. اما با این وجود، تاثیر این انتقاد ها و برنامه ها و طرح هایی که همه روزه از تریبون های مختلف به اطلاع مردم می رسد و یا در رسانه ها انعکاس می یابد بر سفره مردم دیده نمی شود. گویا این مردم،ساکنان کره دیگری هستند که قرار است از ایران برایشان نسخه درمانی پیچیده شود. نسخه هایی که فقط در حد حرف و شعار هستند.حال این سوال مطرح می شود که چگونه همه مسئولان از وخامت اقتصادی مردم و ناگواری شرایط معیشتی سخن می گویند اما قادر نیستند مانع بدتر شدن این وضعیت شده و جلوی آن را سدکنند؟نابسامانی اقتصادی و مشکلات معیشتی مسایلی نیستند که با شعار و فرافکنی قابل حل باشند لذا برای حل و فصل این مشکلات نیاز به اراده عمومی و ملی است که متاسفانه در میان دست اندرکاران مشاهده نمی شود.
این واقعیت را باید پذیرفت که بخشی از این مشکلات ناشی از فشارهای خارجی و تحریم هایی است که به مردم ایران تحمیل شده است. ولی در کنار این فشارها و تحمیل ها باید اعتراف کرد که سومدیریت و ناکارآمدی مدیران بیش از تحریم ها و فشارهای خارجی تاثیر گذار بوده است . این مساله هم از اعتبار مدیران کاسته و هم این که ناتوانی آنها را آشکارتر ساخته است . یکی از دلایل پیدایش این وضعیت بی توجهی به شایسته سالاری و توجه خاص به ژن های برتر ، فرقه گرایی و فامیل گرایی است که متاسفانه در دولت های تمامی این سا ل ها ریشه داشته وروز به روز تقویت شده است.
مسئول و مدیری که هیچ حضوری در جامعه ندارد و فقط از طریق بولتن ها و یا آمارهای ساختگی در جریان مسایل و مشکلات مردم قرار می گیرد چگونه می تواند با مردم فقیرکه با انواع و اقسام مشکلات و کمبودها دست به گریبان هستند هم دردی کرده ویا قادر به حل و فصل مشکلات آنها باشد؟!
امروزه متاسفانه همه مسئولان و دست اندرکاران، درباره مسایل ومشکلات اقتصادی و معیشتی مردم شعار داده وضمن سخن پراکنی ، برای آنها دلسوزی می کنند. آنها به گونه ای سخن می گویند که گویا دیگران مسئول پیدایش این وضعیت هستند و خودشان هیچ نقشی در ایجاد و یا دامن زدن به این وضعیت نداشته و ندارند؟
مسئولانی که ده ها سال است بر کرسی های مختلف تکیه زده و همه روزه از تریبون های مختلف برای مردم توصیه های بهداشتی و امنیتی و اقتصادی و اجتماعی ارائه می کنند از آنجا که جدای از مردم زندگی می کنند نمی توانند واقعیت ها را درک کرده و راه حل معقول و منطقی ارائه بدهند.
برای پی بردن به این واقعیت که مسئولان با مردم بیگانه هستند بهتر است نگاهی به شرایط زندگی آنها با مردم بیندازیم و یا اگر در بودجه سال 1398 شفاف سازی شده باشد تبصره ها و ارقامی که به حل مشکلات مردم اختصاص یافته با ارقام وتبصره های اختصاصی به نهادهای مختلف مقایسه شودتا این واقعیت آشکار شود که چقدر مردم و نیاز هایشان به حاشیه رانده شده واین نهادها و سازمان ها ی خاص به خوبی و به نحو احسن از بودجه و درآمدهای کشور بهره مند شده و منافعشان حفظ و تضمین شده است لذا در چنین شرایطی نباید هم گام های اساسی در راه حل و فصل مشکلات مردم برداشته شود. همین بی توجهی ها ونامحرم دانستن مردم سبب گردیده فاصله مردم و مسئولان روز به روز بیشتر شده و در کنار افزایش بیش از پیش مشکلات مردم ،مسئولان بی درد تر و ناآشنا تر با مردم شوند.