با رسیدن به روزهای پایانی سال جاری بیش از یک سال است که از استقبال بی سابقه و فراگیر سرمایه گذاران خرد از بازار سرمایه می گذرد. فارغ از اینکه چه بخشی از جمعیت عموماً کم تجربه و با دانش اندک توانستند از این بازار سود مورد انتظار خود را کسب کنند؛ مرجع کسب اطلاعات مالی برای بسیاری از افراد جایی نبوده است به جز شبکه های اجتماعی. سال گذشته مرکز پژوهش و مطالعات اسلامی سازمان بورس مطالعه تطبیقی در رابطه با تأثیر شبکه های اجتماعی بر بازار سرمایه انجام داد. بر اساس این گزارش که به بررسی تجربیات و اقدامات برخی از کشورهای خارجی در رویارویی با تهدیدات و فرصت های شبکه های اجتماعی بر بازار سرمایه پرداخته؛ توانایی هایی همچون انتشار تجربیات سرمایه گذاری افراد بر روی سهام مختلف، ارایٔه تحلیل های تکنیکال و بنیادی، تحریک و تشویق به انجام معاملات گروهی و رفتارهای دسته جمعی و حتی انتشار شایعات، اطلاعات و اخبار نادرست در خصوص یک سهام خاص برای شبکه های اجتماعی برشمرده شده است. به علاوه در این گزارش این نکته نیز عنوان شده که احساسات سرمایه گذاران در شرایطی که بازار از عوامل تکنیکال و یا بنیادی تأثیر نگرفته باشد، می تواند به عنوان محرکی برای نوسانات در بازار سرمایه عمل کند.
سرمایه گذاران برای تصمیم گیری صحیح و به موقع نیازمند گردش آزاد اطلاعات مالی و تقارن اطلاعاتی هستند . وظیفه ی تهیه ی گزارشات مالی بر عهده حسابدران و اظهارنظر نسبت به کیفیت ارایٔه آنها در حیطه ی مسیٔولیت حسابرسان مستقل است. تهیه گزارشات مالی بر اساس مفروضات و اصولی صورت می گیرد که اهداف آنها کسب اطمینان حداکثری از صحت و درستی اطلاعات می باشد. حسابرسان مستقل نیز در رابطه با انطباق اطلاعات ارایٔه شده با استانداردهای حسابداری و گزارشگری مالی، اطلاع رسانی می کنند. علاوه بر این موارد سازمان بورس اوراق بهادار نیز شرکت های عضو این نهاد را ملزم به ارایٔه گزارشات مالی و عملیاتی دوره ای نموده است تا ابزارهای بیشتری در اختیار سرمایه گذاران قرار گیرد. با تمام این تفاسیر کار سختی نبود تا از تعداد دنبال کنندگان صفحات مجازی، میزان به اشتراک گذاری اطلاعات بعضاً ناقص و کارشناسی نشده و بحث و جدل در محافل عمومی دریافت که نقش شبکه های اجتماعی و اطلاعات گردآوری و منتشر شده بر بستر آنها، که نه لزوماً برگرفته از صورتهای مالی، گزارشات مدیریت یا حسابرسان مستقل منتشر شده در سامانه های اطلاع رسانی رسمی همچون کُدال هستند؛ بلکه از تجزیه و تحلیل های غیررسمی و شاید بدون پشتوانه کارشناسان مجازی نشأت می گیرند، برای استفاده کنندگان بااهمیت تر تلقی شده باشند.
شبکه های اجتماعی؛ ابزار یا محتوا؟
شبکه های اجتماعی همچون پلی برای انتقال اطلاعات به مخاطبان مورد استفاده قرار می گیرند. اینگونه بسترها ابزارهایی را در اختیار اعضا قرار می دهند تا از آن طریق اطلاعات خود را با دیگران به اشتراک بگذارند. به عبارت دیگر این ابزارها به خودی خود محتوایی برای ارایٔه ندارند. از این منظر، شبکه های اجتماعی نه تنها تهدیدی برای سرمایه گذاران و سرمایه پذیران نیستند بلکه در صورت ارایٔه اطلاعات کامل و دستکاری نشده توسط فعالین این حوزه می توانند بخش اعظمی از جامعه که به دلایل مختلفی به دانش سرمایه گذاری یا
اطلاعات کمی و کیفی شرکت ها دسترسی ندارند را مطلع سازند. البته این دیدگاه بسیار خوشبینانه است زیرا علاوه برای تهدیدهای سایبری بسیاری از خطرات بالقوه، استفاده کنندگان اینگونه اطلاعات را تهدید می کنند.
