ما تنها یک ملت نیستیم، بلکه یک ملت با امید و عزم راسخ برای حفاظت از ارزشهایی هستیم، که در قلب آزادی قرار دارند. برای ما، سرزمینمان تنها خاک نیست، بلکه نماد هویت و تاریخ ماست.
- ولادیمیر زلنسکی – رییس جمهور اوکراین
به دنبال الحاق کریمه به روسیه، بحران داخلی اوکراین و اختلافات آن با مسکو به اوج رسید. گرایشهای جداییطلبانه در مناطق شرقی اوکراین مثل استانهای اودسا، لوگانسک، دونتسک و منطقه دونباس شدت یافت. کاخ سفید و نهادهای اروپایی و غربی تا به حال به جز تهدید روسیه و مقامات آن به اعمال تحریمهای جدید و سختتر، اقدام قابل ملاحظهای برای حل بحران صورت ندادهاند. این در حالی است که ادامه بحران کنونی مواضع تندروها در روسیه و اوکراین را تقویت خواهد کرد. سرگئی لاوروف، وزیر خارجه روسیه معتقد است تحریمها و فشارهای بیشتر علیه کشورش نه تنها کمکی به حل بحران نمیکند، بلکه به تعمیق آن منجر خواهد شد. از یک طرف نگرانی کرملین در حال افزایش است، چرا که غرب با تحریک یکی از متحدین قبلی آن، عملاً منافع و امنیت ملی روسیه را نادیده گرفته و وارد حوزه نفوذ سنتی این کشور شده است. از طرف دیگر واشنگتن و متحدین غربی آن نگران اقتدار مجدد روسیه تحت رهبری ولادیمیر پوتین، افزایش محبوبیت وی در داخل این کشور و تجدید روحیات ملیگرایانه در میان روسهای مناطق مختلف فدراسیون روسیه و روستبارهای ساکن جمهوریهای پیشین اتحاد شوروی سابق هستند. حال سئوال اینجاست که آیا تشدید بحران داخلی اوکراین و گسترش دامنه اختلافات آن با مسکو، تداوم توسعه ناتو به سوی مرزهای روسیه، عضویت احتمالی اوکراین در ناتو، برتریجویی آمریکا و واکنش تند مسکو نسبت به واگرایی متحدین قبلی، روابط روسیه با آمریکا و غرب را به سوی بعضی شرایط تنش بار حاکم بر دوره جنگ سرد سوق خواهد داد؟ مقاله زیر به دنبال پاسخی مناسب برای سئوال مذکور این فرضیه را مورد ارزیابی قرار میدهد که: شرایط بحرانی موجود بین روسیه و غرب بر سر اوکراین به وضعیت جنگ سرد سوق نخواهد یافت. بحران ۲۰۲۱–۲۰۲۲ روسیه-اوکراین یک رویارویی نظامی و بحران بینالمللی در جریان بین روسیه و اوکراین است که در آخر اکتبر ۲۰۲۱ آغاز شد. این بحران باعث تنش بینالمللی شدهاست و ناتو، اتحادیه اروپا، مثلث لوبلین، اتحادیه روسیه و بلاروس، اتحادیه کشورهای مستقل همسود و سازمان پیمان امنیت جمعی را نیز درگیر کردهاست. در مارس و آوریل ۲۰۲۱، ولادیمیر پوتین رئیسجمهور روسیه، به نیروهای مسلح روسیه دستور داد که اعزام هزاران نفر از پرسنل و تجهیزات نظامی را به نزدیکی مرز روسیه و اوکراین و در شبهجزیره کریمه شروع کند. این بزرگترین بسیج نیرو از زمان الحاق کریمه به روسیه در سال ۲۰۱۴ بود. این دستور، باعث ایجاد نگرانی بر سر حمله بالقوه روسیه به اوکراین و آغازگر یک بحران بینالمللی شد. تصویربرداری