" وقتی کسی را بینهایت دوست میداری/وقتی که تنها انتخابت اوست، در یاری/وقتی سر مویی به معشوقی گره خوردی/وقتی نفس در بوی محبوبی گرو داری/وقتی دلت را میبرد یادی به صد وادی/وقتی که آزادی و در دامی گرفتاری /وقتی که حالت با تمام ناخوشی، خوب است/وقتی که شبها ظاهرا خوابی... و بیداری/وقتی نداری حس کاری، با همین احوال/تا نام او میآید، از جان مایه بگذاری/وقتی که بی او رو به ساعت، خسته بنشینی/وقتی که بی او پشت یک در، لحظه بشماری/وقتی که زورِ کوهکندن پیش او داری/اما نداری چارهای جز بُهت و ناچاری.../وقتی نداری آنچه را میخواستی، در دست/اما تمام آنچه گفتم، بودهای، باری؛/این دم اگر نامش جنون یا عشق یا رنج است/این درد خوش، را سعی کن در دل نگهداری..."
از ویژگیهای بی نظیر شعر "علیرضا سپاهی لائین "شاعر نیک مرام خراسانی آمیختگی باشکوه زبان حماسی با پیامی انسانی است:
"فریاد زد که ؛ تیرگی پوست عار نیست/در جان و دل سیاه و سپیدی بهکار نیست/یادش بخیر مرد سیاهی که ماند و خواند:/اثبات حق، به رنگ و زبان و تبار نیست!"
تصویرهای به یادماندنی از تلخیهای اجتماع لحظاتی تاریک در شعر "علیرضا سپاهی لائین" پدید آورده است. او شاعری است غمخوار مردمان که جوان کارگر را مهمان شعر میکند در غروبی رو به ماه...
"جوان سر گذر نشسته است و آه می کند/به اشتیاق هرکه می رسد نگاه می کند/همینکه یک نفر رسید... نیم خیز می شود/همینکه رفت،می نشیند... اشتباه می کند/"
اما شعر های "علیرضا سپاهی لائین" در اندوه متوقف نمیشود و باغی از گل می آفریند که از فکرهای تازه و روشن خبر میدهد و فرداهای شور انگیز:
"درهمین حالی که لب از تشنگی لبریز دارم/سینه ای سرشار احساسی غرور آمیز دارم /گرچه گاهی ناامیدم سخت از ایام اکنون /درنهان شادم که فرداهای شور انگیز دارم"
سه شنبه 28 خرداد ساعت شش عصر جلسه "شیرازه شعر" با دبیری استاد پیشکسوت "محمد رمضانی فرخانی" در "خانه شاعران ایران" واقع در خیابان شریعتی ،خیابان دولت،نبش کوچه شهید نعمتی برگزار می شود.
جواد لگزیان