به گزارش آسیانیوز ایران ؛ نرخ دلار آزاد و نیما، دو شاخص کلیدی بازار ارز ایران، طی سالهای اخیر همواره در کانون توجه فعالان اقتصادی بودهاند. از آغاز فعالیت سامانه نیما در اردیبهشت ۱۳۹۷، اختلاف میان این دو نرخ به یکی از مهمترین چالشهای اقتصادی کشور تبدیل شده است. بررسی دادهها نشان میدهد که این اختلاف، در کنار دیگر عوامل، به نااطمینانی در فضای کسبوکار و برنامهریزیهای اقتصادی دامن زده است.
سفرنامه (دلار) آزاد و نیما از فروردین ۱۳۹۸ تا دی ماه ۱۴۰۳
عنوان فوق اگرچه کوتاه اما خلاصه مطالب این گزارش است. همان میزان از نااطمینانی که نسبت به آینده و وضعیت فضای کسب و کار در کشور متصور هستید را به مدیریت ارز هم نسبت بدهید.
حالِ اقتصاد کشور، مانند حال یک بیمار روماتیسمی است که همزمان دیابت و فشار خون دارد. از پوکی استخوان رنج میبرد و آب مروارید هر دو چشم به آستانه نیاز به عمل رسیده اند. اضافه وزن شدید، عروق حیاتی را نیمه مسدود کرده و کهولت سن را به همه معادلات اضافه کنید. اما رودهایش خوب کار میکند.
پـزشکها نمیتوانند روماتیسمش را درمان کنند چون سلامت چشم ها به خطر میافتند، ورزش نمیتواند برای کاهش وزن تجویز شود چون پوکی استخوان باعث شکستگی خواهد شد و قلب توان پمپاژ کافی ندارد و به همین شکل سایر بیماریها به دلیل تداخل های درمانی امکان پذیر نیست.
پزشکها به او توصیه کردند که مسکن مصرف کند و به چیزی دست نزند. این گزارش نگاهی به وضعیت نیما و آزاد از ابتدای ۹۸ تا ۵ دی ماه ۱۴۰۳ میاندازد.
نمودار فوق دلار آزاد (مشکی) و دلار نیما (قرمز) را از ابتدای ۱۳۹۸ تا اول دی ماه ۱۴۰۳ نشان میدهد. منحنی سفید درصد اختلاف دو نرخِ نیما و آزاد را نشان میدهد. در زیر نمودار دوره های ریاست جمهوری تفکیک شده است. لازم به ذکر است که شروع نیما از سوم اردیبهشت ۱۳۹۷ میباشد. متوسط شکاف بین دو نرخ در کل دوره، ۲۲.۸% است. بعبارت دیگر، کالاهای حمایت شده بعد از همه دعواهای بین دو نرخ، ۲۲.۸% ارزانتر به دست مصرف کننده میرسد. متوسط این شکاف در دو سال اخیر، ۳۸% بوده است.
در نمودار فوق رشد دلار آزاد در بازه های سالانه، فصلی و ماهانه ارائه شده است. چنانچه گذشته قابل تکرار باشد، به احتمال زیاد رشدی مشابه آنچه در دوره روحانی اتفاق افتاد، برای دوره پزشکیان نیز محتمل است. متوسط رشد دوازده ماهه دلار آزاد در کل دوره، ۴۲% بوده است.
در نمودار فوق رشد دلار نیما در بازه های سالانه، فصلی و ماهانه ارائه شده است. ماهیتاً نرخ های مدیریت شده (از جمله نرخ نیما) قابلیت پیشبینی شوندگی کمتری نسبت به نرخ آزاد دارند. چرا که سرکوب یا رشد آن در اختیار نهاد ناظر است. متوسط رشد دوازده ماهه دلار نیما در کل دوره، ۳۷% بوده است.
تغییرات نرخ ارز، مانند همه متغیرهای دیگر، تحت تاثیر چند عامل است و نمیتوان همه یا بخش اعظمی از تغییرات را تنها به یک متغیر (مثلا فروش نفت یا سیاست خارجی) نسبت داد. برآیند بسیاری از عوامل تعیین کننده، شرایط مطلوبی ندارد و انتظارات را بیشتر از گذشته، به سمت گرانتر شدن ارز خارجی سوق میدهد.
اما در رابطه با تک نرخی شدن ارز، به نظر نمیرسد دولت توانایی اجرای چنین ایدهای را داشته باشد. چراکه با همه رانتهایی که در چند نرخی بودن نهفته است، تک نرخی کردن آن، تورم و نارضایتی عمومی به همراه خواهد داشت. همانطور که در ابتدای گزارش بحث شد، این یک مشکل واحد نیست، بلکه یک مجموعه از مشکلات است که حل کردن هر کدام از آنها به تنهایی ممکن نیست. این گزارش صرفا یک نگاه بصری به دو نرخ نیما و آزاد در دوره مورد بررسی دارد و به دنبال ارائه راهکار برای حل معضل دلار نیست.
اما پیشبینی دلار تنها کاری است که از دست ما در چنین شرایطی برمیآید تا سعی کنیم برنامهریزیهای کاری و شخصی زندگی را تنظیم کنیم.