به گزارش آسیانیوز، پیش بینی میشود با افزایش قیمت دلار قیمت طلا افزایش یابد. پیش بینی میشود با افزایش قیمت بنزین، تورم افزایش یابد. پیش بینی میشود با افزایش نرخ بهره بین بانکی، شاخص بورس کاهش یابد.
پیش بینی میشود با افزایش مراجعه به کلیسا، مصرف سیگار کاهش یابد!!!
همه ما از این گزارهها بسیار شنیدهایم، گزارههایی که گاهی اوقات صحیح و در بیشتر موارد غلط هستند. به گزاره آخر دقت کنید، شاید تصور کنید این حرف مهمل است اما این موضوع نیز مورد مطالعه قرار گرفته است.
این یادداشت در رابطه روابط بین متغیرهاست، مفاهیمی مانند causality، Correlation، Cointegration، Regression و Time series چه مفهومی دارند؟ اینگونه مقایسات چه زمانی درست و چه زمانی غلط است؟
------------
بیشتر بخوانید
سکه؛ دلار؛ طلای دست دوم یا بیت کوین بخریم؟
--------------------------------
مثلا فرض کنید قیمت نفت را روزانه ثبت کنیم همچنین با استفاده از شاخص قیمت مصرف کننده عدد تورم را بدست آوریم حال برای مقایسه تورم و قیمت نفت چه باید کرد؟ سادهترین روش آن است که ابتدا میانگین ماهانه قیمت نفت را بدست آوریم اما خود قیمت نفت از کجا آمده است؟ قیمت نفت در بازار جهانی تعیین میشود.
نفت در سطح جهانی می تواند از طریق کشتی ، خط لوله یا باربری از یک بازار به بازار دیگر منتقل شود. در نتیجه، تراز عرضه/تقاضا قیمت نفت خام در سراسر جهان را تعیین میکند. قیمتها در سطح جهانی متفاوت است تا منعکس کننده هزینه حمل و نقل نفت خام به آن بازار و تفاوتهای کیفیت بین انواع مختلف نفت باشد.
اما در واقع تعیین قیمت نفت با آنچه در ذهن از عرضه و تقاضا داریم کمی متفاوت است. قیمت نفت در بازار آتی نفت تعیین شده است. یک قرارداد آتی نفت یک توافق نامه الزامآور است که یک حق خرید نفت توسط بشکه با قیمت از پیش تعریف شده در تاریخ از پیش تعریف شده در آینده را به خریدار میدهد که خود این قیمت آتی متأثر از عوامل متعدد دیگری است از ذکر آن در این یادداشت صرف نظر میشود.
پس فعلا فرض میکنیم که ما قیمت انواع مختلف نفت را داریم و بایستی از بین این قیمتها یکی را انتخاب کنیم.
اگر فروض ما صرفا بر اساس یک قیمت مانند قیمت برنت باشد آن را انتخاب میکنیم اما در غیر اینصورت بایستی از میانگین قیمت استفاده کنیم بنابراین با فرض استفاده از میانگین قیمت ما دو بار میانگین گرفتهایم، میانگین قیمت انواع نفت و میانگین قیمت روزانه نفت برای رسیدن به قیمت ماهانه لذا تا اینجا دو خطای میانگین گیری را در محاسبات باید لحاظ کرد اما این دو میانگینگیری به جز تمام میانگینهای موزونی است که در تعیین قیمت آتی نفت استفاده شده است.
اما در مورد شاخص قیمت مصرف کننده چطور؟ شاخص قیمت کل، میانگین موزونی از شاخص قیمت گروههای مختلف کالاها و خدمات است که مورد مصرف خانوارها قرار میگیرد. در محاسبه شاخص کل، گروه بندی کالاها و خدمات مصرفی بر اساس طبقهبندی بین المللی (COICOP) (طبقه بندی مصرف فردی برحسب هدف) شامل 12 بخش، 47 گروه و 117 طبقه است.
اما این شاخص خود به دو نوع با اجاره و بدون اجاره تقسیم میشود وارد شدن اجاره به این شاخص منجر به تغییر قابل ملاحظه آن میشود لذا در یک مقایسه بایستی به این نکته نیز توجه داشت.
از سویی 455 قلم شامل 308 قلم کالا و 147 قلم خدمات در شاخص کل به صورت میانگین موزونی از کالاها و خدمات محاسبه میشود که خود 308 قلم کالا به صورت به صورت میانگین موزونی از کالاهای با دوام، کم دوام و بی دوام در نظر گرفته میشود.
از سویی از 308 قلم کالا، 197 قلم بی دوام است که 57 قلم شامل مواد خوراکی میگردد خود میانگین موزون از خوراکیهای تازه و سایر خوراکیها است.
با لحاظ این پیچیدگیها شاخصی با عنوان CPI بدست میآید( از سایر شاخصها صرف نظر میشود) اما ما قصد مقایسه تورم را داشتیم، تورم خود درصد تغییرات CPI است.
حال سوال این است که آیا مقیاسه بین قیمت نفت و تغییرات CPI که ماهیت Return یا Percentage Change دارد با قیمت نفت که دادهای از جنس Nominal Value است صحیح است یا خیر؟ از سویی Nominal Value ارزش کالا بر حسب پول است مانند دلار، یورو یا ین. اما قیمت نسبی یا واقعی ارزش آن بر حسب برخی کالاها، خدمات یا دسته ای از کالاهای دیگر است.
اصطلاح "قیمت نسبی" برای مقایسه کالاهای مختلف در یک لحظه از زمان استفاده می شود. حال سوال این است که اصولا مقایسه یک شاخص با متغیری مانند قیمت صحیح است یا خیر؟ برای روشن شدن موضوع به این فکر کنید که مقایسه قیمت نفت با قیمت فولاد صحیحتر به نظر میرسد یا قیمت نفت با تورم؟ این موارد فارغ از رابطه بین دو متغیر است./