شنبه / ۶ بهمن ۱۴۰۳ / ۲۳:۲۳
کد خبر: 27407
گزارشگر: 548
۶۰۳
۰
۰
۵
معرفی، نقد و بررسی فیلم بروتالیست؛ (The Brutalist)

این بار اسکار برای یک درام تاریخی و حماسی است؟!

این بار اسکار برای یک درام تاریخی و حماسی است؟!
فیلم «بروتالیست» تکیه سنگینی به سبک معماری می‌زند که (متاسفانه) قرن بیستم را دربرگرفت. بروتالیسم با سازه‌های خام سیمانی، نورپردازی مهجور و رنگ‌های خاکستری شناخته می‌شود و استعاره‌ای از فضای احساسی این فیلم نیز است. منتقدان معتقدند که لول کراولی(Lol Crawley) مدیر فیلمبرداری «بروتالیست» ‌به‌خوبی توانسته است زیبایی‌های این دنیای سیمانی با به‌تصویر بکشد. سازه‌های بلند در این دنیا، آینه‌ای از نبردهای درونی کاراکترها با کنش‌های اجتماعیست. با اینکه منتقدان، زبان تصویری فیلم را تحسین کرده‌اند، اما معتقدند که جنبه‌های بصری بر بعد احساسی فیلم غلبه کرده است.

 

آسیانیوز ایران؛ / سرویس فرهنگی هنری: فیلم بروتالیست به تهیه‌کنندگی و کارگردانی بردی کوربِت(Brady Corbet) که فیلمنامه را هم با مشارکت همسر نویسنده و کارگردانش مونا فَست‌وولد(Mona Fastvold) نوشته است. بردی کوربت بازیگر و فیلمسازی آمریکایی است که به عنوان بازیگر با ایفای نقش‌های فرعی در فیلم‌هایی چون بازی‌های مسخره (میشاییل هانکه، ۲۰۰۷)، مالیخولیا (لارس فون تریه، ۲۰۱۱) و ابرهای سیلس ماریا (اولیویه آسایاس، ۲۰۱۴) شناخته می‌شود و به عنوان کارگردان، پیش از این فیلم‌های کودکی یک رهبر (۲۰۱۵؛ برنده جوایز بهترین فیلم اول و بهترین کارگردان از جشنواره ونیز) و درام موزیکال ووکس لوکس (۲۰۱۸) را در کارنامه دارد. "انستیتو فیلم آمریکا" این فیلم را به عنوان یکی از ده فیلم برتر سال ۲۰۲۴ انتخاب کرده؛ فیلمی که در جوایز گلدن گلوب هم در هفت رشته نامزد شده است.

 

خلاصه داستان فیلم بروتالیست

داستان فیلم بروتالیست فیلم The Brutalist را اینطور می‌شود تعریف کرد: "لاسلو توت" یک معمار مجارستانی و یهودی است که در بوداپستِ روزگار جنگ جهانی دوم، به‌زور از همسرش "ارژبت" جدا می‌شود. "لاسلو" از هولوکاست جان سالم به‌در می‌برد و به آمریکا مهاجرت می‌کند. او به فیلادلفیا می‌رود چون پسرعموی مهاجرش "آتیلا" و همسر آمریکایی آتیلا یعنی "آدری به او اجازه سکونت می‌دهند. لاسلو با کمک کسب‌وکار و همراهی آتیلا، مامور نوسازی اتاق مطالعه کارخانه‌دار ثروتمندی به نام "هریسن لی ون بورن" می‌شود که پسرش سفارش‌دهنده کار است و می‌خواهد پدر را در بازگشت از سفر کاری غافلگیر کند. هریسن برمی‌گردد و از نوسازی اتاق مطالعه‌اش خشمگین می‌شود و دستور می‌دهد "لاسلو" و "آتیلا" بدون هیچ دستمزدی خانه‌اش را ترک کنند. در ادامه آتیلا نیز از لاسلو می‌خواهد خانه‌اش را ترک کند چون همسرش آدری او را به دست‌درازی به وی متهم کرده است! چند سال می‌گذرد و لاسلو که در یک کلیسا زندگی می‌کند با "گوردون" دوست شده است؛ یک مرد آفریقایی‌تبار که به‌سختی درگیر بزرگ کردن پسرش است. او روزی متوجه می‌شود که لاسلو پنهانی و قبل از کار خطرناک‌شان در کشتی‌سازی، هرویین مصرف می‌کند. از سوی دیگر، هریسن سرانجام لاسلو را پیدا می‌کند و به او می‌گوید که طراحی مدرن او برای اتاق مطالعه‌اش مورد توجه جامعه معماری قرار گرفته است!