ماهوارهای نشان میداد که تعداد زیادی زرهپوش، موشک و تسلیحات سنگین در حال جابهجایی در این منطقه است. بخشی از سربازان روسیه تا ژوئن ۲۰۲۱ عقب کشیده شدند، اما بحران در اکتبر و نوامبر ۲۰۲۱ بالا گرفت و تا ماه دسامبر، صدهزار نفر سرباز روس از سه جهت در نزدیکی مرز اوکراین جمع شده بودند. علیرغم تجمع نظامی روسیه، مقامات این کشور از نوامبر ۲۰۲۱ تا ۲۰ فوریه ۲۰۲۲ بارها قصد روسیه برای حمله به اوکراین را انکار کردند. این بحران، بخشی از ادامه جنگ در دونباس (از سال ۲۰۱۴ تا کنون) است که آن جنگ هم به نوبه خود بخشی از جنگ بین روسیه و اوکراین است. در دسامبر ۲۰۲۱، روسیه پیشنویس دو معاهده را ارائه کرد که در آن درخواستهایی موسوم به «تضمین امنیتی» را مطرح کرده بود، از جمله دریافت یک قول الزامآور حقوقی مبنی بر اینکه اوکراین به عضویت پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) در نخواهد آمد و اینکه تعداد سربازها و تجهیزات ناتو که در اروپای شرقی مستقر شدهاند کاهش پیدا خواهد کرد. روسیه تهدید کرد که اگر این خواستهها بهطور کامل برآورده نشوند، این کشور پاسخ نظامی خواهد داد. ناتو این خواستهها را رد کرد و ایالات متحده آمریکا نیز به روسیه هشدار داد که اگر دست به حمله نظامی علیه اوکراین بزند، تحریمهای اقتصادی «سریع و شدید» علیه روسیه وضع خواهد شد. این بحران از سوی بسیاری از صاحبنظران سیاسی به عنوان یکی از شدیدترین بحرانها در اروپا از زمان جنگ سرد به بعد توصیف شده است. در ۲۱ فوریه ۲۰۲۲، روسیه رسماً دو منطقه جداییطلب اوکراین یعنی جمهوری خلق دونتسک و جمهوری خلق لوهانسک را به عنوان کشورهای مستقل به رسمیت شناخت و روسیه در حرکتی که به خروج عملی این کشور از پروتکل مینسک تفسیر شد، به دونباس سرباز اعزام کرد. در ۲۲ فوریه، پوتین اعلام کرد که پروتکل مینسک دیگر اعتبار ندارد و در همان روز شورای فدراسیون روسیه با اتفاق رأی به او اجازه داد که از نیروهای مسلح روسیه در این مناطق استفاده کند. در صبح ۲۴ فوریه، پوتین اعلام کرد که روسیه یک «عملیات نظامی ویژه» را در دونباس شروع میکند و یک حمله تمام عیار به اوکراین را کلید زد.
در اواخر مارس تا اوایل آوریل ۲۰۲۱، ارتش روسیه مقادیر زیادی تسلیحات و تجهیزات را از غرب و مرکز روسیه و تا سیبری به کریمه اشغالی و تأسیسات آموزشی پوگونوو در ۱۷ کیلومتری جنوب ورونژ منتقل کرد. تشدید روابط روسیه و اوکراین در اواخر اکتبر - اوایل نوامبر رخ داد و با اولین استفاده رزمی اوکراین از پهپاد بیرق دار TB2 علیه تشکیلات جمهوری خلق دونتسک (DPR) تحریک شد. پیام استفاده از پهپادها تقریباً همزمان با اخبار مربوط به اشغال روستای استاروماریفکا در خط تماس طرفین، که در آن زمان ۳۷ شهروند روسی که تحت برنامه ساده شده گذرنامه دریافت کردند، زندگی میکردند، منتشر شد.
ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه در سخنانی در یک نشست دفاعی در ۲ نوامبر گفت که روسیه از نزدیک استفاده از پهپادها را «نزدیک مرزهای روسیه» زیر نظر دارد و باید وضعیت را در این زمینه به دقت تحلیل کند. به گفته ناظران سازمان امنیت و همکاری اروپا، رژیم آتشبس دو برابر بیشتر از سال ۲۰۲۰ نقض شد (در بازه زمانی عصر ۲۹ اکتبر تا شامگاه ۳۱ اکتبر، رژیم آتشبس در منطقه دونتسک ۹۸۸ بار و در لوهانسک ۴۷۱ بار نقض شد). ناظران مأموریت نظارتی ویژه سازمان امنیت و همکاری اروپا در اوکراین (SMM) از حرکت تجهیزات نظامی نیروهای مسلح اوکراین و همچنین تلاشهای مکرر برای پارازیت انداختن بر پهپادهای این کشور که برای رصد زمین از آن استفاده میشود، گزارش دادند. در همان زمان، مطالبی در رسانههای غربی منتشر شد مبنی بر اینکه روسیه دوباره دارد نیروهای خود را به مرز اوکراین میکشد. عکسهای ماهواره ای از خودروهای زرهی روسیه به عنوان مدرک ذکر شدهاست. در ۲۱ نوامبر، رئیس اداره اصلی اطلاعات وزارت دفاع اوکراین، کایریلو بودانوف، گزارش داد که روسیه ظاهراً بیش از ۹۲۰۰۰ سرباز و سیستمهای موشک بالستیک کوتاه برد اسکندر را در نزدیکی مرزهای اوکراین متمرکز کردهاست. بودانوف گفت که روسیه پشت تظاهرات علیه واکسیناسیون کووید-۱۹ در کیف و سایر تجمعات اعتراضی در اوکراین است - این یک آمادهسازی برای یک تهاجم نظامی در مقیاس بزرگ است. به گفته بودانوف، روسیه به اعتراضات نیاز دارد تا مردم اوکراین در جریان عملیات نظامی در برابر آن مقاومت نکنند و معتقدند که مقامات اوکراین به آن خیانت کردهاند: «آنها میخواهند تظاهرات و اعتراضات را سازماندهی کنند تا نشان دهند مردم مخالف دولت هستند.» در مصاحبه با میلیتاری تایمز گفت. آنها تلاش میکنند ثابت کنند که دولت ما به مردم خیانت میکند.» به گفته رئیس اطلاعات اوکراین، روسیه در تلاش است تا اوکراینیها را وادارد خود قدرت را تغییر دهند و اگر نتیجه ندهد، «ارتش وارد عمل خواهد شد». به گفته بودانوف، اقدامات فعال باید در اواخر ژانویه - اوایل فوریه ۲۰۲۲ مورد انتظار باشد.در حدود ساعت ۴ صبح به وقت مسکو در ۲۴ فوریه ۲۰۲۲، رئیسجمهور پوتین آغاز «عملیات نظامی ویژه» در منطقه دونباس را اعلام کرد. مدت کوتاهی پس از آن، گزارشهایی مبنی بر انفجارهای بزرگ از چندین شهر در مرکز و شرق اوکراین، از جمله کیف و خارکف منتشر شد، در حالی که نیروهای تهاجمی آبی خاکی روسیه در اودسا فرود آمدند
نقش چین در بحران اوکراین
نقش چین در بحران اوکراین هرچند جانبی بوده اما از دو منظر میتواند کلیدی باشد: اول، پیامدهای این جنگ که هر نتیجه ای از آن حاصل شود، یک انقلاب ژئوپولیتیکی در آینده چین در اوراسیا ایجاد می کند و حتی می تواند راهنمایی باشد برای آینده مناسبات چین و غرب. به ویژه اینکه سرنوشت اوکراین پیشاپیش با آنچه بر سر تایوان می تواند بیاید، نسبت پیدا کرده است. دوم از این جهت که چین عملا مهمترین شریک اقتصادی و سیاسی مسکو بخصوص بعد از انزوای روسیه در غرب و قطع ارتباطات آن با بازارهای اروپاییست. به گفته وزیر امور خارجه چین، به نظر می رسد که بحران اوکراین توسط دستی نامرئی هدایت می شود که برای طولانی شدن و تشدید درگیری ها فشار می آورد. چین گانگ در یک کنفرانس مطبوعاتی در حاشیه نشست سالانه پارلمان این کشور در پکن، بدون اشاره به اینکه منظورش چه کسی است، گفت: دست نامرئی از بحران اوکراین برای خدمت به برنامههای ژئوپلیتیکی خاص استفاده میکند.چین گفت: درگیری، تحریم و فشار مشکل را حل نمی کند. روند مذاکرات صلح باید هر چه سریعتر آغاز شود و نگرانی های امنیتی مشروع همه طرف ها باید رعایت شود. در بحبوحه اظهارات مقامات ایالات متحده در مورد ارسال کمک های نظامی چین به روسیه، کین با بیان اینکه که پکن به هیچ یک از طرفین درگیری اوکراین سلاح ارائه نکرده است. تاکید کرد: چین طرف بحران نیست و به هیچ یک از طرفین درگیری سلاح ارائه نکرده است. پس سرزنش، تحریم و تهدید علیه چین بی اساس و کاملا غیر قابل قبول است.گفتنی است در ژوئن و سپتامبر ۲۰۲۲، وزارت بازرگانی ایالات متحده و دفتر کنترل دارایی های خارجی، پنج شرکت چینی و هنگ کنگی را به دلیل کمک به ارتش روسیه تحریم کردند.
