انتظار این بود در این نشست ج. ا.ایران از "عضو ناظر" همچون مغولستان و افغانستان بدر آید وبه عضوی رسمی بدل شود و بدین ترتیب با استحکام واعتبار بیشتر در میان اعضای دائم حاضرشود؛ که متاسفانه چنین نمودی دیده نشد .
انتظار از خواندن " منافع ملت ایران "، برشمردن منافع اقتصادی بود که در شرایط بحرانی فعلی ضرورت شماره ی یک جامعه تلقی می شود ، وبه زبان ساده تر رابطه با چین و روسیه که در محدوده ای تعریف شده اند ، اظهر من الشمس هستند و لازم به روشنگری مجدد ندارند ، می ماند سایر اعضاء که ملاحظه می شود کماکان در سایه قرار دارند و اصلاً حرفی هم از آن ها درمیان نیست .
از صحبت های همتایان روسی و چینی هم چنین بر می آید که قدر مشترک سه کشور " فعالیت های اقتصادی و منطقه ای به ویژه مبارزه ی مشترک علیه تروریسم در منطقه " تلقی می گردد !
آوردن این قطعه ی آخر و تاکید برمبارزه علیه تروریسم " به ویژه " در منطقه حوزه ی ارتباطی را بالکل عوض می کند وبه فضای نا مشخص وچه بسا تاریک می کشاند .
به ویژه از زبان رئیس جمهور چینی که با دقت و وسواس بسیارنقش خود را از مبارزه با ترورویسم در منطقه دور نگاه داشته و همچون ایالات متحد آمریکا منافع اقتصادی خود را ارجح تلقی می کند و روسیه که آن هم از قضا! پشت هر دخالت حساب شده سیاسی و نظامی اش صرف منافع اقتصادی کشوری خوابیده که از کمبود سرمایه شدیداً در رنج است و از طریق همین دخالت های بلا توجیه روزگار می گذراند .
در این هنگامه وقتی رئیس جمهور چین می گوید :"پکن آماده ی توسعه ی همکاری هابا ایران در زمینه مبارزه با تروریسم و جرائم سازمان یافته است ."جا دارد بشنود :" مبادلات تجاری تان را به بهانه ی تحریم ها روز به روز کمتر نکنید ، توسعه در مبارزه با تروریسم پیشکش !
درخاتمه برعکس آنچه ؛ از سفرهای استانی رئیس دولت نهم و دهم در نهایت چیزی عاید مردم نشد ؛ انتظار داریم از این سفرها به جز بهره برداری های سیاسی ، میلیمتری هم به سفره های بسیار کوچک مردم افزوده شود !