در دهه 70 با جملات " بخور بخور..خیلی بخور" خنده بر لبان بییندههای کم سن و سالش میآورد. دههی شصتیها او و برنامههایش را خوب بیاد دارند. هر چند که مثل عموم افراد مردمپسند، به ناگاه از صحنه حذف شد، اما اکنون با بازگشت خود، ضمن یک "کمپین ملی" انگشت بر سیستمی گذاشته که از قضا در "بخور بخور" چیزی کم نگذاشته است. او اینبار با صدای گرم و فراموش نشدنیاش از مردم میخواهد تا مانع از "بخور..بخور" این سیستم ناکارآمد و فساد پرور شود. "محمود شهریاری" مجری فراموش نشدنی و قدیمی تلویزیون در قالبی متفاوت از گذشته و با حضور در صحنه اقتصادی – سیاسی ایران، ضمن دعوت از مردم به پیوستن به کمپین "نه به بانک ربوی" خواستار اصلاح سیستم بانکداری کشور شد. وی در گفتوگو با روزنامه "آسیا" عامل عقبماندگی اقتصادی ایران را در روال عملی سیستم بانکی کشور دانست. به گفته شهریاری "در حال حاضر بانکهای ما مشغول بنگاهداری هستند و بانکداری واقعی از سوی بانکها وجود ندارد. حتی مراجع تقلید هم به این مسله واکنش نشان دادهاند و این عمل را حرام اعلام کردهاند. اما کسی به این واکنشها توجهی نمیکند. باید مردم بخواهند که بانکها تسلیم شوند و رویه کاری خود را تغییر دهند. در غیر اینصورت همین آش و کاسه پیش روی ما خواهد بود." متن این گفتوگو که در خصوص راهاندازی "کمپین نه به بانک ربوی" است را بخوانید.
از هدفتان در خصوص راهاندازی کمپین "نه به بانک ربوی" بگویید. چه شد که چنین تصمیمی گرفتید؟
همانطور که میدانیم مشکلات زیادی توسط بانکها برای مردم و بخصوص برای کسانیکه کارآفرین هستند ایجاد شده است. با "ربح مرکبی" که بانکها ایجاد کردهاند مشکلات عدیدهای برای مردم و صاحبان کارخانجات ایجاد شده است. صاحبان مشاغل گوناگون، ماشین و خانه و ثروت خود را به خاطر ربح مرکب بانکها از دست دادهاند. این روال برخلاف قوانین مدنی و شریعت اسلام است. به جهت چنین مشکلاتی، احساس کردم که باید چنین کمپینی در کشور راهاندازی شود و بحمدلله استقبال خوبی هم از این کمپین شده است. ما همراهان زیادی داریم. از جمله دوستانی که پیشتر کمپین "حذف ربا" را راه اندازی کرده بوند با ما همراه هستند.
مشخصا این استقبال در حیطه عمل هم باید اجرایی شود. آیا تا کنون قدمی عملی در این زمینه برداشته شده است یا خیر؟ به اجرایی شدن این کمپین امیدوار هستید؟
در حال حاضر بانکهای ما مشغول بنگاهداری هستند و بانکداری واقعی از سوی بانکها وجود ندارد. حتی مراجع تقلید هم به این مسله واکنش نشان دادهاند و این عمل را حرام اعلام کردهاند. اما کسی به این واکنشها توجهی نمیکند. باید مردم بخواهند که بانکها تسلیم شوند و رویه کاری خود را تغییر دهند. در غیر اینصورت همین آش و کاسه پیش روی ما خواهد بود.
چندی پیش آقای همتی رییس بانک مرکزی در جلسهای شرکت نموده بود و با لفظ "مجلس غلط کرده که در کار بانکها دخالت کرده و برای آنها تعیین تکلیف کرده است" جلسه را اداره میکند. در ادامه مسئولان مربوطه حتی اجازه هم ندادند که از آن جلسه خبری خارج شود. ضمن چنین برخوردهایی و شنیدن چنین الفاظی، مردم باید خواهان تغییر باشند. اگر این خواسته ادامهدار شود، مشخصا بانکها تسلیم خواهند شد.
اگر تاریخ را مرور کنیم میبینیم که در سال 57 مردم بانکها را آتش میزدند؛ چراکه دریافته بودند همین بانکها عمل اوضاع نابسمانان زندگیشان است. اکنون نیز همان روال در حال ادامه است. عملکرد کنونی بانکها باعث نارضایتی عمومی مردم میشود. عموم گرفتاریهایی که در حیطه اشتغال جوانان و تولید داریم، که البته این مهم شعار اقتصادی سال هم بوده، در گرو عملکرد صحیح بانکها است.
بنابراین میتوان گفت برای جان گرفتن تولید در کشور به راه اندازی و اجرایی شدن این کمپین نیاز داریم.
کاملا صحیح است؛ برای اینکه تولید رونق بگیرد باید پول به صورت ارزانتر در اختیار تولیدکننده قرار بگیرد. وقتی این مساله اجرایی نشود، از آنجهت که تولید کننده فاقد سرمایه لازم خواهد بود. لذا نمیتواند اشتغال و تولید ایجاد کند. بانکها شاید فکر کنند که با بنگاه داری، مبالغی را کسب میکنند و سیستم بانکداری را سرپا نگه میدارند؛ اما این رویکرد باعث از بین رفتن تولید شده است. بنگاهداری بانکها مضر است و در اقتصاد سوءتاثیرات فراوانی از خود بر جای گذاشته است.
