سه شنبه / ۹ اردیبهشت ۱۴۰۴ / ۰۰:۰۶
کد خبر: 29252
گزارشگر: 548
۱۹۵
۰
۰
۷
کاظم عاشوری گیلده - نویسنده و محقق

نظام آموزشی در مسیر افول؛ پیامدهای نمره‌دهی صوری و راهکارهای اصلاح

نظام آموزشی در مسیر افول؛ پیامدهای نمره‌دهی صوری و راهکارهای اصلاح
در روزگاری که جوامع توسعه‌یافته با سرمایه‌گذاری بر کیفیت آموزش، راه پیشرفت را هموار می‌کنند، نظام آموزشی ایران همچنان در گرداب نمره‌پرستی و عبور صوری از مقاطع تحصیلی گرفتار شده است. بحران امروز، آینده‌ی فردا را تهدید می‌کند؛ آینده‌ای که بدون تغییر نگرش و اصلاح سیاست‌ها، در مه غفلت و بی‌سوادی پنهان خواهد شد.

آسیانیوز ایران؛ سرویس اجتماعی:

کاظم عاشوری گیلده - نویسنده و محقق - مواد ۳۴، ۳۵ و ۳۶ آیین‌نامه آموزشی مدارس متوسطه که در سال ۱۳۹۵ به تصویب شورای عالی آموزش و پرورش رسیدند، بر ارزشیابی مستمر و واقع‌بینانه دانش‌آموزان تاکید داشتند. با این حال، واقعیت موجود در مدارس کشور چیزی متفاوت و نگران‌کننده است. بر اساس قوانین نانوشته، معلمان برای جلوگیری از افت ظاهری تحصیلی، نمرات مستمر را بالاتر از شایستگی واقعی دانش‌آموزان منظور می‌کنند. این در حالی است که هدف اصلی ارزشیابی، کمک به فرآیند یادگیری و رشد مستمر دانش‌آموزان است، نه بالا بردن آمار قبولی.

فشار مدیران مدارس، ترس از اعتراض والدین، و سیاست‌های غیررسمی آموزش و پرورش در قبال کاهش آمار مردودی، منجر به پذیرش دانش‌آموزانی در پایه‌های بالاتر شده که حتی مهارت‌های پایه‌ای خواندن و نوشتن را به درستی فرا نگرفته‌اند. اجرای نامناسب ارزشیابی توصیفی در دوره ابتدایی نیز، فرهنگ نمره‌دهی بدون ارزیابی واقعی را به مقاطع بالاتر انتقال داده است. در چنین شرایطی، آموزش و پرورش ایران با بحران کیفیت یادگیری و بی‌اعتمادی عمومی روبرو شده است؛ بحرانی که اگر چاره‌ای برای آن اندیشیده نشود، آینده علمی و اقتصادی کشور را به مخاطره خواهد انداخت.

وضعیت موجود نظام آموزشی ایران

در مدارس ایران امروز، هدف بسیاری از دانش‌آموزان و حتی خانواده‌هایشان، صرفاً قبولی و عبور از مقطع تحصیلی است. تلاش برای کسب دانش واقعی، مهارت‌آموزی و آماده‌سازی برای زندگی آینده در حاشیه قرار گرفته است. دانش‌آموزان می‌آموزند که بدون تلاش واقعی نیز می‌توانند نمره قبولی یا حتی نمره‌ی عالی کسب کنند. این روند نه تنها انگیزه برای یادگیری عمیق را از بین برده است، بلکه جامعه‌ای تولید می‌کند که فاقد توانایی‌های خلاقانه، مهارت‌های حرفه‌ای و قدرت رقابت در عرصه‌های علمی و اقتصادی جهانی است.

در سال‌های اخیر، نتیجه‌ی آزمون‌های هماهنگ پایانی زنگ خطر جدی را به صدا درآورده است. شکاف بین نمرات مستمر و عملکرد واقعی دانش‌آموزان در این آزمون‌ها، نشان از عمق بحران دارد. بدتر آنکه، بسیاری از دانش‌آموزانی که به دانشگاه راه می‌یابند، از دانش پایه‌ای کافی برای ادامه تحصیل برخوردار نیستند و این ضعف در آزمون‌های استاندارد بین‌المللی نیز آشکار شده است.

مقایسه تطبیقی با نظام آموزشی کشورهای توسعه‌یافته

در کشورهای توسعه‌یافته، آموزش نه بر پایه نمره، بلکه بر پایه مهارت، خلاقیت، تفکر نقادانه و توانایی حل مسئله استوار است. مدارس به جای تولید مدرک، بستر رشد واقعی دانش‌آموزان را فراهم می‌کنند. ارزشیابی‌های مستمر، بیشتر کیفی هستند تا کمی، و هر دانش‌آموز موظف است طی سال تحصیلی مهارت‌هایی مشخص را کسب کند.

