١-نسبت مالیات به تولید ناخالص داخلی در ایران فقط 7.6 % است! و این یعنی " ۶۰% اقتصاد ایران مالیات نمی دهد ! "
و بغیر از ۳۰ هزار میلیارد تومان فرار مالیاتی ، سازمانهایی همانند بنیاد شهید و امور ایثارگران انقلاب اسلامی، کمیته امداد امامخمینی(ره)، سازمان تبلیغات اسلامی، ستاد اجرایی فرمان امام خمینی(ره)، بنیاد مستضعفان انقلاب اسلامی، بنیاد مسکن انقلاب اسلامی....و بسیاری از فعالیت های اقتصادی مانند کشاورزی، دامپروری، پرورش ماهی، .... معاف از مالیات هستند !
و پیش بینی شده است که درآمد مالیاتی در سال ٩٨ باتوجه به شرایط بحرانی اقتصاد از شهروندان ، بخش خصوصی و عمومی به میزان ١٥٧ هزار میایارد تومان خواهد بود.
٢- میانگین افزایش قیمت کالاهای اساسی در سال گذشته ۷۰ درصد بوده است و این در حالی است که
١٠٠ هزار میلیارد تومان میزان رانتی بوده است که به عنوان مابه التفاوت قیمت واردات کالای اساسی توسط دولت برای برخی از وارد کنندگان تامین شد و این اتفاق درست از زمانی رخ داد که دلار ٤٢٠٠ تومانی توسط دکتر جهانگیری در رسانه ها منعکس گردید،
٣-کارنامه تولید ناخالص کشور طی ۶ ماه اول سال
کشاورزی - منفی ۵/ ۲ %
صنعت - منفی ۲/ ۱ %
ساختمان - منفی ۸/ ۴ %
خدمات - ۳/ ۲ %
٤- افزایش هزینه ها از درآمد در بودجه ٩٨ و کاهش درآمدهای نفتی در سالی که قطعا رکود و تورم در آن به یاد ماندنی خواهد بود.
فراموش نکنیم که اقتصاد ایران بقدری بزرگ است که تنها تحریم های آمریکا و تعلل اروپاییان در نقل و انتقال مالی نمی تواند سبب بروز تمامی این مشکلات گردد و واقعا سوختن کودکانمان در مدارس غیراستاندارد، کیفیت پایین خدمات عمومی، فقر غذایی برخی خانوارها ، بدرقه دانشجویان از دانشگاه به قبرستان و بیکار شدن کارگران، و بسیاری مسائل دیگر لایق ایرانیان نیست و دولتمردان توجه داشته باشند که اگر عشق و حکمرانی با یکدیگر تلفیق شود می توان با تعلق خاطر به مردم کشور خدمت کرد و با رانت و فساد فقط و فقط نا اطمینانی مردم به دولت افزایش خواهد یافت.