به گزارش آسیانیوز، این منطقه با توجه به تنوع گیاهی و جانوری، زیستگاه گونههای در خطر انقراضی همچون پلنگ ایرانی، خرس قهوهای، سیاهگوش و کبک دری نیز میباشد.
هفتهی گذشته اخباری مبنی بر ربوده شدن داریوش احمدیپور، فعال محیط زیست در منطقه شکار ممنوع ارفعکوه منتشر شد که خوشبختانه با توضیحاتی که این فعال محیط زیست مطرح کرد، معلوم شد با هوشیاری و مهارت او در برخورد با شکارچیان غیرمجاز، حادثه به شکل دیگری رقم خورده و این فعال محیط زیست در سلامت کامل است.
داریوش احمدیپور از سال ۱۳۹۴ تاکنون بر فعالیت محیط زیستی در منطقه سوادکوه در استان مازندران متمرکز بوده و تحصیلات دانشگاهی خود را نیز به طور تخصصی در همین زمینه گذرانده است. به همین منظور گفتوگویی داشتیم با این فعال محیط زیست درباره اخباری که هفتهی گذشته منتشر شد و همچنین اهمیت حفاظت از گونههای در خطر انقراض در منطقه ارفع کوه شهرستان سوادکوه در استان مازندران.
برای دسترسی به گفتوگوی تصویری آسیانیوز ایران با داریوش احمدیپور QRکد زیر را اسکن کنید.
این گفتوگو حاوی تصاویر کمنظیری از گونههای جانوری منطقه شکار ممنوع سوادکوه است که توسط این فعال محیط زیست طی چندین سال به ثبت رسیده است.
* داریوش، پیش از اینکه به اهمیت گونههای در خطر انقراض منطقه ارفعکوه صحبت کنیم، لطفا از خبری که هفته گذشته منتشر شد برایمان بگو. این خبر با این مضمون که «داریوش احمدیپور، فعال محیط زیست توسط شکارچیانِ مسلح ربوده شده» موجب نگرانی ما و دنبالکنندگان اخبار محیط زیست شد. ماجرا چه بود؟
از شما برای فراهم کردن فرصت این گفتوگو سپاسگزارم. ما چندسالی است که بهصورت تخصصی روی احیای گونه در خطر انقراض مارال کار میکنیم. معمولاً فروردین و اردیبهشت گونهی مارال برای تأمین املاح مورد نیاز بدنشان به نقاطی در منطقه میروند که دارای چشمهی آبِ حاوی املاح است. در اصطلاح محلی به این چشمهها، «چشمه شور» میگویند.
ما در این فصل در اردیبهشت و فروردین ماه برای پیشگیری از شکار غیرمجاز در مناطق سرکشی میکنیم. بر این اساس اول اردیبهشت ماه به اتفاق یکی از دوستان عازم منطقه شدیم. نرسیده به آن نقطهای که مدنظرمان بود، متوجه شدیم که مرال آمده، یعنی رد تازهاش است. من تصمیم داشتم که تصویر و عکس بگیرم. دوربین عکاسیام را در آوردم و همانطوری که آماده میشدم و بیصدا به طرف مارالها میرفتم که عکس بگیرم، دیدم دو نفر که هر دو نفرشان هم نقاب و ماسک داشتند و مسلح بودند به طرف من میآیند. به دوستم گفتم که اینها شکارچی هستند و احتمال این میرود که با من درگیر شوند. گوشیام را به دوستم دادم و به او گفتم از پشت یک درخت فیلم بگیرد که اگر اتفاقی افتاد، حداقل این فیلم را داشته باشیم.
وقتی شکارچیها نزدیک شدند و دوستم نقاب و سلاح آنها را دید، ترسید و من را رها کرد و از محل گریخت. شکارچیها هم از آنجا که متخلف هستند، با شنیدن صدای دویدن دوستی که همراه من بود ترسیدند و پشت درخت خشکی که روی زمین افتاده بود، پنهان شدند. من به سمت آنها رفتم و با حرکتِ دست اشاره کردم که لوله تفنگ را پایین بیاورند. گفتم که قرار نیست هیچ خطری شما را تهدید کند و اتفاق بدی قرار نیست بیافتد. نزدیک شدم و بههم دست دادیم، گفتم شما من را میشناسید؟ گفتند بله کاملاً شما را میشناسیم. گفتم اگر شما میشناسید پس میدانید که من و دوستان و همیاران چقدر برای این منطقه تلاش میکنیم که جلوی شکار را بگیریم. مارال هم گونهای است که در حال انقراض است و الان هم در فصل بهار همهی آنها آبستن هستند و چند روز دیگر زایمان میکنند.
