اما این نکته ی به این بدیهی در روزنامه ی کثیر الانتشار ایران حتی کمتر از اخبار ورزشی جا به خود اختصاص داده است ؛ در واقع دو نیم صفحه که شامل اخبار اقتصادی غیر مرتبط به اقتصاد ایران هم است .
در پی محتوای ناچیزوتکراری مطالب این دونیم صفحه ، سئوالات پر شماری ذهن خواننده ی مشتاق به کسب اخبار ، گزارش ها و تحلیل های اقتصادی را بخود مشغول می کند ؛ از جمله :
1-آیا این وضع در اطلاع رسانی گویای آن نیست که دولت دچار انفعال است و قادر به انجام کار مفیدی نیست تا بتواند آن را در پیشگاه مردم عرضه کند ؟
2-آیا این وضع به این معنی نیست که ارگان دولت مورد بی توجهی زمامداران حوزه ی اقتصادی قرار گرفته است و لزومی به اطلاع رسانی نمی بینند ؟
3-سئوال جدی این است وزارت خانه هائی که در حوزه های اقتصادی دارای اراده هستند و دخیل چرا گزارش های پریودیک توضیحی – تشریحی در اختیار مردم نمی گذارند تا مردم بتوانند برنامه های زندگی شان را بر آن اساس تدوین کنند ؟
4- انچه در ارگان دولت پر رنگ است مربوط به سیاست های خارجی نظام است ؛فی المثل به درشت ترین عناوین صفحه ی نخست روزنامه ایران 11/3/98 توجه بفرمائید:
"نه ! به معامله ی قرن "، " ناکامی ریاض در ایجاد همگرائی ضد تهران " ، " اعلام جنگ تجاری ترامپ با مکزیک " ، " سر در گمی در اردوگاه نفتی آمریکا " ، " ناکامی ائتلاف عربی در مکه "، " مهر تائید آژانس بر اجرای تعهدات ایران "!!!
ما به سلسه ی دولت های قاجار دائم ایراد می گرفتیم که تمامی سیاست های داخلیش در گرو روابط خارجی اش خلاصه می شد ؛ گویا بیش از یک قرن پس از انقلاب مشروطیت حالا خودمان هم نه عمد تاً بلکه مطلقاً در چنبره ی مناسبات خارجی گرفتار آمده ایم !
5- اگر دولت آچمز است و توان حرکت ندارد و تنها چشم امیدش به منافذ مناسبات خارجی دوخته شده است ،حنای بی رنگ " تدبیر و امید" پیشکش با یک جو صداقت کار را یکسره کند تا گناه علافی وبی برنامگی یومیه ی خلق الله و اهالی کسب وکارهای منفک از آن بیش از این به گردنش نیافتد.
6-...ودر خاتمه سئوالی که چهل سال است مطرح می شود : آیا دانستن حق مردم است یا نیست ؟ اگر است ، آیا با این وضع خبر رسانی مردم حق ندارند دائم تعداد دیش های شان را افزایش دهند ؟