آسیانیوز - من بهواسطه استاد اسماعیل جمشیدی برادر بزرگشان، با ایرج جمشیدی آشنا شدم، بهانه آن هم تهیه برنامهای برای تلویزیون آسیا بود که به معرفی کتاب «سفری از سپید و سیاه تا کتابستان» خاطرات مطبوعاتی اسماعیل جمشیدی، میپرداخت که منتشر کرده بودم.
خوشبختانه این دوستی ادامه یافت با محبتی که او به من داشت، دو، سه تا از کتابهایم را از جمله «وقت هر دلتنگی/ نام بعضی از نفرات» را که برایش برده بودم، توجهاش را جلب کرد و سبب شد که برای تهیه برنامهای به اتفاق به ابن بابویه بر سر مزار مهوش خواننده محبوب دهه ۲۰ و ۳۰ خورشیدی که برحسب اتفاق بخش مربوط به سرگذشت او از کتاب حذف شده بود، برویم.
طی این آمد و رفتها موضوع بحث ما به خاطرات پیش از انقلاب او کشیده شد و ماجرای دستگیریاش در گروه ۱۲ نفره گلسرخی ـ دانشیان، که او روایت و دیدگاهی تقریبا متفاوت از آنچه تاکنون نقل شده، داشت. به پیشنهاد من تدارک برنامه ویدئویی را در تلویزیون آسیا داد و نام این برنامه را «یکی از آن ۱۲ نفر» گذاشتیم.
طی ۱۸ جلسه و تا پایان سال ۱۳۵۵ خاطراتش را بازگو کرد، آخرین برنامه اول تیرماه امسال پخش شد. مدتی بعد با توجه به عدم حضورم در تهران و پس از آن مشکلات کاری برنامه متوقف ماند و قرار بود در آیندهای نزدیک خاطرات شفاهیشان را پی بگیریم. هرچند اهمال و تعلل من به بهانههای واهی هم در توقف برنامه بیاثر نبود. چه آنکه تصور میکردم فرصت بسیاری باقی است، اما طی همین مدت کوتاه بیماری بر ایشان چیره شد و با انبوهی از خاطرات سیاسی و اجتماعی ما را تنها گذاشتند.
ایرج جمشیدی بنیانگذار و مدیر معروفترین و پرتیراژترین روزنامه اقتصادی ایران یعنی آسیا در دهههای ۷۰ و ۸۰ خورشیدی و البته با فراز و نشیبهای فراوان بود. خلاقیت او در سالهای اخیر موجب شد در کنار روزنامه آسیا، با تأسیس و راهاندازی استودیوی تلویزیونی، برنامههای تصویری متنوعی را هم تهیه و اجرا نماید، یادش مانا.