برای نمونه، در فنلاند، تمرکز اصلی مدارس بر آموزش مهارت‌های زندگی، یادگیری تفکر خلاق و مسئولیت‌پذیری است. معلمان آزادی عمل گسترده‌ای دارند و ارزیابی‌های آنان بر اساس مشاهده مستمر عملکرد دانش‌آموزان صورت می‌گیرد. هیچ اجبار اداری برای بالا بردن نمرات وجود ندارد و کیفیت آموزش معیاری برای سنجش موفقیت مدارس و معلمان است.

در ژاپن، ارزش ویژه‌ای به کار گروهی، توسعه شخصیت و مهارت‌های اجتماعی داده می‌شود. دانش‌آموزان به جای حفظ طوطی‌وار مطالب، درگیر پروژه‌ها، پژوهش‌های عملی و مشارکت در فعالیت‌های اجتماعی می‌شوند. مقایسه‌ی این کشورها با ایران نشان می‌دهد که تا چه اندازه می‌توان با تغییر سیاست‌ها و فرهنگ آموزشی، کیفیت یادگیری را ارتقا داد و جامعه‌ای پویا، خلاق و خودساخته پرورش داد.

نتیجه‌گیری و پیشنهادات

نظام آموزشی ایران بیش از هر زمان دیگر نیازمند تحول است. استمرار وضعیت فعلی، نه تنها کیفیت آموزشی را به شدت تهدید می‌کند، بلکه رشد علمی، اقتصادی و اجتماعی کشور را نیز با خطر جدی مواجه خواهد کرد.

برای برون‌رفت از این بحران، اقدامات زیر ضروری به نظر می‌رسد:

۱. بازتعریف اهداف آموزش

حرکت از نمره‌محوری به سوی مهارت‌محوری و پرورش انسان‌های توانمند، خلاق و نقاد.

۲. حمایت واقعی از معلمان

اعطای اختیار کامل به معلمان برای ارزشیابی واقعی بدون ترس از فشارهای اداری یا اعتراضات خانواده‌ها.

۳. اصلاح روش‌های ارزشیابی

استفاده از روش‌های متنوع سنجش مانند پروژه‌های عملی، پژوهش‌های میدانی و ارزیابی‌های کیفی به جای آزمون‌های شکلی.

۴. فرهنگ‌سازی عمومی

آموزش خانواده‌ها و جامعه نسبت به اهمیت کیفیت یادگیری و بی‌ارزش بودن نمرات صوری.

۵. ارتقاء منزلت معلمان

افزایش حقوق، بهبود شرایط کاری و ایجاد انگیزه‌های حرفه‌ای برای جذب معلمان توانمند و باانگیزه.

۶. الگوبرداری از تجارب موفق جهانی

بومی‌سازی مدل‌های موفق آموزشی کشورهای پیشرو و طراحی برنامه‌های بومی متناسب با نیازهای جامعه ایران.

۷. پایان دادن به فشار برای قبولی صوری

وزارت آموزش و پرورش باید به جای پنهان کردن واقعیت‌های آماری، بر بهبود کیفیت آموزشی تمرکز کند و از مدیران و معلمان بخواهد که واقعیت‌های یادگیری را منعکس کنند. در نهایت باید پذیرفت که مسیر توسعه پایدار از کلاس‌های درس آغاز می‌شود. اگر امروز آموزش و پرورش خود را اصلاح نکنیم، فردای ایران، نه تنها جایگاهی در عرصه جهانی نخواهد داشت، بلکه با چالش‌های اجتماعی و اقتصادی عمیق‌تری نیز مواجه خواهد شد.

کاظم عاشوری گیلده - نویسنده و محقق
https://www.asianewsiran.com/u/gtR
اخبار مرتبط
در دل شالیزارهای سبز و پرطراوت گیلان، درختانی قد علم کرده‌اند که نه برای طبیعت، بلکه برای سودجویی و تغییر کاربری زمین کاشته شده‌اند؛ روندی نگران‌کننده که بدون نظارت مؤثر، هویت کشاورزی این استان را به چالش کشیده است.
دکتر حسین چناری، پژوهشگر حوزه آموزش، در یادداشتی تحلیلی به چالش‌ها و فرصت‌هایی اشاره کرده که معلمان در آینده نظام آموزشی با آن مواجه خواهند شد.
انتشار فیلمی از تنبیه بدنی یک دانش‌آموز نوجوان در روستای سیبلی آستارا، موجی از واکنش‌ها و نگرانی‌های عمومی را در پی داشته است.
معاون اجتماعی و پیشگیری از وقوع جرم دادگستری استان یزد گفت: با هدف پیشگیری از جرائم مرتبط با خشونت های رفتاری و دعاوی حوزه خانواده، آمورزش مهارت کنترل خشم و افزایش تاب آوری ضروری است
آسیانیوز ایران هیچگونه مسولیتی در قبال نظرات کاربران ندارد.
تعداد کاراکتر باقیمانده: 1000
نظر خود را وارد کنید