طبعاً یکی از گزینه های احتمالی در شرایط فعلی وقوع جنگی تحمیلی است . لذا لازم است پیشاپیش در خصوص این گزینه برنامه های مدون و قابل اجرائی را تدوین نمود . بنا به دلایل زیر این برنامه ها نمی توانند الگوبرداری از روش هائی باشند که در جنگ هشت ساله مورد استفاده قرار گرفتند .
دریک مقایسه ی صرفاً اقتصادی ناب گرایانه دوران فعلی بادوران جنگ هشت ساله از تفاوت های به ظاهر کمی ودر باطن ماهوی برشمرده ی زیر یرخوردارند که اقتصاد دانان برجسته در نظر دارند :
1ــ جمعیت کشورمان در این فاصله ی زمانی قریب 8/1 برابر شده است.
2ــ توسعه ی اقتصادی ایران به میزان تقریبی سه برابر آن دوران فزونی یافته است . همین اقتصاد است که هم اکنون قریب 14 میلیون کارگر را به عنوان نیروی انسانی حاضر به یراق در بطن خود ایجاد کرده است .
3ــ تولید ناخالص داخلی ایران نیز به همین نسبت فزونی گرفته است .
باتوجه به رشد در هم تنیدگی های اقتصاد جهانی و ساختار اقتصاد ی کشور ما این دو مورد وابستگی اقتصادی ما را به فروش انواع سوخت های فسیلی و منابع زیرزمینی و نتیجتاً انواع ارزهای خارجی به سر کردگی دلار امریکا اقلاً سه برابر کرده است .
4ــ حجم صادرات وواردات ما را تقریباً دوبرابر کرده است .
5ــ یک فاجعه ی ملی هم رخ داده وآن این که حجم نقدینگی در کشور ما نسبت به متوسط سال های جنگ تقریباً 2700 برابر(!) شده است که به این معنی است که ارزش پول ملی مان به میزان فوق العاده باور نکردنی ای کاهش یافته است .
5ــ واما از در آمدهای ناشی از فروش نفت بنویسیم :
1ــ 5 :بین سال های 1360 تا 1365؛ فروش سالانه به قیمت امروز قریب 75میلیارد دلار بود .
2ــ 5: بین سالهای 1365تا 1367؛ فروش سالانه به قیمت امروز حدود 30 میلیارد دلار نزول کرد . ( آمار اخذ شده از شماره ی 320 تجارت فردا )
6ــ فساد در نظام اقتصادی فعلی به حدی نهادی شده است که موجب شده روزانه به حجم و وسعت پرونده هائی که از این بابت به دستگاه قضاء ارجاع می شوند سر به فلک بگذارند ؛ پیش آمدی که در دوران جنگ تحمیلی به وضوح چنین ابعادی نداشت .
پس چنانچه ملاحظه می شود شرایط و ساختار اقتصادی آن چنان تغییر کرده است که نمی توان از متد های سابق در اداره ی کشور برخوردار شد .
حال سئوال جدی از مقامات عالی رتبه ی مملکتی این است ؛ با توجه به وضعیت فعلی چه طرح هائی را برای شرایط جنگی در نظر دارند که بتوانند با حداقل آسیب های قطعی به کشور آن را اداره کنند ؟
جنگ هشت ساله که قریب یک سال ونیم پس از انقلاب رخ داد کاملاً غیر منتظره و غافلگیرانه بود و ساختار نظام نو پای ج. ا. ایران در حال شکل گیری بود ؛وکاملاً در کاری انجام شده قرار گرفت ؛ موقعیت فعلی نوع دیگری است قریب یک سال ونیم است که رئیس جمهور ایالات متحد آمریکا بی درنگ بر طبل جنگ می کوبد و قطعاً حاکمیت ج.ا.ایران برای چنین ایام ناخواسته ای خود را آماده کرده است و پیش بینی های لازم را به انجام رسانده است .
همچنین قطعاً ما مردم اجازه داریم از حاکمیت در خواست کنیم که تدریجاً برنامه های اقتصاد جنگی خود را بطور مبسوط در اختیارمان قرار دهد تا در صورت وقوع جنگ با آمادگی ذهنی بیشتری با آن برخورد کنیم .