موضع چین در مورد جنگ اوکراین
روسیه در ۲۴ فوریه سال 2022 نیروهای خود را تحت عنوان "عملیات نظامی ویژه" به اوکراین اعزام کرد. چین پس از این حمله از اعلام موضع مستقیم علیه مسکو خودداری کرد. همچنین این کشور به قطعنامه سازمان ملل علیه روسیه رای ممتنع داده و در هیچکدام از تحریم های بین المللی علیه روسیه شرکت نکرده است. موضع چین در قبال جنگ اوکراین و خودداری پکن از محکوم کردن روسیه و پیوستن به تحریم ها علیه مسکو، به شکاف و اختلاف موجود میان چین و غرب دامن زده است. البته دولت چین گرچه تا به حال اعلام موضع رسمی علیه مسکو نکرده است اما جسته و گریخته مواضع روسیه را قابل درک عنوان کرده است. لی ژانشو رئیس پارلمان چین ۱۹ شهریور( سپتامبر۲۰۲۲) با سفر به مسکو و در دیدار با روسای فراکسیونهای دومای دولتی روسیه تأکید کرد چین کاملا همه اقدامات روسیه در اوکراین برای محافظت از منافعش را درک و از این اقدامات حمایت میکند. وی افزود: درباره مسائل مربوط به منافع حیاتی روسیه، ما همیشه حمایت خود را اعلام کردهایم. به عنوان مثال در قضیه اوکراین، ما میبینیم که چگونه آمریکا و متحدانش در ناتو در حال افزایش حضور خود در پیرامون محیط سرزمینی روسیه هستند و امنیت ملی و امنیت زندگی روسها در خطر قرار میدهند. ما همه اقدامات روسیه برای محافظت از چنین منافع کلیدی را درک و حمایت خود را اعلام میکنیم. چین در سالروز آغاز جنگ اوکراین طرحی ۱۲ بندی در مورد نحوه پایان جنگ منتشر کرد. طرح ۱۲ بندی دولت چین برای حلوفصل درگیریها و پایان جنگ در اوکراین به این شرح است: احترام به حاکمیت همه کشورها، پایاندادن به تحریمهای یکجانبه، کنار گذاشتن ذهنیت و گفتار جنگ سرد، توقف خصومتها و درگیریها، از سرگیری مذاکرات صلح، حل بحران انسانی، حفاظت از غیرنظامیان و اُسرای جنگی، تضمین ایمنی نیروگاههای هستهای، کاهش خطرهای راهبردی، افزایش صادرات غلات، حمایت از پایداری زنجیرههای صنعتی و زنجیره تأمین کالا، بازسازی پساجنگ. این طرح با موضع گیری مثبت اوکراین همراه بود به نحوی که ولودیمیر زلنسکی، رییسجمهور اوکراین در اولین سخنرانی خود پس از سالگرد حمله نظامی روسیه به اوکراین اعلام کرد که طرح صلح چین نشان میدهد چین در جستوجوی صلح است. روسیه نیز از طرح صلح چین استقبال کرد. ماریا زاخارووا، سخنگوی وزارت امور خارجه روسیه گفت: ما از تمایل صادقانه دوستان چینی برای حل و فصل بحران اوکراین از طریق صلحآمیز قدردانی میکنیم و نظرات پکن را در نظر میگیریم. زاخارووا با وجود استقبال از طرح چین همچنین تاکید کرد که دنیا باید واقعیت های سرزمینی جدید را بپذیرد. اما این طرح با طیفی از واکنش های بعضا متضاد در غرب روبرو شد. ینس استولنبرگ دبیرکل ناتو در واکنش به این طرح، تاکید کرد: چین هیچ اعتباری برای ارائه طرح صلح ندارد؛ زیرا هنوز تهاجم غیرقانونی روسیه به اوکراین را محکوم نکرده و ما به چین به عنوان میانجی برای جنگ در اوکراین اعتماد نداریم. استولتنبرگ همچنین در مورد احتمال کمک نظامی چین به روسیه ابراز نگرانی کرد. استولتنبرگ سپس برای توجیه استدلال خود یادآور شد که چین چند روز قبل از تهاجم نظامی روسیه به اوکراین، توافقنامه مشارکت نامحدود با مسکو امضا کرده است. کمیسیون اروپا معتقد است که پیشنهاد ۱۲ مادهای پکن برای توقف درگیریها در اوکراین ناکافی است و مشکلی را حل نخواهد کرد. خورخه تولدو، سفیر اتحادیه اروپا در چین در واکنش به سند ۱۲ مادهای منتشر شده از سوی پکن گفت: این یک پیشنهاد صلح نیست؛ بلکه برگه اعلام موضع است. جو بایدن، رئیس جمهوری آمریکا نیز در این مورد گفت: من هیچ سودی در طرح