آنها کمی تحت تأثیر قرار گرفتند، تفنگ را کنار گذاشتند و همانجا زیر درخت نشستیم. من از اهمیّت گونه مارال صحبت کردم و گفتم منطقه ما جزیرهای است. حتی اگر مارال نر را هم شکار کنید باعث میشود که یک ژن از منطقه کم بشود و درونلقاحی صورت بگیرد. حتی اگر توجیح شما این باشد که مارال نر را شکار میکنید، نر هم ظرفیت شکار را ندارد. خوشبختانه به نظر رسید که آنها تحت تاثیر صحبتها قرار گرفتند و منطقه را ترک کردند. اما دوست کمتجربهای که همراه من بود بخاطر اینکه خیلی ترسیده بود، با خانواده من تماس گرفت و گفت که با دو نفر آدم نقابدار و مسلح مواجه شدیم و اضافه کرد که خودش گریخته ولی به احتمال زیاد آن دو داریوش را گرفتند و بردهاند. خانوادهام هم فکر کردند که مرا ربودند و به پلیس اطلاع دادند. درصورتیکه این دو فرد قصدشان شکار بود، نه اینکه مرا بگیرند و به من آسیب بزنند.
قبلاً هم چنین اتفاقاتی افتاد که شکارچیانی در منطقه برای شکار میآمدند، قبل از اینکه حیوانی را شکار کنند و حیوانی را از بین ببرند سعی کردم که پیشگیری بشود، نه اینکه شکارچی شکار کند بعد برویم آنها را تحویل محیطزیست و کلانتری بدهیم. میخواهیم با آگاهیرسانی به این شکارچیها بفهمانیم تا خودشان به این نتیجه برسند که این حیوان در حال انقراض است.
* ارفعکوه منطقه شکار ممنوع است. آیا شکار ممنوع شدن یا شکار ممنوع بودن این منطقه برای محیطزیست یا ارگانهای مربوطه الزامی را ایجاد میکند که نیروهای بیشتری برای سرکشی و مراقبت از گونهها به این مناطق اختصاص دهند؟
منطقه شکار ممنوع، پایینترین سطح حفاظتی است. اتفاقی که در منطقه شکار ممنوع میافتد این است که سازمان محیطزیست پروانه شکار در این مناطق را صادر نمیکند. البته الان چند سالی است که سراسر ایران شکار ممنوع است. در عین حال اما با کمبود نیرو و کمبود امکانات مواجه است.
معملا محیط زیست با طراحی نقشهای، مناطق شکار ممنوع را مشخص میکند و به شکارچیان اطلاع میدهد که در این مناطق مجاز به شکار نیستند.
* آیا ارفعکوه و منطقهای که شما در آن فعالیت میکنید، پتانسیل افزایش سطح حفاظتی را دارد؟ محیط زیست سوادکوه و استان مازندران چه برنامههایی برای افزایش سطح حفاظتی این منطقه مد نظر قرار داده است؟
منطقهای که ما در آن هستیم، منطقه شکار ممنوع سوادکوه به مرکزیت ارفعکوه است. موضوع پایاننامه من در دوره کارشناسی ارشد، «بررسی توان اکولوژیک حوزه آبریز منطقه ارفعکوه به منظور افزایش سطح حفاظتی» بود. در این پژوهش بر اساس تصاویری که از گونههای گیاهی، جانوری و تنوعزیستی این منطقه در طی چند سال گذشته تهیه کردم، از نظر علمی ثابت شد که منطقه ارفعکوه پتانسیل این را دارد که به منطقهی حفاظتشده ارتقاء پیدا کند. سال ۹۷ با پیگیریهای ما و اهالی و طوماری که به امضای ۷۵۰ نفر از اهالی منطقه رسید، موفق شدیم منطقه را به شکار ممنوع تبدیل کنیم.
اما ارفعکوه این پتانسیل را دارد که منطقه حفاظت شده تبدیل شود. در این صورت و در صورتی که به پناهگاه حیات وحش یا پارک ملی یا اثر ملی تبدیل شود، تحت مدیریت سازمان محیطزیست قرار میگیرد و به تبع آن از احتمال جادهکشی، معدنکاوی یا چرای غیرمجاز دام در منطقه جلوگیری میشود. به همین منظور اهالی روستاهای حاشیه منطقه شکار ممنوع سوادکوه از هر دو بخش ولوپی و راستوپی (دو بخش شهرستان سوادکوه) با توجه به تجارب بعضا تلخی که از تخریب زیستگاهها در این منطقه داشتند با جمعآور امضاهایی نوشتند که ما دلمان میخواهد این زیستگاهها بمانند، دلمان میخواهد که حیات وحش این منطقه بماند، دلمان میخواهد از تعارض و دستدرازی به دور باشد. ما درخواست خودمان را بههمراه امضاءها تقدیم سازمان محیطزیست کردیم و منتظریم که منطقه ما ارتقاء سطح حفاظتی پیدا کند و اتفاقات خوبی برای این منطقه بیافتد.
