آسیانیوز - لذا اگر مسئله را ساده کنیم برای آنکه کالایی به دست مصرفکننده برسد شامل سه هزینه میشود، هزینه تولید، هزینه خدمات، هزینه بازرگانی به علاوه سود تک به تک این سهگانه.
تورم حاصل از هر کالا هم حاصل جمع تورمهای ناشی از تک به تک موارد سهگانه برشمرده است. قدری ریزتر به داستان توجه کنیم، هرکدام از این سه عوامل هم به شاخصهای دیگر وابستهاند که چون مشمول تورم شدهاند، تورمزا شده اند.
ارائه هر آماری هم از طرف منابع و مأخذ رسمی بهتر از ندادن آنهاست. اما! و این اما مهم است. آنچه تحلیل اقتصاد ایران را دشوار میکند، نه اعمال تحریمهای به غایت ظالمانه بلکه از سویی (۱) نبود یا کمبود آمارهای تعیینکننده روند اقتصادی است، ازسویی دگر (۲) تبعیضآمیز بودن ساختار اقتصادی است و بالاخره (۳)، فساد گسترده موجود در آن است.
۱- مثلاً: دقیقاً معلوم نیست روزانه چه حجم، پول بدون پشتوانه چاپ و به بازار تزریق میشود؟ چه حجم دلار با چه نرخی به بازار تزریق میشود؟
۲- مثلاً: معلوم نیست چه حجم از بازار دست بخشهای دولتی، خصولتی، خصوصی، تعاونی، اوقاف و قاچاقچیهاست؟ اشخاص حقیقی و حقوقی که مالیات نمیپردازند چه حجم از اقتصاد ایران را در دست دارند؟
۳- اجازه بدهید به این بخش که اظهر من الشّمس است و نَقل مجالس عدیده دوست و دشمن پرداخته نشود.
و نکته مهمتر: واقعیت امر این است که از سال ۱۳۵۶ که جوانههای انقلاب شکوفا شد تا کنون، کشور ما در حال جنگ است. یعنی آنچه به نوعی با جنگ داخلی شروع شد، وارد فاز جنگ میهنی ۸ ساله شد و آخرالامر هم کار به جنگ نیابتی کشید!
هیچ دولتی هم در شرایطی که درگیر جنگ است، نه ازهزینههای کمرشکن جنگیاش چیزی را علنی میکند و نه از آمارهایی که میتوان به کمک آن هزینههای نظامی را تخمین زد بروزی میدهد.
حاصل کار دراین فضای آچمز: تحلیلهای واقعی را واقفان به اسرار مگو میتوانند محرمانه به مقامات ارائه دهند و نخبهترین اقتصاددان خارج از حوزه نفوذناپذیر خودیها، ناکارا میشود و آن آمارهای فرعی و چه بسا ردگم کنی هم که بانک مرکزی، مرکز آمار ایران و کمیسیونهای تخصصی مجلس و غیره آن هم قطرهچکانی منتشر میکنند، ازجمله آنچه در این گزارش به آنها اشاره شده، گرهای از گرههای پرشمار و چه بسا کور اقتصاد کشور ما نمیگشاید. مع الاسف علی بعض البشر.