مبالغه یا کوچک شمردن اطلاعات
صورتهای مالی، گزارشات حسابرسان مستقل و مدیریت، عموماً چارچوب های معینی را با هدف قابلیت مقایسه اطلاعات دنبال می کنند. در مقابل، بسترهای مجازی محفلی برای بهره برداری از خلاقیت پدید آورده اند که محدودیت و چارچوبی در آن برای ارایٔه اطلاعات وجود ندارد. هرچه خلاقیت تولید کنندگان بیشتر باشد تعداد مخاطبانی که دید کارشناسی و عمیقی نسبت به موضوع خاصی ندارند و تحت تأثیر نوع ارایٔه آنها متقاعد به تصمیم گیری می شوند، افزایش می یابد. لذا به نظر می رسد حتی اگر تولید محتوا مبتنی بر اطلاعاتی باشد که پیشتر توسط حسابداران، حسابرسان یا مدیریت شرکت سرمایه پذیر ارایٔه شده است، بازهم کیفیت ارایٔه آنها می تواند خطر گمراه کنندگی استفاده کنندگان را افزایش دهد.
ألیگارشی کارشناسان مجازی
کمابیش خبرهایی در رابطه با وضع قوانینی برای کنترل صحت و درستی اطلاعات تولید و به اشتراک گذاشته شده در فضای مجازی به گوش می رسد. در طی سال گذشته بخش زیادی از سرمایه گذاران خرد در جامعه ای از صفحات مجازی محاصره شده بودند که بمباران اطلاعاتی با منشاء اجماعی از گردانندگان صفحات مجازی می توانست منجر به جهت دهی تصمیم آنان شود. در فقدان وجود قوانین و ناظرانی که صحت و درستی اطلاعات را کنترل کنند طبیعی است که رفتارهای غیرقابل تحلیل و تفسیری مشاهده شود. علاوه بر وضع قوانین، برای تأثیرگذاری اثربخش تر، باید نهادهای متخصص همچون تهیه کنندگان اطلاعات مالی رسمی نیز در این فضاها حضور فعالانه ای داشته باشند.
خطای تاکتیکی تولید و توزیع کنندگان اطلاعات مالی رسمی
شبکه های اجتماعی دیگر تنها بستری برای گذران اوقات فراغت نیستد. با تجزیه و تحلیل کلان داده ها و استفاده از قابلیت این بسترها در توزیع و به اشتراک گذاری اطلاعات می توان بر دیدگاه جامعه مخاطب تأثیر هدفمند نهاد. با این حال، حضور حساب نشده و بدون برنامه در این فضا دردی از آنارشیسم حاکم بر آن دوا نمی کند. حسابداران و حسابرسان رسمی کمتر در فضاهای مجازی حضور فعالانه دارند. این تصمیم می تواند به دلیل شخصیت محافظه کارانه ی آنها و یا به دلیل قوانینی باشد که انجام چنین اقداماتی توسط این گروه ها را محدود می کند. در هر حال، این نکته را باید در نظر گرفت که بخش وسیعی از فعالیت های آنها منجر به تولید اطلاعاتی می شود که باید مستقیماً در اختیار آحاد جامعه قرار می گیرد. حسابرسان مستقل به طور خاص حافظان منافع سهامداران هستند. تنها ارتباط حسابرسان مستقل با صاحبان سهام از طریق گزارشاتی است که سهامداران اقلیت دانش محدودی نسبت استفاده از آنها برای تصمیمات اقتصادی خود داشته یا علاقه چندانی به مطالعه چنین توضیحاتی ندارند. نمی توان اشتیاق آحاد مردم جامعه به استفاده از فضاهای مجازی علی الخصوص شبکه های اجتماعی را نادیده گرفت. هرچند حسابداران و حسابرسان ملزم به تبعیت از اصول و مفروضاتی هستند که آنها را از ارایٔه اطلاعات با اشکال گوناگون باز می دارد اما همکاری آنها با نهادهای دیگر می تواند منجر به تولید محتواهای ثانویه ای شود که علاوه بر درست و منصفانه بودن، دارای ویژگی های بصری مورد علاقه آحاد جامعه می باشند. از سوی دیگر، وضع قوانین نظارت بر گردش اطلاعات مالی هم راستا با حضور نهادهای اطلاع رسانی و آموزشی می توانند راهکارهایی برای جلوگیری از تأثیرگذاری منفی شبکه های اجتماعی بر تصمیم سرمایه گذاران خرد جامعه باشند.