مطرح شده از سوی چین برای برقراری صلح در اوکراین نمیبینم، جز آنکه به نفع روسیه است. بایدن گفت که انتظار یک ابتکار عمل بزرگ را درباره این پیشنهاد ندارد؛ چون دولت پکن در حال ارائه تسلیحات به مسکو است. اما در این بین بن والاس، وزیر دفاع بریتانیا گفت: این تصور که چین ممکن است سلاح در اختیار روسیه قرار دهد، کمکی به حل مناقشه جاری نمیکند. اگر چین به طور مؤثر به کشوری که قوانین بینالمللی در خصوص حاکمیت اوکراین را نقض کرده و جنایات جنگی را مرتکب شده، کمک کند در جهت صلح حرکت نکرده است. اما من همچنان مطمئن هستم که چین کاملا به وضوح خواهان متوقف شدن این جنگ است.
نقش چین در بحران اوکراین هرچند جانبی بوده اما از دو منظر میتواند کلیدی باشد: اول، پیامدهای این جنگ که هر نتیجه ای از آن حاصل شود، یک انقلاب ژئوپولیتیکی در آینده چین در اوراسیا ایجاد می کند و حتی می تواند راهنمایی باشد برای آینده مناسبات چین و غرب. به ویژه اینکه سرنوشت اوکراین پیشاپیش با آنچه بر سر تایوان می تواند بیاید، نسبت پیدا کرده است. دوم از این جهت که چین عملا مهمترین شریک اقتصادی و سیاسی مسکو، به خصوص بعد از انزوای روسیه در غرب و قطع ارتباطات آن با بازارهای اروپایی است. احتمالا چین تنها کشوری است که قادر است روسیه را به تغییر اهداف و سیاست ها فرابخواند و مورد اجابت قرار بگیرد. با این حال، چین هرچند که طرح صلح خود را ارائه داده و در این راه چندان هم به منافع مسکو متعهد نمانده است، اما همچنان قصد ندارد که به منزله یک شریک غیرقابل اعتماد برای مسکو شناخته شود. هیچ زمانی مانند امروز روسیه در حال سنجیدن میزان وفاداری و اتکاپذیری چین در روابط خارجی خود نبوده است. حداقل تاکنون پکن ثابت کرده که اجازه نمی دهد روسیه، بینوا و بی پناه در اقتصاد گسیخته خود از غرب باقی بماند، اما طبیعتا از منظر روسیه، این مساعدت برای اثبات آنچه از سوی شی جین پینگ «شراکت نامحدود» بین دو کشور نامیده شده، کافی نیست. همینطور بعید است که روسیه آنچنان گرفتار خطای محاسباتی شده باشد که انتظار داشته چین مستقیما خود را به میدان نبرد اوکراین برساند، اما احتمالا انتظار داشته که کمک های نظامی بیشتری از پکن دریافت کند و یا لااقل در طرح صلح خود، خواسته های سیاسی و سرزمینی روسیه را مورد توجه قرار دهد. سرنوشت جنگ اوکراین به آسانی می تواند دورنمای روابط روسیه و چین را بهتر یا بدتر کند. چین نگران است که نه تنها تداوم این جنگ فرسایشی موجب تضعیف روسیه شده و پکن را از شریکی قابل اعتنا در موازنه های جهانی با غرب به باری اضافی تبدیل کند بلکه بازارهای امن و پررونق اروپایی را به صورت های مختلف ناامن کرده و این مقصد تجاری پرسود را تخریب کند. یک جنگ هسته ای هرچند محدود می تواند عواقب مشابهی برای روسیه و اروپا و به تبع آن برای چین به همراه داشته باشد؛ چنانکه شکست روسیه هم یک علامت زیانبار برای آینده نظم بین المللی و تصویری است که چین قصد دارد از تایوان در تشابه با اوکراین ارائه دهد. هیچکدام از اینها، مواردی نیستند که دولت های غربی به آن بی توجه باشند و از این رو بعید است که طرح صلح چین که برخاسته از نیاز پکن برای خاتمه دادن آبرومندانه به این بحران است، بلافاصله مورد استقبال قرار بگیرد. و البته نباید هم انتظار داشت که پکن از تلاش خود برای صلح به هر نحو دیگری انصراف دهد؛ نه فقط به دلایل فوق، بلکه به این دلیل مهمتر که با متوسل شدن به این بهانه و ترفندها، می تواند خود را به عنوان ضامن صلح جهانی و حامل رویکرد منحصر به فرد و متفاوتی از صلح و همکاری های بین المللی صلح جویانه معرفی کند.
