در دانشگاهها و هنرستانها عمدتا دارای حرفه نیستند و در پایان فقط عمر و سرمایه کشور را به هدر میدهند که این مشکل بخاطر متولیان می باشد، چراکه زیرساختها در نظام آموزشی پاسخگوی دانشجویان نیستند و دانشگاه با صنعت هیچگونه ارتباط و سنخیتی ندارد که اگر دیوار بین صنعت و دانشگاه شکسته شود، گامی مهم در جهت توسعه در اقتصاد کشور بوجود خواهد آمد.
-آیا به نوعی مدرک گرایی در کشور بر مهارت محوری اولویت دارد؟
کل سیستم آموزشی کشور فدای مدرک گرایی شده است، خودتان بهتر میدانید که برای یک دانشجو چندین میلیارد تومان هزینه آموزشی میشود اما من سوالم این است که آیا استعدادیابی و استعدادسنجی در آموزش صورت میگیرد؟ آیا دانشگاهها براساس نیاز یک استان یا روستا جذب دانشجو دارند؟ و آیا دانشگاهها آمار فارغالتحصیلان خودشان را بعد از اتمام دورههایشان دارند و هزاران سوال دیگر. مسلما همه ما جواب این سوالات را می دانیم و سیستم آموزشی در حوزه صلاحیت پروری و دورههای کاربردی هیچگونه فعالیتی ندارند.
-بله حق کاملا باشماست. برجستهترین مزیت دانشگاه شما در مقایسه با دیگر مراکز علمی کشور بخاطر ارتباط کامل آن با حوزه صنعت است. چرا آن را ضروری می دانید و همیشه به این موضوع تاکید میکنید؟
حقیقتی تلخ وجود دارد و آن این است که متاسفانه در ایران ماهیانه هزینهای بالغ بر چندین میلیارد تومان بابت دریافت مدارک تقلبی پرداخت میشود که بررسی علل این موضوع نیازمند وقت زیادی است اما بایستی بگویم که باید تغییراتی در صدور مجوز صورت بگیرد و به هر معلم یا مدیری که سابقه آموزش ندارد، مجوز صادر نشود. اجرای آموزش های مادام العمر ضروری میباشد تا کشور از مدرک گرایی به مهارت محوری سوق پیدا کند و ارتباط آموزشهای فنی و حرفهای با دنیای کار از طریق نیازسنجیهای شغلی و حرفهای برای برنامهریزی و تعیین رشته های تحصیلی حرفهای و تهیه برنامههای درسی برقرار شود.
-بعنوان یک کارآفرین چه مشکلاتی در این مسیر سخت داشته اید؟
نظر لطف شماست که بنده را کارآفرین معرفی میکنید اما براین باورم که یک کارآفرین دارای آیتم ها و ویژگیهای زیادی است که من هنوز خودم را در قامت آن نمی بینم.
-آیا ریسک پذیربودن از مولفه های کارآفرینی است؟
میتواند یکی از آیتمها باشد. من خودم شخصا یک انسان کاملا ریسک پذیر هستم و زمانی که برای تاسیس کالج در گرجستان اقدام کردم تمام دارایی خود را صرف این کار کردم چراکه نگاهم آیندهپژوهی بود و هرچند بارها توسط اطرافیان به خاطر این کار سرزنش شدم اما راه خود را ادامه دادم چراکه به هدف خود و رسیدن به آن ایمان کامل داشتم.
-با دانشی که در این سالها کسب کرده اید و سختی های زیادی را پشت سرگذراندهاید، تعریفتان از موفقیت چیست.
با احترام به همه اساتید، به عنوان یک معلم موفقیت را در گروی تلاش و برنامه ریزی میدانم و به نظرم این واژه برای هر کس تعریف جداگانه دارد. اما من موفقیت را این طور تعریف میکنم" داشتن رضایت از جایگاهی که در آن قرار دارید بهترین تعریف موفقیت است".
-آیا شکست لازمه موفقیت است.
خیر. بعضی اوقات چیدمان استراتژی از یک شخص برای رسیدن به هدفش مناسب نیست که هیچ ارتباطی با موفقیت ندارد اما میتواند یکی از ابزارهای موفقیت باشد.
-در این دوران ۲۰ ساله، سخت ترین و دردآورین لحظات مسیر آموزشی را برای خوانندگان بفرمایید.
فروش زمین ۶۰۰ متری و یک دفتر ۶۰ متری در تفلیس برای پرداخت اجارهبها و حفظ دانشگاه یکی از لحظات سخت زندگی ام بوده است.
-آیا الان ناراضی هستید؟
اصلا. چون برای رسیدن به هدف باید بهای زیادی داد.
-قشنگترین لحظات زندگی که وقتی درموردشان فکر میکنید لبخند بر لبانتان جاری میشود؟
تدریس در دانشگاه، معلمی و قلم به دست گرفتن.
-آیا انسان خوشبختی هستید؟
بله. چون حضور در کلاس و تدریس برایم لذت بخش است و عاشق کار خودم هستم.
-چه کسانی در زندگی تان بیشترین تاثیر را گذاشته اند.
هر کس به نوبه خود تاثیری در روند پیشرفت من داشته است مسلما ابتدا خانواده ، اما جا دارد یادی کنم از جناب آقای گودرزی که در دوران سربازی مشوقی برای ادامه تحصیلم بود و همچنین دکتر پیمان سلطانی مدیر آموزشگاه هوش مصنوعی که در آن دوران اعتماد به نسل را در من رشد داد.
کلام آخر...
از حمایت های پدر و مادرم، همسرم و فرزندم که همیشه در سخترین لحظات زندگی در کنارم بودند نهایت تقدیر و تشکر را دارم و از تمامی اساتید درخواست میکنم به آموزشهای مادامالعمر اهمیت ویژهای دهند چرا که در کشورهای توسعه یافته این مهم از سالها قبل سرلوحه سیستم آموزشیشان قرار گرفته است.