فیلم «بروتالیست» تکیه سنگینی به سبک معماری می‌زند که (متاسفانه) قرن بیستم را دربرگرفت. بروتالیسم با سازه‌های خام سیمانی، نورپردازی مهجور و رنگ‌های خاکستری شناخته می‌شود و استعاره‌ای از فضای احساسی این فیلم نیز است. منتقدان معتقدند که لول کراولی(Lol Crawley) مدیر فیلمبرداری «بروتالیست» ‌به‌خوبی توانسته است زیبایی‌های این دنیای سیمانی با به‌تصویر بکشد. سازه‌های بلند در این دنیا، آینه‌ای از نبردهای درونی کاراکترها با کنش‌های اجتماعیست. با اینکه منتقدان، زبان تصویری فیلم را تحسین کرده‌اند، اما معتقدند که جنبه‌های بصری بر بعد احساسی فیلم غلبه کرده است. "دیوید رونی" منتقد نشریه هالیوود ریپورتر در این رابطه می‌نویسد: «بروتالیست از منظر بصری بسیار زیباست، انگار هر سکانس با ظرافت دقیقی طراحی شده است، اما حس سردی سازه‌های معماری فیلم، باعث می‌شود تا مخاطبان دلتنگ گرمای احساسات، شوند.»

«بروتالیست» تلاقی هنر و بقاست؛ طراحی‌های معماری لزلو، نمادی از انعطاف‌پذیری و سازگاری وی هستند؛ با این رو، ساز‌ش‌هایی که او برای رسیدن به اوج می‌کند، بهای جاه‌طلبی را نشان می‌دهد. هرچه‌قدر قصه جلوتر می‌رود، کاراکتر اصلی میان دوراهی شرافت هنری و سازش‌های اخلاقی بیشتر قرار می‌گیرد و مخاطبان را در پایان فیلم، با مفهوم موفقیت و شکست درگیر می‌کند. اوون گلیبرمن منتقد ورایتی درباره دوراهی شرافت هنری و سازش‌های اخلاقی می‌نویسد: «بروتالیست از ما می‌پرسد که آیا هنر می‌تواند فارغ از هرگونه عامل مخرب و سازش‌های اخلاقی در دنیای واقعی، وجود داشته باشد. این یک فیلم عمیق فلسفی است، اما بعضا قابل هضم نیست.»

 

عملکرد بازیگران «بروتالیست»

ادرین برودی، شدت جاه‌طلبی‌ها مردی را که گذشته‌اش او را آزار می‌دهد را به‌خوبی از کار درآورده و به‌زعم منتقدان، یکی از بهترین بازی‌های عمر خود را به‌نمایش گذاشته است. رسانه‌های هالیوودی می‌گویند که فلیسیتی جونز نیز به‌اندازه برودی، خوش درخشیده است. این دو هنرپیشه، ستون اصلی قصه‌ای درباره فداکاری در راه رسیدن به اوج هستند. «پیتر دبروژ» منتقد نشریه ورایتی درباره کارگردانی و بازیگری این فیلم می‌گوید: «کارگردانی با ظرافت بریدی کوربی به‌همراه نقش‌آفرینی قدرتمند ادرین برودی توانسته‌ فیلمی را که به‌راحتی می‌توانست فقط راوی بحث مهاجرت باشد، به یک مدیتیشنی درباره هنر، بقا و هویت تبدیل کرده‌ است.» با اینحال برخی معتقدند که کاراکترهای این فیلم از منظر احساسی، چندان حرفی برای گفتن نداشته و همین امر موجب فاصله گرفتن مخاطب از قصه می‌شود. منتقد گاردین در نقد خود می‌نویسد: «با اینکه بازی‌های برودی و جونز خوب است، کاراکترهای آن‌ها بیشتر شبیه با کهن‌ الگوها شده تا شخصیت‌های واقعی. بعد فلسفی فیلم نیز بر کنش‌های احساسی غالبا چیره می‌شود.»

جنبه دیگری که منتقدان آن‌را ضعف اثر می‌دانند، سرعت فیلم است. زمان ۱۵۰ دقیقه‌ای فیلم و سرعت بسیار آرام جلو رفتن قصه، صبر مخاطبان را به چالش می‌کشد. یکی از منتقدان در این‌باره می‌گوید: «روایت کند فیلم و تمرکز بیش از حد آن روی سمبل‌گرایی‌های معماری، فیلم را گاها نا‌مفهوم جلوه داده، به‌ویژه برای کسانی که با فلسفه و مفهوم سبک بروتالیسم در معماری آشنا نیستند.» منتقد وبسایت والچر نیز معتقد است که کارگردان روی مفاهیم فلسفی و نمادگرایی تمرکز بیشتری داشته و پرداخت درستی به کاراکترها نکرده است.