راه حل های کاربردی این بحران
پایان جنگ و بحران میان روسیه و اوکراین یکی از پیچیدهترین و چالشبرانگیزترین مسائلی است که در حال حاضر جامعه جهانی با آن مواجه است. برای دستیابی به صلح پایدار و خاتمه دادن به این منازعه، راهحلهای متعددی میتواند مورد بررسی قرار گیرد. در اینجا به پنج راهحل اصلی برای بررسی پرداخته میشود:
۱. مذاکره و گفتگوهای صلح
مذاکره بین طرفین درگیر یکی از مهمترین و ضروریترین مراحل برای پایان دادن به جنگ است. این مذاکرات باید از سوی نهادهای بینالمللی مانند سازمان ملل یا اتحادیه اروپا تسهیل شود تا بتوان به یک توافق جامع رسید. گفتگو باید شامل همه جوانب مناقشه باشد، از جمله مسائل مرزی، حقوق اقلیتها، و تضمینهای امنیتی برای هر دو طرف. مهم است که هر دو طرف در این مذاکرات با حسن نیت و هدف دستیابی به صلح واقعی شرکت کنند. برای موفقیت این گفتگوها، باید فضایی ایجاد شود که هر دو طرف احساس کنند صدای آنها شنیده میشود و منافع آنها در محاسبات صلح قرار دارد. این بدان معنی است که ممکن است هر دو طرف باید بخشی از خواستههای خود را کنار بگذارند، اما هدف نهایی باید صلح و ثبات باشد. در نهایت، توافقی که از این مذاکرات حاصل میشود باید توسط جامعه بینالمللی تایید و تضمین شود. این کار میتواند شامل نظارت بر اجرایی شدن توافق و ارائه تضمینهایی برای حفاظت از حقوق بشر و جلوگیری از نقضهای جدید باشد.
۲. فشار اقتصادی و تحریمها
از دیگر راهحلهای ممکن، استفاده از فشار اقتصادی و تحریمها علیه کشور متجاوز (روسیه) است. این فشارها میتواند شامل محدود کردن صادرات و واردات، بستن حسابهای بانکی و سایر اقدامات اقتصادی باشد که هدف آنها کاهش توانایی نظامی و اقتصادی کشور متجاوز است. تحریمها میتواند به معنی ایجاد هزینههای سنگین برای کشور متخلف باشد، که میتواند فشار بر آن را برای بازگشت به میز مذاکره افزایش دهد. با این حال، باید توجه داشت که تحریمها برای مردم عادی نیز مشکلاتی ایجاد میکند و لازم است تدابیری اندیشیده شود تا اثرات سوء بر زندگی روزمره این افراد به حداقل برسد. این تحریمها باید به گونهای طراحی شوند که به طور مستقیم بر نهادهای نظامی و اقتصادی حامی جنگ تاثیر بگذارند و نه بر مردم عادی. علاوه بر این، جامعه جهانی باید همبستگی نشان دهد و تحریمها را به طور همزمان و هماهنگ اعمال کند. این همبستگی میتواند به افزایش فشار بر کشور متجاوز کمک کند و این پیام را ارسال کند که جامعه جهانی حمایت کننده صلح و امنیت است.
