یکشنبه / ۹ آذر ۱۳۹۹ / ۲۰:۲۹
کد خبر: 3098
گزارشگر: 213
۷۵۵
۰
۰
۳
یادداشت

مردمی که 10 سال به عقب برگشتند!

مردمی که 10 سال به عقب برگشتند!
از هر ۱۰ نفر ایرانی، 6 نفر معتقدند که وضعیت‌شان نسبت به پنج سال قبل، بدتر شده است. این نتیجه گزارش اخیری است که مرکز افکار سنجی ایسپا منتشر کرده است.

از هر ۱۰ نفر ایرانی، 6 نفر معتقدند که وضعیت‌شان نسبت به پنج سال قبل، بدتر شده است. این نتیجه گزارش اخیری است که مرکز افکار سنجی ایسپا منتشر کرده است.

داده‌های درآمد سرانه، بودجه خانوار و مصرف خصوصی نیز نشان می‌دهد که وضعیت رفاهی خانوارها به اواسط دهه هشتاد برگشته است. جامعه ایران که در دهه هشتاد از سرعت کمتر رشد در قیاس با همسایگان و دیگر کشورهای در حال توسعه ناراحت بود، حالا دیگر از مقایسه خودش با دیگران دست کشیده و وضعیت خودش را با گذشته خودش مقایسه می‌کند و شاهد کاهش ملموس سطح رفاه خود است.

دولت گناه این عقب گرد را به گردن تحریم و مسببان داخلی و خارجی می‌اندازد. نیروهای سیاسی مخالف دولت، ضعف دولت در اداره کشور را ریشه این پسرفت می‌دانند. دیگران ناکارآمدی و دنبال کردن اهداف غیرواقع‌بینانه را ریشه این وضعیت قلمداد می‌کنند. هرچه هست قدر یقین این را می‌توان گفت که مبنای مقایسه عموم مردم دهه هشتاد است که کشور با وفور درآمد نفت مواجه بود؛ اما جهان در دهه نود متفاوت از دهه هشتاد شده است.

در دهه هشتاد کشورهای در حال توسعه در اوج رشد بودند و تقاضای شدید نفت قیمت آن را به بالای ۱۰۰ دلار می‌رساند اما در دهه ۹۰ نه تنها کشورهای چین، برزیل، اروپا و آمریکا دیگر نفسی برای رشد ندارند بلکه نفت‌های شیل نیز اضافه شد و قیمت نفت به زیر ۵۰ دلار افتاد و اینک کرونا نیز به ماجرا اضافه شده است. 

قیمت‌های بالای نفت و درآمدهای بادآورده نفت دیگر تمام شد و حتی اگر تحریم‌ها برگردانده نمی‌شد، دیر یا زود باید خود را آماده مواجهه با این واقعیت تلخ می‌ساختیم. واقعیتی که همه وقوع آن را منطقا قبول داشتیم اما اراده حرکت برای مواجهه با آن را نداشتیم. اینک به خاطر تحریم‌های تحمیلی، ناگزیر از روبرو شدن با این واقعیت شدیم که باید مثل کشورهای متعارف اقتصادی بدون اتکا به نفت داشته باشیم. وضعیت واقعی اقتصاد ایران همین است که امروز شاهدیم و آنچه که سابقا وجود داشت استثنا بود نه اینکه وضعیت موجود استثنا باشد و گذشته قاعده!

 تجویز راهبردی:

مساله را درست تعریف کنیم! مهم است که چرا سطح رفاه ما افت کرده، اما مساله مهم‌تر این است که چرا درآمد نفت در گذشته نتوانسته رفاه ماندگار ایجاد کند؟ یا به عبارت دیگر چرا میلیاردها دلار پول نفت خام به توسعه یافته نینجامید. حلقه گمشده چیست و کجاست؟ پاسخ به این پرسش به ما کمک خواهد کرد تا اگر تحریم‌ها رفع شد به این بپردازیم که چه باید کرد تا رفاه ماندگار و توسعه پایدار ایجاد شود..