 

عوامل و بازیگران فیلم بروتالیست

کارگردان: بردی کوربت، فیلمنامه‌نویسان: بردی کوربت و مونا فست‌وولد، مدیر فیلمبرداری: لول کراولی، تدوینگر: داوید یانچکو، آهنگساز: دنیل بلوم‌برگ و بازیگران: آدرین برودی (لاسلو توت)، فلیسیتی جونز (اِرژِبِت توت)، گای پیئرس (هریسن لی ون بورِن)، جو آلوین (هری لی ون بورن)، رافی کسیدی (ژوفیا)، استیسی مارتین (مگی ون بورن)، ایزاک دو بانکوله (گوردِن)، آلساندرو نیوولا (آتیلا)، جاناتان هاید (لسلی وودرو) و

اولین نمایش جهانی فیلم بروتالیست در جشنواره ونیز ۲۰۲۴ رقم خورد که جایزه شیر نقره‌ای بهترین کارگردانی را برای کوربت به ارمغان آورد.

 

آیا می‌دانید؟

این فیلم در ۳۴ روز از شانزدهم ماه مارس تا پنجم ماه مه ۲۰۲۳ در شهرهای بوداپست (مجارستان) و کارارا (ایتالیا) فیلمبرداری شد! فیلم بروتالیست به‌طور کامل با قالب پرده عریضِ ویستاویژن فیلمبرداری شده است که در آن، فیلم ۳۵ میلی‌متری به‌صورت افقی در دوربین قرار می‌گیرد تا کیفیت و اندازه‌ای دوبرابر معمول ایجاد شود. این اولین فیلم آمریکایی است که پس از ۶۳ سال به‌طور کامل با این قالب فیلمبرداری شده است. آخرین فیلمی که با این قالب فیلمبرداری شد سربازان یک‌چشم (مارلون براندو، ۱۹۶۱) نام داشت. بردی کوربت کارگردان، در این باره چنین توضیح داده است: «فقط این‌طور به نظر می‌رسید که این بهترین شیوه برای دستیابی به آن دوره زمانی (دهه ۱۹۵۰) است؛ این‌که روی فیلم خامی فیلمبرداری کنیم که حاصل مهندسی همان دوره تاریخیست.» خبر تولید فیلم بروتالیست نخستین بار در سال ۲۰۲۰ منتشر شد با ترکیب بازیگرانی شامل جول اِجِرتن، ماریون کوتیار و مارک رایلنس در نقش‌های اصلی و سباستین استن، ونسا کربی، استیسی مارتین، ایزاک دو بانکوله، رافی کسیدی و الساندرو نیوولا در نقش‌های فرعی. پس از چند وقفه به دلیل شیوع کووید-نوزده، نیمی از ترکیب بازیگران تغییر کرد و آدرین برودی، فلیسیتی جونز و گای پیئرس جایگزین بازیگران نقش‌های اصلی شدند. آدرین برودی درباره دعوتش به این پروژه سینمایی در مصاحبه‌ای با ونیتی فر چنین توضیح داده است: «تقریبا چهار سال پیش بود که این فیلم به من پیشنهاد شد و بعدش فیلمنامه را گرفتم و در دیداری با بردی درباره‌اش صحبت کردیم. من به دلایل متعددی تحت تاثیر فیلمنامه قرار گرفته بودم. اول این‌که برای من واقعا یک داستان شخصی است. مادرم یک مهاجر مجارستانی است که در جریان انقلاب سال ۱۹۵۶ مجارستان با والدینش از بوداپست گریخت؛ و سفر او به عنوان یک هنرمند و آمدن به آمریکا و این‌که چطور ترومای جنگ و فرار از وطن روی آثارش تاثیر گذاشتند واقعا برای من در مقام یک هنرمند، نوری هدایتگر بوده است.»