* کمی دربارهی گونههای جانوری در این منطقه برایمان بگو. ارفعکوه زیستگاه چه گونههاییاست؟
اختلاف ارتفاع در این منطقه باعث بهوجود آمدن تنوع بالا در پوشش گیاهی شده است. در اینجا ما زیستگاه جنگلی جلگهای پاییندست را هم داریم، مراتع بالای ۳۰۰۰ متر را هم داریم. همین موضوع باعث شده که این منطقه هم زیستگاه گونههای جانوری جنگلهای پایین دست همچون مرال باشد و هم زیستگاه گونههای جانوری در صخرههای بالا دست همچون کبک دری، قوچ و میش البرز مرکزی و دیگر گونهها. حتی در برخی مناطق و در فصول خاصی از سال، زیستگاه مِرال که یک گونه جنگلزی و وابسته به جنگل هیرکانی است با زیستگاه قوچ و میش البرز مرکزی که تپه ماهوری و کوهستانی است تلاقی میکند و صحنههای زیبایی از کنار هم قرار گرفتن گله قوچ و میش و گله مرال را خلق میکند.
* بین این گونههایی که گفتید، آیا هستند گونههایی که در حال انقراض یا در خطر انقراض باشند؟
بله، مرال و شوکا از جمله گونههای در خطر انقراض هستند. چند سالی است که در مورد آن کار میکنیم. این حیوان در دهههای گذشته در این منطقه جمعیت و زیستگاه خوبی داشتند. متأسفانه، در دهه ۶۰ خیلی از زیستگاههای جنگلی ما در ضلع شمالی منطقه ارفعکوه را جادهکشی کردند. برای احداث این جادهها که از میان زیستگاهها عبور میکرد تعداد زیادی از درختان قدیمی و کهن منطقه را قطع کردند و جنگل از حالت انبوه جنگلی خارج شد. مرالها هم وابسته به زیستگاه خود هستند. اما خوشبختانه با شروع طرح تنفس جنگل و ممنوعیت بهرهبرداری، جنگل این منطقه و گونهی مرال توانستند کمی خودشان را احیا کند. اکنون این تعداد مرالی که باقی مانده در لبهی تیغ انقراض است و ما تلاش میکنیم این حیوان را هول دهیم به سمتی که منقرض نشود و جمعیت آن افزایش یابد. اما عدهای با اسلحههای گلولهزنی و با همین شیوههای ناجوانمردانهی شکار در فصل بهار در چشمههای آب شور میخواهند این گونه را بهسمت انقراض بکشند.
خدا را شکر حیات وحش آنقدر توانمند است که اگر در خیلی از مناطق شکار غیرمجاز کنترل شود، حیات وحش قادر است خودش را احیا کند. خواهش من از کسانی که این مصاحبه را میخوانند این است که بدانند گونههای جانوری که امروز میبینیم حاصل میلیونها سال تکاملاند. اگر این تکاملِ حاصل از میلیون سال را در همین یکی دو دهه اخیر از دست بدهیم، یعنی یک فاجعهی بزرگ.
باید بدانیم که تداوم این گونهها برابر است با پایداری زندگی انسان و نابودی آنها نابودی زندگی ما است، حتی نابودی زندگی شهری. برای مثال یک جغد جنگلی در کوهستان، خوراکش جوندگان کوچک و حشرات است. اگر جوندگان جنگل را جغد کنترل نکند، یعنی جغدی نباشد که آنها را بخورد، جوندگان وحشی جنگل آنقدر زیاد میشوند که بذر بلوط، بذر افرا، بذر راش و دیگر بذرهای درختان جنگل را میخورند. اگر جنگل زادآوری نداشته باشد، بذری نمیماند که دوباره نهال شود. پس جنگل آهسته پیر میشود و از وضعیت جنگلی خارج میشود، تبدیل به مرتع میشود یا چیزی از آن باقی نمیماند.
اگر جنگل و درختی نباشد، آب حاصل از بارشِ باران به راحتی باعث فرسایش زمین شده و خاک در رودخانهها جاری میشود و تمام شهرها را از بین میبرد. مثل سیلابهای شدیدی که اخیرا در شهرها جاری شدند و خسارات زیادی وارد کردند. پس یک جغد در نهایت رسید به اینجا که اکنون جنگل زادآوری داریم که همه چیزش تکمیل است و عناصر فعال در آن زنجیرهوار یکدیگر را کنترل میکنند. جزء به جزء گونههای کنونی جانوری برای زیست خود ما ضروری است. برای زیست و آینده بشر ضروری است.
در پایان از تشکر ویژه دارم از همهی کسانی که در این مسیر با ما همراه هستند. از اهالی و بومیان روستاهای حاشیه منطقه شکار ممنوع سوادکوه. همچنین از دوستانی که پا به پای من در منطقه حضور دارند و مشغول حفاظت هستند؛ آقای پیمان احمدی، آقای مرتضی عنایتی، آقای علیرضا طاهری، آقای آرش طاهری، آقای عبدالعلی بوداغی اترگله، آقای علی طالبی، آقای رستمعلی رمضانی و دیگر حامیان ما در منطقه.
دسترسی به اینستاگرام این فعال محیط زیست