در واقع نه رفاه موقتی ناشی از واردات کالاهای خارجی با ارز ارزان. آیا جامعه ما پاسخ درخوری برای این پرسش دارد؟ به نظر می‌رسد اقتصاددانان، سیاست شناسان و جامعه پژوهان و استراتژیست‌ها، باید این مساله روی میز خود بگذارند. چیزی که در این سال‌ها غفلت کردیم و حالا نیز صدمه‌اش را نه در سفره‌ها که دیگر با مغز استخوان می‌چشیم. بترسیم از آن روز که ۶ نفر از ۱۰ نفر به ۱۰ نفر از ۱۰ نفر برسد و دیگر اداره کشور با دعا کردن امکان پذیر نباشد./

نویسنده: علی سرزعیم

 

شبکه توسعه
https://www.asianewsiran.com/u/1SO
اخبار مرتبط
ضعف عملکرد اقتصاد ایران در مقایسه با کشورهایی با شرایط مشابه فقط و فقط تحریم ها نیست؛ بلکه بیشتر از تصمیمات خلق‌الساعه و غیر کارشناسی دولتمردان منشا می گیرد؛ به بیان ساده تر شرایط اقتصادی ایران به سمت و سویی هدایت می شود که روز به روز قوانین بی ثبات تر و سرمایه گذاران و تولیدکنندگان و صنعتگران با مشکلات عدیده ای مواجه می شوند.
این روزها با توجه به تحولات سیاسی و بین المللی بخصوص انتخابات آمریکا و پیروزی احتمالی دموکراتها بر جمهوریخواهان در ایران شاهد اتفاقات مثبتی خواهیم بود از جمله اینکه نقشه بسیاری از افراد که بسوی دلالی و به بهانه تحریم سعی در افزایش نرخ ارز و احتکار کالاهای اساسی و کمبود و گرانی کالاها را در بر داشت نقش بر آب خواهد شد.
این روزها کافی است به بازار های مختلف نیم نگاهی بیندازیم و ببینیم که قیمت کالاها هر روز گران‌تر از روز قبل می‌شود و دولت نیز بدلیل ناتوانی بانک مرکزی در کنترل قیمت دلار و تورم افسار گسیخته سعی می کند مردم را به گرانی کالاها عادت دهد؛ اما واضحا دولتمردان بدانند که نفس مردم نه بخاطر ماسک زدن؛ که گرانی ها نفس آنها را تنگ کرده است.
افسار گسیختگی قیمت ارز در ایران از زمانی آغاز شد که رییس بانک مرکزی خرید و فروش دلار را ممنوع و دلار را کالای قاچاق اعلام کرد و سپس دولت با تصویب ارز ٤٢٠٠ و راه اندازی سامانه نیما تصمیم گرفت مشکلات ارز را در اقتصاد کشور حل کند، اما این سامانه نه تنها با مشکلات بسیاری همراه بود و باعث تثبیت قیمت دلار نشد، بلکه سبب شد کنترل نرخ ارز از دست بانک مرکزی خارج شود.
این روزها کارگران از نظر اقتصادی و معیشتی به دلایل شرایط تحریم‌ها، شیوع بیماری کرونا و کم‌لطفی‌هایی مسوولان روزهای سختی را می گذرانند و این در حالی است که سال های زیادی است که قشر زحمت کش و مظلوم کارگری کشور، فشار تورم را تحمل می کنند و فریاد آنها نیز به گوش هیچ قانونگذار و مجری قانونی نمی رسد.
دو قطبی(پولاریزه شدن) جامعه، منجر به تورم همراه با رکود و افزایش نابرابری خواهد بود و آخر اینکه در صورت عدم برگشت و اصلاح می بایست در انتظار نارضایتی اجتماعی باشیم.
اقتصاددانان بنام کشور معتقدند ۷۰ درصد مشکل عظیم اقتصادی کشور بدلیل تصمیمات و ساختارهای نادرست اقتصادی است و تنها ۳۰ درصد آن به تحریم ها مربوط می شود و در غیر اینصورت حتی اگر تمام ثروت دنیا را داشته باشیم وضعیت همین است که هست.
در روزهای گذشته طرح گشایش اقتصادی یا همان پیش فروش نفت از یک سو و از سوی دیگر طرح پیشنهادی آلمان و انگلیس برای مذاکره میان تهران و واشنگتن، سبب شده است که فضاسازی مناسبی برای اقتصاد و ابرتورم ایجاد شده ترسیم شود، اما سوال مهمی که وجود دارد این است که با این حال که ملت ایران هنوز خاطره تلخ افزایش قیمت بنزین را فراموش نکرده اند؛ چگونه می توانند با بدهکار شدن کشور در دو سال آینده و در موعد بازپرداخت سود فروش نفت به مردم بی خیال باشند؟
آسیانیوز ایران هیچگونه مسولیتی در قبال نظرات کاربران ندارد.
تعداد کاراکتر باقیمانده: 1000
نظر خود را وارد کنید