«بروتالیست» از نظر مقیاس و خط زمانی حماسی است و بیش از ۳۰ سال طول می‌کشد، اما موفق می‌شود احساس فوق‌العاده صمیمانه‌ای داشته باشد. فیلم لازلو توث (آدرین برودی)، مهاجر یهودی را دنبال می‌کند که در سال ۱۹۴۷ پس از جنگ، به خاطر وعده رویای آمریکایی از مجارستان فرار می‌کند. همسرش ارژبت (فلسیتی جونز) هنوز در اروپا با خواهرزاده‌اش زوفیا (رافی کسیدی) است. در حالی که او منتظر است دوباره متحد شوند، سال‌ها در فقر دست‌و‌پا می‌زند، زغال‌سنگ جابه‌جا می‌کند تا پول کافی برای ماندن در یک پناهگاه جمع کند. لازلو یک معمار با استعداد و مشهور در اروپا است اما به نظر می‌رسد این مسئله در آمریکا پس از جنگ معنای بسیار کمی دارد. زمانی که لازلو توسط یک صنعتگر و خیرخواه، هریسون وان بورن (گای پیرس) کشف می‌شود، که تحت تأثیر هوش و نمونه کارهای او قرار گرفته است، هریسون به لازلو فرصت می‌دهد تا یک ساختمان مرکز اجتماعات عظیم برای متحد کردن یک شهر کوچک در پنسیلوانیا طراحی کند. این پروژه بزرگ‌ترین کار لازلو است، کاری که به او امنیت مالی مورد نیاز و شهرتی که آرزویش را داشت، خواهد بخشید. انجام این کار، زندگی او و خانواده‌اش را برای همیشه تغییر خواهد داد. به نظر می‌رسد «بروتالیست» شانس بالایی برای بردن شیر طلایی (جایزه اصلی ونیز) داشته باشد و برای اسکار هم شانس دارد. شاید چیزی که مردم را در ابتدا نسبت به این فیلم بدبین کرد، این بود که کوربت در گذشته یک کارگردان بحث‌برانگیز بوده است، اما این قابل درک‌ترین فیلم او تاکنون است. فیلم حال و هوای حماسه‌های کلاسیک سینما را دارد -مانند «روزی روزگاری در غرب» و «پدرخوانده»- و آکادمی اسکار نمی‌تواند در برابر کمی نوستالژی مقاومت کند. این فیلم، علی‌رغم پرداختن به یک دوره تاریخی خاص، هنوز هم معاصر به نظر می‌رسد و با توجه به مدت زمان طولانی خود، پرسرعت پیش می‌رود. این فیلمی نیست که مخاطب را با اکشن بمباران کند، بلکه شامل جوشش تدریجی تصمیمات کوچک است که به چیزی قابل توجه منجر می‌شوند. این فیلم، عظیم است. هیجان‌انگیز و احساسی، آرام و مشاهده‌گر، بلند و خشمگین. فیلم کوربت یک پرتره تحریک‌کننده از جستجو برای رویای آمریکایی است. فیلم بررسی می‌کند که چگونه خانواده‌ها برای فرار از وحشت غیرقابل بیان، چالش‌های عظیمی را متحمل شدند تا برای چیزی بهتر تلاش کنند. این یک یادآوری تکان‌دهنده است که مهم نیست چقدر برای همرنگ شدن با جماعت [یک کشور دیگر] تلاش کنید، -صدای خود، نام خود را تغییر دهید- شما همیشه متفاوت دیده خواهید شد. همیشه.

