سالهاست بعداز انقلاب تقریباً چند دهه شاهد سراشیبی اقتصادی، سیاسی و اجتماعی کشورمان ایران نسبت به کشورهای همسایه وجهان هستیم. روندی کند در توسعه که به عقبماندگی هم میشود تشبیه کرد!
دلیل عمده آن را در مدیریت ضعیف، تخصصهای کاذب، ناکارآمدی مبتنی بر رانت و سفارشیشدن مدیران میانی میتوان جستجو کرد.
دوعامل بزرگ، یکی:
تخصصهای واقعی بجای سفارشی به معنای تئوریک و دانشگاهی (نه نمرات و مدرکهای سفارشی) و حضور بهواقع در صحنه تخصص و کسب تجربه
و دومی:
- مدیریت کارآمد به مفهوم پاکدستی
- توان اجرایی بالا یا جوانگرایی
- انگیزه خدمت با ایجاد شور و اشتیاق برای بالا بردن سطح کارایی
- اجرای برنامه ها و اهداف سازمانی
- دارا بودن هوش و ذکاوت اجرایی
- قانونمند بودن و جسارت در اجرای اهداف تحت قوانین و مقررات جاری کشور
- شناخت حوزههای تخصصی کشورهای همسایه در زمینه فعالیت و توانمندی در روابط عمومی
حداقل انتخاب معیار گزینهها برای تصدی پستها در دولت باید در نظر گرفته شوند.
وضع موجود ازجمله ناترازیها در تمامی مقاطع که هماکنون بعنوان معضلی عظیم در مسائل اقتصادی شامل ناترازیهای بانکی و مالی وناترازیهای انرژی، ناترازیهای بودجهای، حتی ناترازیهای اجتماعی و سیاسی نشات گرفته از تصمیمات غلط و اشتباهات مدیریتی حاصل گشته است که هم اکنون کشور را با بحرانهای متعدد روبرو نموده است.
حضور مستقیم دولت در عرصههای اقتصادی و اجتماعی بجای سیاستگذاری ونظارت باعث شده تا پدیده ای گسترده بنام رانت بوجود آید و دولت را درگیر مسائلی کند که در حدود وظایفش نیست. دخالت مستقیم در فروش ارز و طلا و خودرو و مسکن و کالاهای اساسی و بنگاهداری و بورس و بانکداری و بیمه و حتی تعیین دستمزد ضمن گرفتاریهای عمده برای مدیریت دولتی، اقتصاد کشور را به بیراهه هدایت میکند که بر اساس آن نارضایتی اجتماعی ایجاد خواهد شد.
اینها وظایفی است که با سیاستگذاری تخصصی و نظارت، همان جراحی اقتصادی نام دارد که دولت سیزدهم فقط نامش را یاد گرفته بود و تکرار میکرد ولی از جزئیات آن نه خبر داشت، نه برنامه ای برای اجرا!
اداره اقتصاد کشور با سیاستگذاری صحیح، با سرعت میتواند در اندک زمان ممکن از سپری شدن دولت (حتی کمتر از چهار ماه) هواپیمای معیوب و زمین گیر شده در باند فروگاه را همراه با مسافرانش به پرواز درآورد و بعد از طی مسافت سالم با سفری دلنشین به مقصود رساند.
مدیریت و تخصص شعاری که دکتر پزشکیان در دوره انتخاباتی آن را تکرار میکرد، تنها رمز موفقیت دولت چهاردهم و دولتهای بعد از آن است و این یک واقعیت غیر قابل انکار است ولی در اجرا گویی جمهور چهاردهم را با چالشی جدی مواجه ساخته است؛ چون افرادی در تعیین مدیران گمارده شدند که شاید برخی صلاحیت لازم را نداشته و نتوانند گزینههای مورد نظر دکتر پزشکیان را انتخاب کنند. در اینجا هوش و ذکاوت رئیس جمهور منتخب چهاردهم است که توان انتخاب را دارد. انتصاب مدیران ناکارآمد در شرایط کنونی کشور، به انتقادات و نارضایتیها با سرعت دامن می زند و شرایط کار و فعالیت را برای دولت چهاردهم در کلیه عرصهها محدود میسازد و جمهور چهاردهم و دولتمردان که عرصه را تنگ میبینند، دنبال مقصری خارج از دولت میگردند، بجای اینکه این ناکامی را در خود جستجو کنند!
نقد مدیریتی، خود توان بالایی میطلبد که عمده مدیران دولتی از آن واهمه دارند!
امیدوارم دکتر پزشکیان با این همه گرفتاری و مشغله کشور، زمانی داشته باشند تا این مطلب کوتاه را مطالعه و کمی با خود اندیشه کنند که تصمیم دارند رضایت مردمی با پشتوانه هشتاد میلیون نفری را بدنبال خود بعنوان منتخب جمهور چهاردهم یدک بکشد یا رضایت اندکی محدود دست اندرکاران را کسب نماید و در آخر بعنوان رئیس دولتی ناتوان دولت را به جمهور پانزدهم تحویل دهد. این انتخاب شخص رئیس جمهور چهاردهم دکتر پزشکیان است.
حضور وزراء، مدیران ارشد و مدیران میانی متخصص و کارآمد، فارغ از هرگونه گرایش سیاسی و حزبی و جناحی، راهگشا برای جمهور چهاردهم و کلیدی برای باز کردن قفلهای برنامهها و اهداف توسعهای کشور میباشد.
یادآوری مینمایم، بهبود شرایط اقتصادی کشور و بدنبال آن رضایت اجتماعی در کوتاهترین زمان، میتواند دولت را در پیشبرد اهداف سیاسی کشور در بالاترین سطح همراهی و یاری نماید، مسئولین یکبار از این زاویه به سربلندی کشور عزیزمان ایران بنگرند...