۳. ایجاد نهادهای نظارتی بینالمللی
ایجاد نهادهای نظارتی بینالمللی برای نظارت بر آتشبس و اجرای توافقهای صلح یکی دیگر از راهحلهای ممکن است. این نهادها میتوانند شامل نیروهای صلحبان بینالمللی یا گروههای نظارتی باشند که مسئول بررسی و تایید رعایت توافقات هستند. این نیروها باید از چندین کشور متعهد و بیطرف تشکیل شوند تا اعتماد طرفین به این فرآیند افزایش یابد. وجود نهادهای نظارتی میتواند به کاهش تنشها و جلوگیری از نقضهای احتمالی کمک کند. این نهادها میتوانند به عنوان یک پل ارتباطی عمل کرده و در موارد بروز نزاعهای جدید به سرعت وارد عمل شوند. همچنین، آنها میتوانند اطلاعات و گزارشهای دقیقی درباره وضعیت منطقه ارائه دهند که به تصمیمگیریهای سیاستمداران کمک میکند. بعد از دستیابی به توافق، این نهادها میتوانند مسئولیتهای اضافی را نیز عهدهدار شوند، مانند آموزش نیروهای محلی برای تضمین امنیت و ثبات در مناطق آسیبدیده. این اقدام میتواند به ایجاد اعتماد و همکاری میان طرفین کمک کند و زمینه را برای بازسازی و توسعه پایدار فراهم آورد.
۴. حمایت از سازشهای سیاسی داخلی
توافقهای سیاسی داخلی و ایجاد یک حکومت فراگیر در اوکراین میتواند به کاهش تنشها و پایان جنگ کمک کند. هرچند که این اقدام نیازمند همکاری و پذیرش از سوی همه گروههای سیاسی، اجتماعی و قومیتی است، اما میتواند به ایجاد حس تعلق و همبستگی در میان مردم کشور کمک کند. از این رو، باید از گروههای جداییطلب و اقلیتها حمایت و صدای آنها در فرآیندهای سیاسی و اجتماعی گنجانده شود. تدوین یک قانون اساسی جدید یا تعدیل قانون اساسی موجود که شامل حقوق اقلیتها باشد، میتواند به ایجاد ثبات داخلی کمک کند. تضمین حقوق اقلیتها و گروههای قومی میتواند به کاهش تنشهای اجتماعی منجر شود و فضا را برای مصالحه فراهم کند. این اقدام باید با نظر مشاوران بینالمللی و سازمانهای حقوق بشر مورد حمایت قرار گیرد. از سوی دیگر، ایجاد کانالهای ارتباطی میان گروههای مختلف سیاسی و اجتماعی میتواند به تنشزدایی کمک کند و زمینه را برای گفتوگوهای سازنده فراهم آورد. حمایت از پروژههای اجتماعی و اقتصادی که به تقویت همبستگی و همکاری میان گروههای مختلف میانجامد، باید در دستور کار قرار گیرد.
۵. مشارکت جامعه بینالمللی در بازسازی و توسعه
پس از پایان جنگ و دستیابی به صلح، نیاز به مشارکت بینالمللی در بازسازی و توسعه اوکراین احساس میشود. جامعه جهانی باید آماده باشد تا به اوکراین در ایجاد زیرساختهای لازم، بازسازی مناطق آسیبدیده و تقویت اقتصاد کمک کند. این کمکها میتوانند شامل ارائه وامهای کم بهره، کمکهای انسانی و فنی و همچنین سرمایهگذاری در پروژههای اقتصادی باشند. دولت اوکراین باید از این فرصت برای ایجاد یک سیستم حکومتی شفاف و پاسخگو استفاده کند تا اعتماد مردم و جامعه بینالمللی را بهدست آور. اصلاحات اقتصادی و اجتماعی باید در اولویت قرار گیرد تا مشکلات اقتصادی ناشی از جنگ کاهش یابد و مردم بتوانند به زندگی عادی خود بازگردند. علاوه بر این، باید توجه ویژهای به حقوق بشر و عدالت اجتماعی شود. جامعه بینالمللی باید نظارت کند و اطمینان حاصل کند که بازسازی با رعایت حقوق بشر و روحیه همکاری و همبستگی اجتماعی انجام میشود. این اقدامات میتوانند به ایجاد یک جامعه پایدار و مقاوم در برابر بحرانهای آینده کمک کنند.