با «بروتالیست»، بردی کوربت در جهت مخالف [کوپولا] حرکت می‌کند. دو فیلم اول او، «کودکی یک رهبر» (۲۰۱۵) و «وکس لوکس» (۲۰۱۸)، در میان دریایی از خودشیفتگی، درخشش‌هایی داشتند. اما «بروتالیست» نزدیک به یک اثر کلاسیک رترو است. این فیلم سه ساعت و ۱۵ دقیقه‌ای، با وقار دلپذیری سریع پیش می‌رود و سرریز از حوادث و احساسات است، و داستان لازلو توث (آدرین برودی) یک معمار یهودی مجارستانی که پس از جنگ جهانی دوم از بوداپست به آمریکا سفر کرد را روایت می‌کند، گویی کوربت یک فیلم زندگی‌نامه‌ای درباره‌ی یک آدم واقعی ساخته است. اگر نام شخصیت اصلی آشنا به نظر می‌رسد، به این دلیل است که لازلو توث یک زمین‌شناس مجارستانی‌الاصل استرالیایی بود که در سال ۱۹۷۲ ناگهان تعادل روانی‌اش را از دست داد و با چکش به مجسمه‌ی مشهور پیه‌تا، اثر میکل آنژ ضربه زد. اینکه کوربت قهرمان خود را به نام این دیوانه نامگذاری کرده، مانند یک شوخی به نظر می‌رسد، اما ارجاع او تا حدودی معنادار است. در واقع فیلم می‌خواهد بگوید که یک خالق قدرتمند، همیشه به نوعی یک ویرانگر هم هست. من شاید تنها کسی باشم که تحت تاثیر نقش‌آفرینی برنده اسکار آدرین برودی در «پیانیست» قرار نگرفت. از نظر من، او فقط احمقانه به اطراف زل می‌زد و خود فیلم هم چندان جلو نمی‌رفت. اما در «بروتالیست»، برودی نقش یک بازمانده دیگر هولوکاست را بازی می‌کند، لازلو با قایق می‌رسد، از جزیره الیس عبور می‌کند، و نقش‌آفرینی او، حتی در آرام‌ترین حالتش، با احساسات آشفته آمیخته است. با لهجه غلیظ، برودی در ابتدا، لازلو را اخمو و محتاط و ظاهرا کاملا بی‌آزار نشان می‌دهد: یک پناهجوی ناامید که فقط سرش را پایین نگه می‌دارد و سعی می‌کند ادامه دهد. با این حال، از همان ابتدا، هیچ چیز منحصربه‌فردی در مورد فیلم‌سازی وجود ندارد. کوربت یک نمای جانبی جذاب از مجسمه آزادی را به ما می‌دهد، جایی که لازلو از داخل کشتی بیرون می‌آید. لازلو دچار شکستگی بینی شده بود و در طول سفر به آمریکا برای تسکین درد هروئین مصرف کرد. او هنوز هم آن را تزریق می‌کند و همانطور که مشخص است، او تا پایان فیلم یک معتاد مخفی خواهد بود. این به چیزی در او اشاره دارد که هم خودخواه و هم خودتخریب‌گر است. او برای یک آغاز تازه به پنسیلوانیا آمده است تا پسر عمویش، آتیلا (آلساندرو نیوولا) که یک فروشگاه ساخت مبلمان سفارشی دارد را پیدا کند. او لازلو را در یک اتاق خالی در پشت فروشگاه جای می‌دهد و برای مدتی، لازلو در کنار آتیلا و همسرش، آدری (اما لیرد) به نظافت و ساخت و ساز مشغول می‌شود. به زودی، آنها یک سفارش مبلمان دریافت می‌کنند: هری لی (جو آلوین)، پسر ثروتمند یک سرمایه‌دار محلی، می‌خواهد اتاق مطالعه قدیمی پدرش را بازسازی کرده و آن را به یک کتابخانه پیشرفته تبدیل کند (این یک هدیه غافلگیرکننده خواهد بود). لازلو دقیقا همان کسی است که باید این کار را انجام دهد. در این مرحله، ما هنوز در مورد پیشینه‌ی او اطلاعات زیادی نداریم اما کتابخانه‌ای که لازلو طراحی می‌کند، با قفسه‌های پنهان شده توسط تخته‌های مورب، یک پنجره آسمانی درخشان و یک صندلی راحتی در وسط، به اندازه کافی مدرن به نظر می‌رسد که توسط لودویگ میس فان (معمار مشهور آلمانی) طراحی شده باشد. هنگامی که پدر هری، هریسون لی وان بورن (گای پیرس) به عمارت می‌رسد و می‌بیند که با اتاق مطالعه محبوب او چه کرده‌اند، از خشم منفجر می‌شود. لازلو و آتیلا از خانه بیرون انداخته می‌شوند و حتی کل مزد خود را دریافت نمی‌کنند. اما معلوم می‌شود که وان بورن فقط دوست دارد همه‌چیز را کنترل کند (و به دلیل مرگ مادرش عصبانی است). کتابخانه جدید یک اثر برجسته در زمینه‌ی طراحی است و وان بورن به زودی درخواست می‌کند که لازلو را ببیند. او می‌خواهد به او پول بدهد و حتی بیشتر از آن، می‌خواهد با او شریک شود. برای ساختن یک ساختمان. برای طراحی آیندهپیرس اغلب بازیگر جذابی است، اما مدت‌هاست که او به این شکل در یک نقش ظاهر نشده است. با موهای مجعد ضخیم و سبیل، او مانند کلارک گیبل است که نقش چارلز فاستر کین را بازی می‌کند. رابطه بین لازلو و وان بورن همزمان چند چیز متضاد است: هنرمند/حامی، یهودی مهاجر/خون آبی آمریکایی، رعیت/مغتصب و در نهایت، چیزی بسیار تاریک‌تر.

 

نقد و بررسی منتقدان درباره فیلم بروتالیست

تلگراف | امتیاز ۱۰۰ از ۱۰۰

رابی کالین | فیلم از منظر سینمای تاریخی و حماسی ایالات متحده، به تمام عظمت تماتیک آثار سینمایی مهمی چون روزی روزگاری در آمریکا (سرجو لئونه، ۱۹۸۴) یا خون به پا خواهد شد (پل تامس اندرسن، ۲۰۰۷) دست پیدا کرده است (این‌که چطور موج مهاجران پس از جنگ جهانی دوم، آمریکا را بازسازی کردند و این‌که آمریکا چطور شخصیت آن‌ها را از نو ساخت)؛ اما سوای این امر، بروتالیست از رنگ و لعاب و سرزندگی درام‌‌های کمدی کلاسیک هالیوود بهره‌مند شده است.

 

تایمز | امتیاز ۱۰۰ از ۱۰۰

کوین ماهر | بازی‌ها بی‌رحمانه خوب هستند؛ و گای پیئرس و آدرین برودی در اوج قرار دارند و کاملا آماده دیده و تحسین شدن در فصل جوایز. به‌علاوه، بروتالیست روی فیلم هفتاد میلی‌متری ضبط شده است که یعنی همچون یک اثر سینمایی زیبا و مسحورکننده و عجیب، نظرها را خواهد گرفت و همواره برآمده از گذشته‌ای فراموش‌شده به نظر خواهد رسید.

