اجازه بدهید توضیحات لازم داده شود وبه این پاسخ به دید پاسخهای کلیشه ای نگاه نکنیم!
بسط و نشر در توضیح پاسخ این سوال میتواند بصورت سناریوئی دو اپیزودی ترسیم شود ودر پایان کار از ارتباط زنجیره ای مستحکم این دو ، به نتیجه ای جالب رسید:
اپیزود اول:
از دوستانی که میتوان بدوستیشان مفتخربود جناب دکتر مجید حسینی از کارآفرینان برتر کشوری داستان سفر کاریشان به چین را نقل کرده که همه ی آن از شرح تلخ تهدیدات تولید در اینجا و مقایسه اش با فرصتهای شیرین ایجاد شده در آنجا برای تولید شنیدنی و عبرت آموزوتاسف برانگیزاست!لیکن قسمتی که مربوط به بحث ماست ، شرحش را ضرور میدانیم!
ایشان در مواجه با مدیر عامل سازنده ی ماشین آلات برای شرکتشان چالش برانگیزترین و دغدغه مندترین مشغله ی ذهنیشان را ازایشان میپرسد وپاسخی جالب وشگرف میشنوند!
دکتر حسینی :درچین بانکها دراعطای تسهیلات چه نرخی سودرا تعیین واز شما میگیرند؟
مدیرجوان چینی:نرخ سود تسهیلات را دراینجا تسهیلات گیرنده وآنهم پس از برآورد سودحاصله تعیین میکند نه بانک!
اپیزود دوم: در دادخواستهای مطرح در محاکم قضایی در ایران ، قضات محترم درارجاع امر به کارشناس خواهان پاسخ این سوال هستند که درعقد مشارکتی فیمابین بانک وتسهیلات گیرنده آیا نرخ سود قطعی از پیش تعیین شده است؟
واگر پاسخ کارشناسی "بله"باشد این یعنی عدم رعایت الزمات قانونی وشرعی عقود منعقده توسط بانک ومتعاقب آن محکومیت بانک!
ارتباط این دو باهم را یافتید!
چین در عمل به سهولت الزامات موفقیت آمیز دین مترقی ما را در فعالیتهای اقتصادی عینیت بخشده ونتیجه کارش را به رخ جهان متلاطم وپرغوغای این دوران آنچنانکه متحیرانه میبینم ، کشیده است!
اما تاسف بار ،رنجش آور ،عذاب آور وازحوصله خارج است که بانک وسیستم بانکی درایران بارندی و موذی گری توانسته نام مبارک اسلام را با خود همرا ه کرده و باعنوان بانکداری اسلامی ،بدیهی ترین قوانین عملیات بانکداری بدون ربا را زیر پا گذاشته ولگد مال کند!و با انواع لطائف الحیل اقدام به انجام کارهای ربوی آنهم ازنوع ربای دوران جاهلیت کرده و اقتصادمان را روز به روز از شکوفائی ، نشاط وپویائی دور کرده وبه مرز فلاکت رسانده است!
پس چگونه انتظار داشته باشیم ایران رنگ رخساره ی اقتصاد پرنشاط مولد چین را به خود ببینید؟!