حبابهای ایجاد شده در بخش خودرو، مسکن، سکه و ... بیدلیل نیست. همین فعالیت و بنگاهداری بانکها منجر به ایجاد حباب شده است. با اصلاح روال کار و سیاست بانکها، میتوانیم این رویکرد را تغییر بدهیم و حبابها را از اقتصاد کشور خارج نماییم.
وقتی سپردههای حاضر در بانکها را بررسی میکنیم 80 درصد سپردهها در دست 10 الی 15 درصد افراد جامعه است. لذا باید گفت پیوستن مردم عادی به این کمپین صرفا 15 درصد صاحبان سپرده را در بر میگیرد. سایر سپردهها از آن صاحبان قدرت و سوداگران است. این موضوع برای کمپین حاضر مقداری مایوس کننده نیست؟
درست است؛ اما نباید فراموش کنیم که مردم حق رای دارند. باید به کسانی رای بدهند که بتوانند مقابل این افراد بایستند. در کشورهای پیشرفته به سپردهها زیر 2 درصد و 4 درصد سود پرداخت میشود. در سوییس صاحبان سرمایه از سپردهگذران بابت نگهداری سپردههایشان در بانک، پول دریافت میکنند. اما سیاست بانکی ما این است که با پرداخت سود بالا، در واقع هزینهای را از جیب مردم عادی دریافت کنند و به جیب آن اقلیت که اشاره کردید بریزند. مردم شاید قدرت مقابله با این سرمایهگذاران و سپردهگذاران بزرگ را نداشته باشند، اما از طرف دیگر همین مردم این قدرت را دارند که به کسی رای بدهند که نظام سیاسی و اقتصادی جامعه را بتواند صحیح اداره کند.
ما وعدههای روسای جمهوری مثل آقای روحانی و احمدینژاد در قبال اوضاع اقتصادی کشور را به خاطر داریم و در پایان هم دیدم که چه رخدادهایی در معیشت مردم ایجاد کردند. در حال حاضر میتوان گفت شاهد نوعی ناامیدی در قبال صندوق رای هستیم. نظر شما چیست؟
در حقیقت برای ریشهیابی این ناامیدی باید سراغ فقها و اعضای شورای نگهبان رفت. باید از آنها سوال کرد و آنها را مورد مواخذه قرار داد که با نظارت استصوابی خود افرادی را تعیین میکنند که مردم ضمن اعتماد به آنها رای میدهند. منتخبین نیز در نهایت بر خلاف وعدههای خود عمل میکنند.
باید به آنها بگوییم که شما فقیه هستید؛ شما باید قوانین را مطابق با احکام اسلام بسنجید. وقتی نماینده مجلس از این موضوع هراس دارد که دفعه بعد مورد تایید شورا قرار نگیرد، وقتی نامزد انتخاباتی از این هراس دارد که رد صلاحیت شود، چنین مشکلاتی به وجود میآید. اگر چنین دلسردی در دل مردم ایجاد شده است، باید در خصوص نظارت استصوابی شورای نگهبان تجدید نظر کنیم.
قبلا کمپینهایی شبیه کمپین "نه به بانک ربوی" در صنایع گوناگون راه اندازی شده است که مشهورترین آنها شاید "نه به خرید خودرو" باشد. با این اوصاف این کمپین موفق عمل نکرد. اول اینکه چرا چنین کمپینهایی در ایران بر خلاف کمپینهای کشورهای خارجی به بنبست میخورد. دوم اینکه آیا امیدی هست که سرنوشت کمپین "نه به بانک ربوی" به سرنوشت "نه به خرید خودرو" دچار نشود؟
ببینید؛ این کمپین با کمپین نه به خرید خودرو و سایر کالاها تفاوت دارد. مردم در مورد معیشت خود به کالاهایی از قبیل خودرو و ...نیاز دارند و نمی توانند که آنها را خریداری نکنند. البته این را هم باید گفت که در چنین کمپینهایی شاهد فریبکاری مردم بودیم. حین راه اندازی کمپین "نه به خرید خودرو" مردم را فریب میدهند و آنها را با وعده وام خرید خودرو، به خرید خودرو ترغیب میکنند. با استفاده از تحفیف هایی مردم را ترغیب میکنند تا دست به خرید بزنند. نهایتا نیز شاهد فروش چند دقیقهای خودرو هستیم. این به جهت گرفتار بودن مردم است. کمپین نه به بانک ربوی با سایر کمپینها متفاوت است. این کمپین با زندگی با فرزندان و با خانوادههای ما ارتباط دارد. آیندهی نسل جوان ما در گرو این کمپین است. اگر مسئولان بانکی همین مسیر خود را ادامه دهند، مشخص نیست چه بلایی سر ملت خواهد آمد. مردم باید بدانند که چه بلایی سر آنها آمده و چه اتفاقاتی در آینده در کمین خود و فرزندانشان است. ما نباید مثل کشورهای گرسنه آفریقایی گرفتار شویم. این خطر بزرگی است که ما را تهدید میکند.
پس میتوان این کمپین را در ادامه همان اعتراضات سال 57 مردم به روال حاکم تعبیر کرد که خواستار تغییر بودند.
بله؛ همینگونه است. من فکر میکنم همانطور که در آن سال مردم ریشه درد را خوب تشخیص دادند و مرکز گرفتاریها را بانکها دانستند و به بانکها حمله کردند، اکنون نیز همین مردم باید بدانند که بانکها عامل گرفتاری آنها است. مسئولان سیاسی باید بدانند که اگر مانع از این روال نشوند، مشکلات عدیدهای در حوزه سیاست و فروپاشی اجتماعی صورت میگیرد.