 

گاردین | امتیاز ۱۰۰ از ۱۰۰

پیتر بردشا | بروتالیست فیلمی است با صراحتی هیجان‌انگیز و داستان‌گویی تمام‌عیار؛ فیلمی که تصاویر پرده عریض و زمان سه‌ونیم ساعته‌اش را به‌راحتی و با اطمینان کامل و همچنین با کمال و بی‌آلایشی پر کرده؛ و البته که با وجود این، از کیفیتی مرموز و غیرطبیعی هم بهره‌مند شده است.

 

رولینگ استون | امتیاز ۱۰۰ از ۱۰۰

دیوید فیئر | فقط این نیست که آن‌ها دیگر چنین فیلم‌هایی نمی‌سازند البته که نمی‌سازند! بلکه دیگر کسی هم به خودش زحمت نمی‌دهد که چنین روایت‌های پرشاخ‌وبرگی را با چنین سطح و کیفیتی از داستان‌گویی درگیرکننده به تصویر بکشد.

 

هالیوود ریپورتر | امتیاز ۹۰ از ۱۰۰

دیوید رونی | فیلم بروتالیست از هر نظر یک اثر سینمایی عظیم است که با موخره پرطنینی به پایان می‌رسد که نشان می‌دهد هنر و زیبایی چطور از دل گذشته بیرون می‌زنند و از مکان و زمان فراتر می‌روند تا آزادی فکر و هویتی را افشا کنند که بارها و بارها انکار شده است.

 

ورایتی | امتیاز ۸۰ از ۱۰۰

اوئن گلیبرمن | آشکار است که بردی کوربت این فیلم را ساخته چون می‌خواسته معنای بزرگی داشته باشد؛ و بخش اعظمی از فیلم بروتالیست باعث می‌شود شما احساس کنید که زندگی یک مرد از مقابل دیدگان‌تان می‌گذرد؛ ولی همین معنا می‌تواند به اندازه کافی بزرگ باشد.

 

اسکرین دیلی | امتیاز ۷۰ از ۱۰۰

جاناتان رامنی | فیلم بروتالیست با سرکشی، ساختمانِ خاصِ خودش را بنا می‌کند اما لختی روایی و ملال‌آوری‌اش از تاثیرگذاری مورد انتظار فیلم می‌کاهد.

 

دیلی بیست بری لویت | ۱۰۰ از ۱۰۰

بری لویت یکی از مثبت‌ترین نقدهای فیلم «بروتالیست» را نوشته و آن را شاهکار توصیف کرده است: فیلمی که من به‌هیچ‌وجه برای آن هیجان‌زده نبودم، «بروتالیست»، یک حماسه ۲۱۵ دقیقه‌ای (سه ساعت و نیم) به کارگردانی بردی کوربت بود که به تازگی در جشنواره فیلم ونیز به نمایش درآمد. من از فیلم اول او، «کودکی یک رهبر» سرد شدم و در سمت بسیار منفی «وکس لوکس»، دومین فیلم بحث‌برانگیز او قرار گرفتم. بنابراین وقتی به تماشای آخرین فیلم کوربت نشستم، نمی‌توانم بگویم که با اشتیاق در حال لرزیدن بودم. اما پس از تمام آن دقیقه‌ها، سینما را با یک فکر ترک کردم: من یک شاهکار را تماشا کرده‌ام.

 

ورایتی اوون گلیبرمن| ۸۰ از ۱۰۰

اوون گیلبرمن، منتقد سرشناس ورایتی هم یکی از نقدهای مثبت فیلم «بروتالیست» را نوشته و آن را از «مگالوپلیس» فرانسیس فورد کوپولا -که آن‌هم درباره معماری است- فیلم بهتری می‌داند: اگر امسال قرار است فقط یک فیلم دیوانه‌وار بلندپروازانه و تمثیلی درباره یک معمار افسانه‌ای که آرزویش طراحی ساختمان‌هایی است که آینده را تعریف می‌کنند را ببینید، «بروتالیست» را انتخاب کنید. به عبارت دیگر، می‌گویم که نسبت به «مگالوپلیس» فرانسیس فورد کوپولا، باید «بروتالیست» را انتخاب کنید، سومین ساخته‌ی بردی کوربت.

 

«بروتالیست»، بالاخره در مورد چیست؟!

این یک داستان واقعی آمریکایی درباره مهاجرت و جاه‌طلبی و معنای هنرمند بودن است. اما همچنین داستانی است درباره معنای یهودی بودن در دنیایی که با بی‌تفاوتی کامل با یهودیان برخورد می‌کند. این جنبه فیلم ممکن است اغراق‌آمیز باشد. واضح است که کوربت این فیلم را ساخته است زیرا می‌خواهد معنای بزرگی داشته باشد. اینکه آیا اینطور هست یا نه، ممکن است به چشم بیننده بستگی داشته باشد. «بروتالیست» اجازه می‌دهد تا احساس کنید که زندگی یک مرد را جلوی چشمان خود می‌بینید. این شاید به اندازه کافی معنادار باشد. آلیسون ویلمور یکی دیگر از نقدهای مثبت فیلم «بروتالیست» را نوشته است اما نسبت به پایان‌بندی آن انتقاد دارد: اگر به من می‌گفتید که بردی کوربت توانایی راه رفتن روی آب، دفع گلوله یا عبور از دیوارها را دارد، باور می‌کردم. ساختن فیلمی مانند «بروتالیست» به چنین سطحی از اعتماد به نفس فوق‌انسانی نیاز دارد که ممکن است همراه با سایر قدرت‌های فراطبیعی باشد. «بروتالیست» در طول ۳۳ سال روی پرده و بیش از سه ساعت و نیم زمان پخش، از جمله یک وقفه ۱۵ دقیقه‌ای در وسط آن، پخش شد. این اولین فیلمی است که به طور کامل با فرمت «ویستاویژن» (VistaVision) فیلمبرداری شده و در جشنواره فیلم ونیز، که نخستین نمایش خود را داشت، به‌صورت فیلم ۷۰ میلی‌متری نمایش داده شد. این یک اثر حماسی در مورد یک مهاجر یهودی مجارستانی و ترومای مهاجرت (دیاسپورا) به خاطر جنگ جهانی دوم، از یک فیلمساز است که خودش یهودی نیست، اما با چنین جزئیاتی خودش را به سفر شخصیت اصلی از یک اروپا ویران شده به یک پنسیلوانیای رونق‌یافته پرتاب می‌کند که خود را در حال جستجوی گوگل خواهید یافت تا بفهمید آیا لازلو توث یک فرد واقعی بوده است یا خیر (او واقعی نیست). غیرممکن است که تحت تأثیر جسارت محض «بروتالیست» قرار نگیرید، حتی اگر محصول نهایی نتواند با بلندپروازی‌هایش مطابقت داشته باشد. این از آن نوع فیلم‌هایی است که دیگر ساخته نمی‌شوند، یک حماسه بزرگ آمریکایی که آشکارا قصد دارد یک داستان بزرگ با ایده‌های بزرگ را روایت کند. و در مرکز آن آدرین برودی است که بهترین نقش‌آفرینی خود در سال‌های اخیر -یا شاید کل کارنامه‌ی حرفه‌اش- را در نقش لازلو توث به نمایش می‌گذارد؛ مردی که در سال ۱۹۴۷ در فیلادلفیا به در خانه پسرعمویش، آتیلا (آلساندرو نیوولا)، از پا افتاده و مطمئن است که همه‌چیز را از دست داده است. آدرین برودی برای «پیانیست» برنده اسکار شد، فیلمی که به عنوان نقطه عطف او عمل کرد و با وجود کار مداوم از آن زمان (و تبدیل شدن به یکی از بازیگران همیشگی پروژه‌های وس اندرسن)، هرگز به آن سطح نرسید. اما او در «بروتالیست» قابل توجه است، به گونه‌ای که احساس می‌کنید از نو متولد شده، با آن صورت خوش‌تیپ و غمگین که همیشه بیش از آنچه شخصیت‌هایش می‌خواهند، آشکار می‌کند. ما فقط به تدریج متوجه می‌شویم که لازلو چه فرد مهمی در بوداپست قبل از جنگ بوده است، اما برودی در ارزیابی صریح خود از مبلمان آتیلا، در مراقبتی که هنگام ساخت طرح‌های خود انجام می‌دهد و در بی‌تفاوتی او نسبت به هر کسی که ارزش کار خود را نمی‌داند، چشمه‌هایی گذرا از یک معمار محترم ارائه می‌دهد. لازلو عشق زندگی خود، ارژبت (فلسیتی جونز) را از دست داده است، نه به دلیل مرگ، همانطور که در ابتدا فکر می‌کرد، بلکه به دلیل قوانین دیوان‌سالاری که باعث شده است او در مرز اتریش گیر بیفتد، ارژبت به دلیل آنچه از سر گذرانده است، آنقدر آسیب دیده که دیگر حرف نمی‌زند و بدون او، لازلو نیمی از روح خود را از دست داده است. او در انبارها زندگی و زغال‌سنگ جابه‌جا می‌کند و فقط زمانی که دوستش، گوردون (ایزاک دو بانکوله)، او را به یک کلوپ جاز می‌برد یا زمانی که او و آتیلا مأموریتی برای بازسازی کتابخانه یک مرد ثروتمند به نام هریسون لی وان بورن (گای پیرس) دریافت می‌کنند، زنده می‌شود. ماموریتی که مسیر زندگی لازلو در سال‌های بعدی را به کلی تغییر می‌دهد. «بروتالیست» فیلمی درباره ناامیدی و اندوه است، اگرچه تمایل آن به حفظ این عنصر در زیر سطح درام‌هایش رضایت‌بخش است. لازلو و آتیلا و ارژبت در مورد آنچه از سر گذرانده‌اند صحبت نمی‌کنند، اگرچه این موضوع همه‌‌چیز را در مورد رفتار نامنظم آن‌ها اطلاع می‌دهد؛ مانند آتیلا که تمام آثار یهودیت خود را از بین برده است. خود لازلو مردی تکه‌تکه است که به سختی می‌تواند وانمود کند که سر پا است، و او در نیمه اول فیلم آنقدر روی لبه فروپاشی قرار دارد که وقتی مورد توجه هریسون قرار می‌گیرد و انتخاب می‌شود تا یک مرکز اجتماعات را طراحی کند، احساس می‌شود که این یک معجزه است. گای پیرس در نقش هریسون، تهدیدآمیز و خنده‌دار است، به خصوص زمانی که بیش از یک بار به لازلو اطلاع می‌دهد که مکالمات آن‌ها را «از جنبه‌ی فکری تحریک‌آمیز» می‌یابد. داشتن هریسون به عنوان حامی، مانند نگه داشتن یک ببر از دم است، اما مدیریت او و پسر کوچک وی، هری (جو آلوین)، به لازلو فرصت می‌دهد تا نه تنها به معماری بازگردد، بلکه خالق یک پروژه جاه‌طلبانه باشد که نشان دهنده‌ی چشم‌اندازی خواهد بود که کاملا متعلق به اوست. «بروتالیست» درباره مولفان حوزه معماری است. کوربت، که تمام فیلمنامه‌های خود را با همسرش، مونا فستولد، می‌نویسد، یک بازیگر سابق است که کار خود را به عنوان یک نوجوان در فیلم‌هایی مانند «سیزده» و «پوست رازآمیز» شروع کرد و سپس وارد حوزه کارگردانی شد و هر یک از سه فیلم او، جدیت او به عنوان یک فیلمساز خلاق را به نمایش می‌گذارند. او علاقه خاصی به قرار دادن شخصیت‌هایش در پس‌زمینه لحظات پرالتهاب تاریخی دارد. اولین کارگردانی او، «کودکی یک رهبر» در سال ۲۰۱۵، بزرگ شدن یک دیکتاتور آینده در فرانسه پس از جنگ جهانی اول را نشان داد، در حالی که درام موسیقی‌محور او، «وکس لوکس» تیراندازی در مدرسه کلمبین و یازده سپتامبر را در بر گرفت. «بروتالیست» اولین فیلم او است که در واقع توسط شخصیت‌هایش رهبری می‌شود تا اینکه این شخصیت‌ها را در مرکز رویدادهای بزرگ [تاریخی] قرار دهد. با این حال، فیلم در پایان تمرکز خود را از دست می‌دهد، و عجولانه به سمت پایانی سهل ‌انگارانه می‌رود. با وجود این، نصف فیلم عالی است.

 

شانس «بروتالییست» در فصل جوایز

با توجه به سوژه فیلم (یک یهودی و جنگ جهانی دوم)، این اثر به موفقیت‌های فراوانی در این فصل از جوایز سینمایی خواهد رسید. این اثر تاکنون پیروز چند جایزه شده و برودی از شانس‌های اصلی نامزد بهترین بازیگر در اسکار است. خلاصه نظر منتقدان و مخاطبان را می‌توان در عبارت «شاهکاری با نقص» خلاصه کرد؛ کارگردانی با ظرافت بریدی کوربی، برای برخی یک تجربه سینمایی متحول‌کننده خواهد بود که بینش عمیقی در مورد شرایط انسانی و هزینه جاه طلبی ارائه می‌دهد. برای دیگران، سرعت آهسته، خالی بودن از احساسات و بار فلسفی آن ممکن است مخاطبان را از خود براند.

Hollywood Reporter
https://www.asianewsiran.com/u/fZq
اخبار مرتبط
فیلم «بازگشت» ساخته پدرو آلمودوار، اثری درباره خانواده، پیوندهای اجتماعی و بازگشت به ریشه‌هاست که با ترکیبی از ژانرهای متفاوت، به یکی از آثار ماندگار سینمای اسپانیا بدل شده است.
مهرداد صدیقیان و علی اوجی، به نمایندگی از عوامل فیلم سینمایی «ساعت شش صبح» ساخته مهران مدیری، در جشنواره بین‌المللی فیلم دریای سرخ عربستان سعودی حضور یافتند.
آسیانیوز ایران هیچگونه مسولیتی در قبال نظرات کاربران ندارد.
تعداد کاراکتر باقیمانده: 1000
نظر خود را وارد کنید